با سلام.

به سایت خانه و خاطره خوش آمدید.

 

وثوق الدوله

 

 وثوق الدوله عاقد قرارداد 1919 میلادی؛

 

انعقاد قرارداد اوت 1919 میلادی وثوق الدوله/ 1298 خورشیدی

در سال 1919 میلادی که برابر با 1298 خورشیدیست ، وثوق الدوله عامل قرارداد 1919 با انگلیس بود ولی این قرارداد به امضای احمد شاه نرسید. در این قرارداد از نظر حقوق بین المللی، ایران مانند هندوستان سابق و یا هنگ گنگ بمثابه رعیت پادشاهی انگلیس خواهد بود. اما برای فهم بیشنر "قرارداد 1919 وثوق الدوله" بهتره نگاهی داشته باشیم به خاطرات نخست وزیر دکتر احمد متین دفتری در کتاب «خاطرات یک نخست وزیر». ایشان در خاطراتشان در صفحات 37 تا 43 یادآور شده اند:

 

خاطرات نخست وزیر دکتر احمد متین دفتری

«... سال 1917 میلادی (1296 خورشیدی) یعنی سالی که حکومت تزاری ساقط و حکومت انقلابی به ریاست کرنسکی تشکیل شد که آنهم دولت مستعجل بوده و بالاخره لنین زمام امور را در دست گرفت و برای جلب قلوب ملل شرق زمین تظاهراتی کرد از جمله اعلام نمود عهدنامه 1907 میلادی روسیه تزاری و انگلیس را پاره کردم و کلیه امتیازات دولت جابر تزاری در ایران ملغی است. این تظاهرات ایجاد هیجانی در افکار عمومی ایران کرد و مردم غرق شادی شدند و به یکدیگر تبریک میگفتند. ماموران تزاری در ایران حکومت لنین را به رسمیت نمی شناختند فقط مسیو براوین قنسول روس در خوی تلگراف تبریکی به لنین مخابره کرد و لنین او را به سمت نماینده مختار دولت شوروی به تهران اعزام نمود ...

 

 صمصام السلطنه رییس ایل بختیاری و نخست وزیر دوران بعد از مشروطه؛

 

نخست وزیری صمصام السلطنه

... در سال 1297 خورشیدی(1918 میلادی/ یکسال قبل از قراداد وثوق الدوله) هرج و مرج و ناامنی در سرتاسر ایران حکومت میکرد دولتهای زودگذر هر کدام چند روزی بر سریر قدرت استوار گشته ولی کاری از پیش نمی بردند اوضاع داخلی روسیه نیز هر آن در روی مسائل سیاسی ایران اثر میگذاشت در آن هنگام نجف قلی صمصام السلطنه در رأس دولت قرار گرفته بود و مردم سخت از دولتها متنفر و آرزوی یک دولت ثابت و قوی می نمودند... در آن ایام سیّد حسن مدرس در تهران کارگردان اصلی سیاست روز بود مخصوصأ بازار و اصناف تهران از او پشتیبانی میکردند و او را رهبر و مرشد خود میدانستند در آن روزها مدرس و دوستان سیاسی او به وثوق الدوله نظر داشتند و حکومت لرُی صمصام السلطنه را مناسب برای آن ایام نمیدانستند. مدرس برای راضی کردن احمد شاه با جماعتی از طرفداران خود به شهر ری رفت و در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم متحصن شد و همه روزه با ایراد سخنرانی و حمله به دولت خواستار عزل صمصام السلطنه و روی کار آوردن وثوق الدوله شدند و کار بجایی رسید که احمد شاه چند نفر از درباریان را نزد آنها فرستاد و تقاضا نمود که آقایان از تحصن خارج شوند و طبعأ حاجت آنها که ریاست دولت وثوق الدوله است اجابت خواهد گردید و شاه نیز برای بازگرداندن علماء کالسکه خود را به مدرس داد تا با استفاده از آن به تهران باز گردد. سرانجام احمد شاه، صمصام السلطنه را از صدارت معزول و وثوق الدوله را بجای او نشانید ولی این تغییرات هم به سادگی انجام نگرفت ...

 

یک روز کنُت لوگوتینی سفیر اطریش در اطراف تهران یک جوجه تیغی شکار میکند و پس از جدا ساختن تیغهای بدن او گوشت را کباب کرده و میخورد و در اثر خوردن آن گوشت مبتلا به اسهال خونی شد و فوت میکند و من (دکتر احمد متین دفتری در آن سال عضو وزارت امور خارجه ایران بود) از طرف وزارت امور خارجه در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردم این مراسم در روزهای اول مرداد ماه 1297 خورشیدی (اگوست 1918 میلادی) صورت گرفت و من شاهد و ناظر دو رییس الوزراء در آن واحد در تشییع جنازه وزیر مختار اطریش بودم. این تشییع جنازه مصادف شده بود با روز انتصاب وثوق الدوله بجای صمصام السلطنه رییس ایل بختیاری که استعفای خود را به احمد شاه نداده بود و کماکان خود را رییس دولت میدانست. به همین مناسبت هر دو با جبه که لباس رسمی آن زمان بود در تشییع جنازه سفیر شرکت کرده بودند. وثوق الدوله قریب دو سال قبل مجبور به کناره گیری از مقام ریاست وزراء شده بود و علت آن انقلاب روسیه و سقوط دولت تزاری که پشتیبان کابینه او بوده، میبود و در داخل مملکت هم یک کمیته سرّی چند نفر از دوستان و نزدیکان او را ترور کردند و در نتیجه وثوق الدوله کنار رفت و مدتها در اختفاء میزیست...

 

اما وثوق الدوله آن روز در تشییع جنازه سفیر اطریش مثل یک پهلوان فاتح ظاهر شده بود و اولین کاری که در زمامداری خود کرد، دار زدن حسین لله قاتل میرزا محسن مجتهد برادر صدرالعلماء بود و اما وثوق الدله در سال دوم زمامداری خود (1919 میلادی/ 1298 خورشیدی) پس از ایجاد آرامش در داخله مملکت دست به انعقاد قرارداد 1919 میلادی زد که نظام و مالیه، یعنی شریان حیاتی و مظهر استقلال ایران را تحت کنترل دولت انگلیس درآورد...

 

توضیح آنکه حزب نیرومند و ریشه دار و تجددخواه ملی دمکرات ایران بعد از مهاجرت وکلای مجلس سوم و اشغال ایران تعطیل بود. اما متعاقب انقلاب روسیه عده ای از دموکراتها در صدد تشکیل مجدد حزب برآمدند و عده ای مخالف بودند و انتظار مراجعت اعضای حزب دمکرات را از مهاجرت خارجه داشتند به این ترتیب دموکراتها به دو دسته تشکیلی و ضد تشکیلی تقسیم شدند. تشکیلیون را وثوق الدوله جلب کرد و کمیته سرّی آنها با عقد قرارداد1919 موافقت داشت اما دموکراتهای ضد تشکیلی علم مخالفت علیه عاقد قرارداد برافراشتند...

 

یک روز چند نسخه از بیانیه غرّای وثوق الدوله مبشر قرارداد 1919 را حاکی از اینکه دولت انگلیس به دولت ایران منت گذارده و چنین قرارداد پیشنهادی ایران را قبول کرده است، وثوق الدوله همراه خود به فرح آباد آورده بود به اتاق پذیرایی ما در آنجا آوردند. وثوق الدوله از رجال با کمال، ادیب و نویسنده زبردستی بود و آن بیانیه را با فصاحت هر چه تمامتر تهیه کرده بود. اکنون او که سالها است فوت کرده و کینه های آن زمان از من زائل شده و مراحلی در ظرف نیم قرن از آن تاریخ طی کرده ام، فکر میکنم آیا وثوق الدوله مردی بود که میخواست وطنش را به اجانب بفروشد یا اینکه فکر کرده بود بالاخره ایران دچار یک اختناق بدتر از مستعمره بودن مثل هندوستان، رسمأ هم مستعمره بشود و سامانی پیدا کند و در کشمکش غیر قابل احتراز بین دو سیاست خارجی و مداخلات دو دولت مقتدر خارجی پیش از پیش خراب و مضمحل نشود. متأسفانه در مدت کوتاهی که وثوق الدوله قبل از فوت به ایران مراجعت کرد و چند بار ملاقاتی دست داد حس کردم دچار نسیان و فتور سالخوردگی است موفق نشدم با او مذاکره و این معما را حل کنم. در هر صورت اگر قرارداد 1919 ملغی نشده بود و ادامه می یافت و ایران در آن زمان مستعمره شده بود حالا دیگر در دوران ورشکستگی استعمار حتمأ مثل همه کشورهای نوبنیاد، استقلال خود را مسترد داشته بود و در ازای زجر و خفت تحت الحمایتگی، شاید مثل هندوستان یک کادر اداری کامل و یک سازمان قضایی محکم که شرط حتمی هرگونه اصلاح مملکتی است، نصیبش میشد. اما آیا یک چنین فائده و هزاران فوائد دیگر می ارزد به اینکه کشوری و ملتی سیادت و حاکمیت خود را حتی یک روز از دست بدهد...

 

انعقاد قرارداد 9 اوت 1919 وثوق الدوله، موجی از مخالف و موافق بوجود آورد و روزنامه ها در رد یا تأئید قرارداد قلمفرسایی میکردند و وثوق الدوله هم با شدت عمل مخالفین قرارداد را میکوبید و برخی از آنان را که از رجال مهم و آزادیخواه بودند تبعید کرد، در همان هنگام که قرارداد امضاء و منتشر شد سلطان احمد شاه به اتفاق نصرت الدوله فیروز که از وزارت عدلیه به وزارت خارجه تغییر شغل داده بود عازم اروپا شد و این سفر 8 ماه طول کشید... دولت انگلستان در این سفر از احمد شاه پذیرایی شایانی بعمل آورد ولی احمد شاه بهیچ وجه قرارداد 1919 را تنفیذ ننمود، در آن ایام گفته میشد ناصرالملک نایب السلطنه سابق احمد شاه به او گفته بود کار خودت را ضایع کردی. الغرض پس از بازگشت شاه به تهران (1920 میلادی/ 1299 خورشیدی)، وثوق الدوله از کار کناره گیری کرد و مشیرالدوله (حسن پیرنیا) زمام امور را در دست گرفت و اعلامیه ای صادر نموده و تنفیذ قرارداد را به عهده مجلس قرار داد... و این قرارداد بعد از غلبه دولت شوروی بر دولت آذربایجان قفقاز مخلوق انگلیسها در بادکوبه، و ورود اولین کشتی شوروی به بندرانزلی موجب سقوط دولت عاقد قرارداد شد.»

 

ماخذ:

- کتاب "خاطرات یک نخست وزیر"(دکتر احمد متین دفتری)؛ نویسنده باقر عاقلی

 

..................  .................   ...............   ...............    ............

 

با تشکر از خانواده زنده یاد شادروان احمد متین دفتری/ سایت خانه و خاطره/ سروش آذرت/ آبان ماه 1391  خورشیدی/ نوامبر 2012 میلادی/