با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
جنگهای
سی ساله
پروتستان ها و
کاتولیک ها در
آلمان (از 1618 تا 1648
میلادی)
پایان
جنگهای سی
ساله ، آغاز رشد
جريانهای
ناسيونالیستی
و ملی گرایی
در اروپا
اعدام
پروتستانهای
چک(بوُهم) در میدان
پراگ؛
جنگهای
سی ساله ،
کابوس هولناک
آلمانی ها
ظهور
مذهب
پروتستان در
اوايل قرن
شانزدهم ميلادی،
شكاف عمیقی
بين پيروان
مسيحيت به
وجود آورد و
كاتولیکها و
پروتستانها
در طول سدههای
پس از آن،
بارها با هم
به نزاع و
نبرد پرداختند.
یکی از جنگهای
معروف
طرفداران پروتستان
با كاتولیک
مذهبان، در
دهه دوم قرن
هفدهم ميلادی
به وقوع پيوست
و در حدود سی
سال به طول
انجاميد.
«جنگ
بوُهم» (Böhmischer Krieg) از 1618 تا 1623 میلادی
"سرزمین
بوُهم" (سرزمین
چک) جزو
مستملکات فرديناند
دوم (1619 تا 1637 میلادی)
کایزر مقدس روم
(آلمان،
ایتالیا،
اطریش)
بستن
کلیساهای
پروتستانهای
بوهم توسط
کارگزاران
کایزر فردیناند
دوم کاتولیک متعصب
"سرزمین
بوُهم" یا
سرزمین چک
کنونی جزو
مستملکات یا
اراضی
فرديناند دوم
(1578 تا 1637 میلادی)،
کایزر مقدس روم
بود ولی
اکثر مردم بوهم به مذهب
پروتستان گراییده بودند. و بهانه
بروز این جنگ
این بود که
نمایندگان فردیناند
دوم کاتولیک
متعصب، یکی
از کلیساهای
پروتستان ها
را در
سرزمین بوهم (Böhmen) یا
سرزمین چک خراب کرده و یکی
دیگر را
بستند. این
عمل باعث تحریک
مردم پروتستان (Böhmen ) شد. و در روز 23
مه/اوایل
خرداد 1618 میلادی،
نمایندگان
پروتستانهای
چک در پراگ (Hradschin) كه
از خرابی و
بستن کلیساهای
خود و محدود
شدن آزادیهايشان
توسط فردیناند
دوم (شاه بوهم
بود ولی هنوز
کایزر نشده
بود)، که خیال
داشت به قدرت
از دست رفته
پاپ ها و
کاتولیکها (Absolutismus) در قرون
وسطی باز
گردد، نگران
بودند، در
مشاجره ای دو
نماینده و یک
کاتب وی را از
پنجره قلعه
پراگ به بیرون
پرتاب کرده و
به قتل میرسانند.
و در پاییز همین
سال و سال بعد
برای دفاع از
خود با قشونی
به اطریش یورش
می برند. و یکسال
بعد و
اولین
«قانون اساسی سرزمین
بوُهم» (1619
میلادی)
در
سال 1619 میلادی سیاستمداران
بوهم با نوشتن
قانون اساسی
برای مردم
کشورشان از دیگر
ایالات و سرزمینهایی
که تحت سیطره
خاندان هابسیورگ
و کایزر ماتیاس
هستند میخواهند
تا آنان نیز
خود را از
امپراتوری
مقدس روم جدا
کرده و به
آنان بپیوندند.
در این
دوران ماتیاس
اطریشی از خاندان
هابسبورگ،
هرسوگ اعظم
اطریش (از 1608 تا 1619
میلادی)، کایزر
امپراتوری
مقدس روم(از 1612
تا 1619 میلادی)،
شاه مجارستان
و کوراسین(از
سال 1608 میلادی) و
شاه بوهم (از
سال 1611 تا 1617 میلادی)
بود. بعد از
مرگ کایزر ماتیاس
در 20 مارچ/آخر
اسفند یا اول
بهار 1619 میلادی،
هرسوگ اعظم
"فردیناند
اشتایرمارک"،
با نام "فردیناند
دوم" (از 1619 تا 1637 میلادی)
جانشینش شد
(کایزر آلمان
و ایتالیا و
اراضی دیگری
که به این
امپراتوری
تعلق دارد از
جمله اراضی
بوهم یا چک،
اراضی
مجارستان و
کوراسیان و ...
که همه اینها
با نام
"امپراتوری
مقدس روم"
شناخته میشود).
این آقای فردیناند
دوم هم چنین
از سال 1617 میلادی
شاه بوهم و از 1618
میلادی شاه
مجارستان و
کوراسین و از 1619
تا بهنگام مرگ
هرسوگ اعظم
اطریش (یا شاه
اطریش) هم بود.
تربیت
فردیناند دوم
توسط کشیش های
کاتولیک یوزوُیت
(انجمن مسیح/ Jesuit)
فردیناند
دوم پسر هرسوگ
اعظم کارل دوم
از اطریش میانه
و مادرش ماریا
دختر آلبرشت
پنجم هرسوگ بایرن
(ایالت بایرن
در آلمان مرز
مشترک با اطریش
دارد) و
پسرعموی ماتیاس
کایزر سابق هم
بود و از آنجاییکه
فردیناند دوم
از بچگی توسط
کشیش های
کاتولیک یوزوُیت
(انجمن مسیح/ Jesuit) در
شهر اینگولاشتاد
بایرن تربیت
شده بود با
پروتستان ها
بشدت مخالف
بود. او در حالیکه
هنوز هرسوگ
اعظم اطریش
بود و کایزر
امپراتوری
مقدس روم نشده
بود معتقد بود
باید
پروتستان ها
در اطریش یا
کاتولیک شوند یا
اینکه از اطریش
مهاجرت کنند.
او همچنین میگفت؛
"حکومت در بیابانی
خشک و خالی
بهتر از حکومتی
است در سرزمین
آباد ولی پر
از ساحر و
جادوگر(منظور
پروتستان ها)."
واقعه
پنجره قلعه
پراگ، در 28
آگوست سال 1619 میلادی
فردریش
پنجم پروتستان
، هرسوگ ایالت
فالس آلمان ، «شاه
زمستان 1619 سرزمین
بوُهم»
بنابراین
وقتیکه فردیناند
دوم در سال 1617 میلادی
شاهی اراضی
بوهم به او
محول شد با
مخالفتهای
مردم
پروتستان
بوهم روبرو شد
و بعد از
واقعه پنجره
قلعه پراگ، در
28 آگوست سال 1619 میلادی
او را از شاهی
برکنار و فردریش
پنجم پروتستان،
از ایالت فالس
آلمان، را شاه
خود دانستند
(شاه زمستان 1619
بوهم). بنابراین
مشکل بوهم فقط
مشکل خاندان
هابسبورگ
نبود بلکه
مشکل
امپراتوری مقدس
روم و مشکل
کاتولیک ها نیز
بحساب میآمد.
"لیگ
کاتولیکها" مقابل
"اتحادیه
پروتستانها"
؛ پیروزی قشون
"لیگ کاتولیکها"
بر ارتش
پروتستان بوُهم
فردریش پنجم (1620
میلادی)
فردیناند
دوم شاه
برکنار شده
بوهم بعد از
کایزر شدن با
همیاری قشون
"لیگ کاتولیک ها"،
ارتشی 25 هزار
نفره تحت فرماندهی
"تیلی" (Tilly)
بلژیکی-
بروکسلی
فراهم آورده و
در جنگی در 8
نوامبر/آبان 1620
میلادی در
کنار کوه سفید
در بوهم بر
ارتش
پروتستان
فردریش پنجم،
شاه بوهم، پیروز
میشود و فردریش
ناچارأ از
آنجا بسوی
هلند فرار میکند.
لازم بیآدآوریست
اراضی هلند در
سال 1555 میلادی
از طرف
قدرتمندترین
فرمانروای
آنموقعه
اروپا یعنی کایزر
امپراتوری
مقدس روم،
کارل پنجم -از 1519
تا 1556 میلادی-
کاتولیک از
خاندان
هابسبورگ اطریش،
به فیلیپ دوم
(پسرش) شاه
اسپانیا بخشیده
شده بود. هلند
رفرمیستی در
دوران جنگهای
سی ساله دوران
پرآشوبی داشت
و توسط انگلیس
آنگلیکانی
مذهب پشتیبانی
میشد.
«لیگ کاتولیک
ها» نیز در اجتماعی
که از طرف
کاتولیکهای
سرزمین مقدس روم
در ماینس
آلمان و در طی
روزهای 3 تا 10 یولی
1609 میلادی برگزار
شده بود، توسط
ماکسیمیلیان
اول کاتولیک
بایرنی و
کاتولیکهای
وُرسبورگ (Würzburg)،
کوُنستانس (Konstanz)،
آوگسبورگ (Augsburg)،
پاسااو (Passau)،
رِگنسبورگ (Regensburg)،
کلن (Köln)، تریر (Trier)،
ماینس (Mainz) ، بنیانش
گذاشته شده
بود و از نظر
مالی توسط
اعضایش تامین
میشد. لیگ کاتولیک
ها بعد از
فروپاشی "اتحادیه
پروتستان ها"،
دچار انشعاب
شد ولی در نهایت
کاتولیکهای
بایرن هژمونی
و تغذیه مالی
این لیگ را
بعهده گرفتند.
اعدام
، تبعید ،
شکنجه و غارت روسای
پروتستان های بوُهم
توسط ارتش فردیناند
دوم و لیگ
کاتولیک ها در
پراگ (1620 میلادی)
بعد
از ورود ارتش
فردیناند دوم
و لیگ کاتولیک
ها در پراگ پایتخت
بوهم، 27 نفر از
روسای
پروتستان
بوهم بوضع فجیعی
و با شکنجه
اعدام میشوند
و از سه میلیون
جمعیت بوهم دو
میلیون نیز
تبعید گشته و
اموال آنها و
پروتستانهای
اطریش که به
کمک
پروتستانهای بوهم
رفته بودند،
به نفع کایزر
مقدس روم توقیف
و یا به حراج
گذاشته میشود.
اراضی فردریش
پنجم در فالس
آلمان نیز
توسط کایزر
فردیناند دوم
به ماکسیمیلیان
هرسوگ بایرن
بخشیده میشود.
بنا
بر گفته
مورخان چک،
جلاد اعدام ها
«میدلار» (Mydlář)
نام داشت. او
برای اعدامها و
گردن زدن ها
که در میدان
شهر انجام
گرفت و از 5 تا 10
صبح طول کشید
از 4 شمشیر
استفاده کرد و
10 نفر از روسا و
اشراف بوهم را
گردن زد و
دکتر «یِزِنیوس»
(Jesenius)
را قبل از
اعدام زبانش
را برید و عده
ای دیگر را
حلقه آویز
کرد. سپس سرهای
بریده کشته
شدگان برای رعب
و وحشت بیشتر
در انظار عمومی
بتماشا
گذاشته شد.
فردیناند دوم
گمان میبرد که
مقاومت
پروتستان ها
در مقابل قدرت
مطلقه کاتولیک
ها نه تنها در
بوهم بلکه در
آلمان و اطریش
نیز شکسته شده
و حالا همه
آنان را بایستی
به مذهب کاتولیک
باز گرداند.
در
سال 1621 میلادی
"اتحادیه
پروتستان ها"
نیز متلاشی
شده فقط
رهبران
اوانگلیستهای
مزدور مثل
گراف ارنست از
مانسفلد و کریستیان
برانشوایکی و
مارک گراف از
دورلاخ بادن
راه فردریش
پنجم تبعیدی
در هلند را
ادامه میدهند.
اما عملأ جنبش
پروتستان ها
از کار افتاده
بود.
در این
جنگها سرها
شکافته شده و
مغزها پخش و
پلا شده
بودند؛
ورود
کشورهای حامی
پروتستان ها و
کاتولیک ها به
جنگهای سی
ساله در آلمان
جنگ
زاکسن ها و
دانمارکی ها
(از 1625 تا 1629 میلادی)
؛ جنگ سوئدی
ها (از 1630 تا 1635 میلادی)
جنگ
سوئدی ها با
فرانسوی ها
(از 1635 تا 1648 میلادی)
اما
این کشمکش ها
و جنگها، این
شکنجه و کشتار
فجیع
پروتستانهای
سرزمین بوهم به سرزمینها و
مستملکات دیگر
منجمله
آلمان سریعأ سرایت کرد و
بهانه ای شد
برای آخرین و
مخربترین
جنگهای مذهبی
در اروپا بنام
"جنگهای سی
ساله" (از 1618 تا 1648 میلادی)،
جنگهایی مابین
پروتستان ها و
کاتولیک های
اروپا در سرزمین
کنونی آلمان.
اما
جنگهای سی
ساله، فقط یک
جنگ بین
پروتستان ها و
کاتولیک ها
نبود. این جنگ
همچنین نبردی
بود برای تسلط
بیشتر بر
اروپا، نبردی
بین فردیناند
دوم، کایزر
کاتولیک مقدس
روم از خاندان
هابسبورگ اطریش
با فرانسه
کاتولیک که در
قرن هفدهم میلادی
قدرتی تازه
نفس در اروپا
شده بود و در طی
جنگهای سی
ساله ابتدا
حمایت مالی از
پروتستان ها و
دانمارک و
سوئد را بعهده
گرفته بود و
بعد خود مستقیم
وارد جنگ شد.
بعد
از حمایت ماکسیمیلیان
اول هرسوگ
اعظم کاتولیک باویر (ایالت
بایرن آلمان)
و لیگ کاتولیکها
از فردیناند
دوم و برعلیه
پروتستانها،
اول از همه کریستیان
چهارم پادشاه
دانمارک در سال 1625 میلادی
به
طرفداری از
پروتستان های بوهم
و آلمان با نیروهایش
وارد شمال
آلمان و جنگ
با زاکسنها شد. و بعد از پیروزی
ها و شکست ها
بالاخره پادشاه
دانمارک عقب نشینی
کرد، و گوستاو
دوم، پادشاه
سوئد که از
پروتستانهای
متعصب بود با تحریک
فرانسه در سال
1631 میلادی وارد
این جنگها شد و به قشون فردیناند
دوم تحت
فرماندهی
والنشتاین شکست سختی
وارد آورد ولی
خود او بعدأ در یکی از این
جنگ
ها کشته
شد (1632
میلادی). اما
ارتش سوئد به
جنگ ادامه داد
و بعد از شکستی
در سال 1634 میلادی
در «جنگ نورد لینگن»
در جنوب آلمان
از نیروهای
والنشتاین (که
فرماندهی
قشون لیگ
کاتولیک ها را
بعهده داشت)،
مذاکرات صلح
مابین دو نیروی
مذهبی متخاصم
شروع شد و یکسال
بعد در
مذاکرات صلح
پراگ
پروتستانهای
و کاتولیکهای
آلمانی
قرارداد صلح
را امضا کردند
ولی جنگ توسط
فرانسه و سوئد
برای دست یابی
بر
سرزمینهای
فردیناند
دوم، مخصوصأ
تصاحب شمال ایتالیا
برای فرانسه
ادامه یافت.
مردم پروتستان
آمستردام امضای
قرارداد صلح
وستفالیا را
جشن میگیرند؛
امضای
«قرارداد صلح
وستفالیا» در
مونستر آلمان
(24 اکتبر سال 1648 میلادی)
پايان
نسبی درگيریهای
مذهبی
پروتستانها
و كاتولیکها
و با
دو شکست ارتش
اسپانیا در
جنوب فرانسه و
سرزمبن بوهم
در سالهای 1643 و 1645
میلادی، دو
توافقنامه قرارداد
صلح وستفالیا،
در 24 اکتبر سال
1648 میلادی،
توسط نیروهای
متخاصم (کاتولیکهای
المانی و
اطریشی و
پروتستانهای
اروپایی) به
امضا رسید. اما
اسپانيا و
فرانسه تا
امضای پيمان پیرنه
در سال 1659 میلادی
با همدیگر
هنوز درگير
جنگ بودند.
از جمله
مفاد
توافقنامه
وستفالیا میتوان
(ادامه دارد. ...)
در طول این
جنگهای
سی ساله ابتدا قشون طرفین از
عناصر مذهبی و
ملی بودند
اما بعدها
عناصر اجیرشده و بدون علایق
ملی یا مذهبی بودند
که وارد جنگ میشدند
آنهم فقط
به امید غارت
و در موقع
حمله و کشتار
فرقی بین
پروتستان ها
و کاتولیک ها
نمی گذاشتند.
علت دیگر خرابی
و زیان فوق
العاده این
جنگ این بود
که هر دسته از
جنگجویان دو
برابر عده خود
افراد غیرنظامی
از عمله و
اکره، زن و
بچه همراه می
بردند و تمام
اینها احتیاج
به جا و خوراک
داشتند و
علاوه بر غارت
شهرها و ویران
کردن
کشتزارها
باعث پخش و
انتقال امراض
مسری میشدند.
ويرانی
و تجزيه آلمان
و امپراتوری
مقدس روم ؛ قدرت
گرفتن فرانسه
جنگهای
سی ساله،
علاوه بر
ويرانی و
تجزيه آلمان و
نيز تضعيف
امپراتوری
مقدس روم،
قدرت يافتن
فرانسه را در
پی داشت. در اين
جنگها اگر چه
نزاع ديرينه
دو مذهب كاتولیک
و پروتستان
نقش مهمی
داشت، اما
عواملی چون
اختلافهای
ارضی و سياسی
دولتهای اين
قاره نيز در
شروع و ادامه
جنگ، بسيار
مؤثر بود.
پایان
جنگهای سی
ساله ، آغاز رشد
جريانهای
ناسيونالیستی
و ملی گرایی
در اروپا
از
نتايج مهم اين
جنگها،
پايان نسبی
درگيریهای
مذهبی
پروتستانها
و كاتولیکها
و آغاز رشد
جريانهای
ناسيونالیستی
و ملی گرایی
در اروپا بود.
در كنار اين
تاثيرات،
تفكر جدايى
دين از سياست
نيز سر
برآورد. به
عبارتی، یکی
از وقايع مهم
اجتماعی كه
زمينه جدایی
نهاد دینی را
از سياست
فراهم ساخت،
همين جنگها و
پيمان
وِسْتْفالیا
بود. در اين
پيمان قرار بر
اين شد كه
قدرت اقتصادی
كليسا تضعيف
شود و به
تعبيری،
مراكز اقتصادی
كه در سلطه
كليسا بودند
از نفوذ كليسا
خارج گردند.
وبا،
قحطی و گرسنگی؛ مردم نه فقط
سگ و گربه
بلکه گوشت آدم
هم می خوردند؛
خسارت
های جانی و
مالی جنگهای سی
ساله
خسارات
جانی و مالی این جنگ خیلی
سنگین بود.
مثلاً جمعیت
سرزمین بوهم
که در حدود سه
میلیون بود در آخر
این جنگها به 800000
نفر رسید. همینطور
شهرها و ایالات
آلمان از سکنه
تهی شد. مثلاً
جمعیت وورتامبرگ
از 300000 به 60000 نفر رسیده
بود. این جنگ نه
تنها باعث ویرانی
سرزمین
آنموقعی
آلمان شد بلکه
باعث کشته شدن
بیش از 15 میلیون نفر از مردم آلمان
و اروپا نیز
گردید.
در
سرزمینهای
آلمان جنگ با
قصاوت از دو
طرف ادامه
داشت. راجع به
تصرف شهر هایدلبرگ
بدست نیروهای
کایزری یکی از
مورخین مینویسد:
«فریاد مردم
در فضا پیچیده
بود. برای
وادار کردن
مردم به فاش
کردن محل
اختفای اشیاء
قیمتی آنها را
به انواع طرق
شکنجه میکردند،
کتک میزدند،
کف پای آنها
را می
سوزاندند،
ناخنهایشان
را می کشیدند،
زنها را می
بردند و به
آنها تجاوز میکردند.
غارت این شهر
سه روز ادامه
داشت.»
راجع
به تصرف
شهرماگدبورگ
به دست همین
ارتش کایزر و
کاتولیکها یکی
از مورخین می
نویسد: « 400 دختر
از ترس تجاوز
دشمن وحشی در
خانه ای جمع
شده و با
مقدار زیادی
باروت
ساختمان را
منفجر کردند.»
او در ادامه می
نویسد شهر بواسطه
آتش سوزی تبدیل
به تلی از
خاکستر شد و
بقایای زن و
بچه را دشمن
به اسارت برد.
همانطور
که در بالا
اشاره شد این
جنگ روی
اختلاف عقیده
کاتولیک و
پروتستان
بوجود آمده ولی
حکمرانان و
سلاطین وقت از
نظر سیاسی و
برای مقاصد
مادی وارد جنگ
میشدند. مثلاً
وقتی پادشاه پروتستان
سوئد به نفع
پروتستانها
وارد جنگ شد
فرانسه کاتولیک
برعلیه همسایگان
کاتولیک خود
اتریش و اسپانیا
به سوئد کمک
کرد و بالاخره
خود نیز علیه
اسپانیا وارد
کارزار گردید.
جنگ با انواع
فجایع، خرابی
شهرها و دهات،
غارت، شکنجه و
کشتار مردم
بوسیله
ارتشهای
مزدور هر دو
طرف ادامه
داشت. وبا و
قحطی نیز به
نابودی مردم
بدبخت می
افزود. می نویسند
مردم نه فقط
سگ و گربه
بلکه گوشت آدم
هم می خوردند.
اشخاص گرسنه
بجان هم
افتاده همدیگر
را میکشتند و
از گوشت اجساد
استفاده میکردند.
آماری که از
خرابیهای این
جنگ
خانمانسوز
گرفته شده بشرح
زیر است:
- جمع قلاع و
قصرهای نجبا
که در تمام
اروپا ویران
شده: قریب به 2000
واحد.
- جمع
شهرهای ویران
شده: متجاوز
از 1600 واحد.
- جمع
روستاهای ویران
شده: متجاوز
از 18000 واحد.
- مجموع
تلفات این جنگ
را ویل (Der Barbarei entgegen. Von Veale,
F.J.P) در کتاب
خود پانزده میلیون
نوشته است.
منابع:
- نوشته ای
از "علی محمد
طباطبایی" -
نوه بزرگ "آیت
الله سید محمد
طباطبایی" از
رجال معروف
مشروطه- از سایت
" ebnesadegh.blogfa.com".
- سایت
" welt.de".
- سایت
" koni.onlinehome.de".
- سایت
"دانشنامه
رشد.آی ار" یا " daneshnameh.roshd.ir".
- سایت "digital-guide.cz".
- سایت "radio.cz".
- سایت خبرگزاری
"ایمنا.آز ار" یا
" imna.ir".
- نوشته ای
از مهدیزاده
کابلی از سایت
" database-aryana-encyclopaedia.blogspot.de".
- سایت "uni-potsdam.de".
-
سایت " liborius.de".
(پژوهش،
گردآوری، تدوین
و پیرایش از
سروش آذرت/ 12 و 13
تیر 1392 / 3 و 4 یولی 2013
میلادی)
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از سایتهای
" ebnesadegh.blogfa.com"، " welt.de"، " koni.onlinehome.de"،
"دانشنامه
رشد.آی ار" یا " daneshnameh.roshd.ir" و
از سایت "radio.cz" و
از سایت "digital-guide.cz" و از سایت
خبرگزاری
"ایمنا.آز ار" یا
" imna.ir" و
از مهدیزاده
کابلی از سایت
" database-aryana-encyclopaedia.blogspot.de"
و از سایت "uni-potsdam.de"
و از سایت " liborius.de" /
سایت خانه و
خاطره / سروش
آذرت / 13 تیر 1392 / 4 یولی
2013 میلادی/