با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
فیروز
میرزا نصرت
الدوله
(از 1268
تا 1316 خورشیدی)
نصرت
الدوله فیروز
میرزا؛
فیروز
میرزا نصرت
الدوله (نصرت
الدوله فیروز
فرمانفرما)
فیروز
میرزا نصرت
الدوله فرزند
شاهزاده
عبدالحسین میرزا
فرمانفرما و
عزتالدوله
دختر مظفرالدینشاه
بود. وی در بیروت
تحصیل کرد و
از نوجوانی به
کار سیاست
پرداخت. او در
جریان انعقاد
قرارداد 1919 میلادی
وزیر
امورخارجه
کابینهٔ وثوق
الدوله و یکی
از سه امضاء
کننده
قرارداد 1919
وثوق الدوله
بود.
با
برآمدن
رضاخان به او
نزدیک شد و
مدتی در حکومت
رضاشاه وزیر
مالیه بود.
سپس مورد غضب
واقع شد و
بازداشت گردید
که با وساطت
مستوفی
الممالک آزاد
شد و در خانه
تحت نظر بود.
رضاشاه پولی
را که او برای
موافقت با
قرارداد 1919 میلادی
از انگلیسها
گرفته بود پس
گرفت. فیروز
پس از بازداشت
دوباره به
سمنان تبعید
شد و آنجا تحت
نظر قرار
گرفت. او در
سال 1316 خورشیدی
در تبعیدگاهش
به قتل رسید.
پس از شهریور 1320
خورشیدی و
کناره گیری و
تبعید
رضاشاه، در جریان
محاکمات گروهی
از مأموران
سابق شهربانی
مطرح شد که سه
مأموری که برای
قتل او به
سمنان رفته
بودند ابتدا
به او سم خورانده
و سپس او را
خفه کرده
بودند. فیروز
میرزا نصرت
الدوله به
هنگام مرگ
کمتر از 50 سال
داشت.
دستگیری
و محاكمه فیروز
میرزا وزیر
سابق مالیه و
نقش داور در
آن
اصولا
رضاشاه نسبت
به نصرت
الدوله فیروز
میرزا پسر
فرمانفرما
خوشبین نبود و
هیچوقت قبول
نمیكرد كه وی
نسبت به او
سرسپردگی
دارد و همیشه
نگرانیهایی
از اقدامات
تخریبی وی
داشت و همكاریهای
رضاشاه در
دوران سردار
سپهی و سالهای
اول سلطنت با
او برای اجرای
مقاصد خاصی
بود كه فقط
نصرت الدوله میتوانست
آن مقاصد را
انجام دهد.
آخرین وظیفه ای
كه نصرت
الدوله قرار
بود انجام و
به اتمام برساند
اخراج دكتر میلیسپو
بود كه واقعاً
با كمك مدرس این
برنامه
رضاشاه به
مرحله اجرا در
آمد.
بدبینی
رضاشاه به فیروز
میرزا نصرت
الدوله زمانی
بنیان گرفت كه
فرمانفرما والی
كرمانشاه و
رضاخان افسر
جزء رییس
قراولان
فرمانفرما
بود
(فرمانفرما
پدر فیروز
میرزا
فرمانفرما).
نصرت الدوله
از جوانی
خودخواه
متكبر و
بدبرخورد بود.
شاید بارها به
سلام نظامی
رضاخان پاسخ
نداده بود و یا
به وی تكلیف
كرده بود
افسار اسب او
را بگیرد تا
او سوار شود.
نظیر اینگونه
اعمال كه از
هر شاهزاده ای
چون فیروز میرزا
مستبعد نبود
ولی جبر زمان
نصرت الدوله
را به راهی
كشانید كه مدتی
پای علم
سردارسپه سینه
زد تا سرانجام
عضو كابینه
شد. بعضی از
اقدامات تند
نصرت الدوله فیروز
میرزا در
وزارت دارایی
برای او دشمن
درست كرد.
مثلاً دایر
كردن رسومات
در قم موجب
رنجش شدید
روحانیت گردید
و بعضی به
رضاشاه متذكر
شدند كه نصرت
الدوله دست به
سلسله
اقدامات تخریبی
زده است به
طوری كه شبی
رضاشاه به
فخرالسلطنه رییس
الوزراء می گوید
دیگر حاجتی به
نصرت الدوله
نداریم چه عیب
دارد از خدمت
معاف باشد ؟
به هر حال
وجود تیمورتاش
مانع از این بود
كه نصرت
الدوله كنار
برود.
عزاداری
رضاشاه در تکیه
دولت (خرداد 1308
خورشیدی)
از
روزی كه میرپنج
رضاخان به
حضرت اجل
سردارسپه تبدیل
گردید در
قزاقخانه
مجالس روضه
خوانی دایر می
كرد و خود نیز
در آن مجالس
شركت می جست
در زمان وزارت
جنگ رییس
الوزرایی خود
به عنوان صاحب
عزا در پایین
سالن می نشست
و با سایر
عزاداران
همراهی می
نمود. اما وقتی
به سلطنت رسید
مجالس عزاداری
را تعطیل نكرد
و فقط محل آن
را تغییر داد
و از قزاقخانه
به تكیه دولت
منتقل نمود در
خرداد ماه 1308
شمسی كه مصادف
با محرم 1348 هجری
قمری بود این
مجلس عزاداری
به مدت ده روز
در تكیه دولت
تشكیل گردید و
در روز عاشورا
شاه در آن
شركت می كرد.
صبح
عاشورا تعطیل
عمومی ؛ در
باغ نصرت
الدوله فیروز
میرزا در
فرمانیه
صبح
عاشورا كه تعطیل
عمومی بود
داور به دربار
احضار شد.
ملاقات وزیر
عدلیه و شاه بیش
از چند دقیقه
طول نكشید و
داور پس از
مرخص شدن به
عجله سوار
اتومبیل شد و
به منزل
عبدالله یاسایی
از وكلای
متنفذ مجلس
رفته پس از
چند دقیقه او
را همراه خود
ساخته، به
اتفاق به منزل
احمد شریعت
زاده رفته او
را نیز همراه
خود ساختند در
این موقع داور
به راننده خود
دستور داد برو
فرمانیه منزل
شاهزاده نصرت
الدوله فیروز
میرزا، اتومبیل
وزیرعدلیه با
سه نفر سرنشین
ناله كنان
جاده شمیران
را طی كرده پس
از پشت سر
گذاردن سر
بالایی و پیچ
و خم های
متعدد در جلوی
باغ نصرت
الدوله فیروز
میرزا در
فرمانیه توقف
نموده به
دربان پیغام
دادند كه به
حضرت والا عرض
كنید چند میهمان
ناخوانده
دارند. دربان
با شناختی كه
از داور داشت
با احترام
تمام میهمانان
را به سالن پذیرایی
هدایت كرد و میزبان
را از ورود میهمانان
با خبر نمود.
چگونگی
توقیف نصرت
الدوله فیروز
میرزا
نصرت
الدوله آن روز
مختصر كسالتی
داشت و هنوز
از بستر خارج
نشده بود و از
احترام
الملوک همسر
خود درخواست
نمود چند دقیقه
ای میهمانان
را سرگرم كند
تا او لباس
پوشیده و نزد
آنها برود و
چند دقیقه ای
بیش طول نكشید
كه صاحب خانه
وارد سالن شد
و اولین جمله
او این بود: چه
خوب شد
سرافراز
فرمودید چند
روزی است بی
جهت گرفته
هستم داور در
این موقع لب
به سخن گشود و یكی
از لوایح دولت
را مطرح كرده
گفت امروز
بهترین فرصتی
است كه حداقل
میتوانیم در
مورد لایحه
صحبت كنیم از
آقایان یاسایی
و شریعت زاده
هم خواهش كردم
كه تعطیل خود
را صرف این
كار مملكتی
كنند. نصرت
الدوله فیروز
میرزا ظاهرأ این
فكر را پسندید
و بحث و
مذاكره پیرامون
لایحه آغاز
شد. نزدیكی های
ظهر داور به میزبان
گفت غذا را
زودتر به ما
بدهید چون
ساعت دو بعد
از ظهر باید
در تكیه دولت
حاضر باشیم
اعلیحضرت تشریف
فرما میشوند.
نصرت الدوله فیروز
میرزا
بلافاصله
پاسخ داد
اطاعت میشود
ولی امروز عذر
بنده را در پیشگاه
همایونی
بخواهید چون
كسالت دارم
داور
بلافاصله به
نصرت الدوله فیروز
میرزا گفت به
هر كیفیتی كه
ممكن است باید
تشریف فرما شوید
حتماً با همة
ما اعلیحضرت
همایونی فرمایشهایی
دارند و
بالاخص حضرت
والا كه كلید
خزانه دولت در
دست با كفایت
شماست به هر
نحوی كه ممكن
بود نصرت
الدوله آماده
شركت در مجلس عزاداری
شد پس از صرف
ناهار نصرت
الدوله و داور
در یك اتومبیل
نشسته و به
سمت تكیه دولت
حركت كردند و
قبل از حضور
شاه در آن مجلس
حضور یافتند. یک
مرتبه رضاشاه
وارد شد و با
عصبانیت
دستور توقیف و
جلب نصرت
الدوله وزیر مالیه
را به سرهنگ
درگاهی رییس
نظمیه داد. در
اینجا از یادداشت
های شاهد عینی
آقای سلیمان
بهبودی
استفاده می كنیم:
.... در
ایام محرم در
تكیه دولت
روضه خوانی میكردند
خیلی مجلل و
مفصل بود برای
اعلیحضرت همایونی
غرفه مخصوص
طبق شئون
مملكت آماده میكردند
و بنده مراقب
اعلیحضرت همایونی
بودم. بعد از
ظهرها از در
الماسیه از خیابان
باب همایونی
اتومبیل وارد
و در جلوی
عمارت برلیان
توقف میكرد،
بنده در محل
توقف اتومبیل
انتظار
ورودشان را
داشتم. آقای رییس
الوزراء و آقای
وزیر دربار و
سایر وزراء در
كاخ گلستان
نزدیک در ورودی
تكیه دولت
منتظر بودند
به محض اینكه
اتومبیل میرسید
و توقف میكرد
بنده در را
باز میكردم
اعلیحضرت همایونی
پیاده شده به
طرف داخل كاخ
گلستان راه می
افتادند. از
در ورودی تكیه
تشریف می
آوردند و پس
از مختصر توقف
و اغلب جزیی
مذاكره با
اغلب وزراء
داخل تكیه و
غرفه خودشان
روی تشك مخصوص
روی زمین می
نشستند روضه
خوانها هم
مشغول بودند و
چون معمولا چای
میل می كردند
بنده هم داخل
غرفه كنار در
می ایستادم كه
چای بدهم آن
روز اعلیحضرت
همایونی فوق
العاده عصبانی
بودند و در
همان موقع
سئوال از صور
اسرافیل وزیر
پست و تلگراف
نمودند كه بیشتر
موجب عصبانی
شدن شاه شد و
فرمودند هر
وقت سئوالی از
صدر كردم از سیر
تا پیاز خانه
اش را هم میخواهد
برای من تعریف
كند. آقای صدر
ساكت شد و
وزراء همه به
من توجه كردند
و از نظر
سابقه ای كه
داشتم میخواستند
بفهمند اوضاع
از چه قرار
است بنده هم با
دیدن سرتیپ
درگاهی رییس
شهربانی نگاهی
به آقایان
وزراء كرده و
به قول معروف
لب گز كردم و
فهماندم كه
اوضاع خراب و
منجركننده
است، بلافاصله
اعلیحضرت همایونی
چند قدم سریع
در محوطه كاخ
گلستان
برداشته و ور
كردند به مخبرالسلطنه
و با صدای
بلند فرمودند
آقای رییس
الوزراء دیگر
نصرت الدوله مورد
اعتماد ما نیست
و بعد با رییس
نظمیه به سراغ
نصرت الدوله
رفت دست او را
گرفت و به جلو
برد. در این
هنگام چون
نصرت الدوله
دور بود با
صدای كمی بلند
گفت قربان عرض
دارم اعلیحضرت
همایونی با
صدای بلند رو
به رئیس نظمیه
فرمودند چرا
معطلی ببرش.
بلافاصله تشریف
فرمای تكیه
شدند. در محل
مخصوص جلوس
فرمودند و چای
خواستند و
نصرت الدوله
به زندان رفت.
محمد درگاهی
پس از صدور
دستور از طرف
شاه فوراً
بازوی نصرت
الدوله را
گرفته و
سرانجام او را
در اتومبیل
خود جای داده
به اتفاق
آجودان خود به
سمت نظمیه می
روند پس از
ورود به نظمیه
موقتاً او را
در اتاقی حبس
نموده و ماموری
جهت نگهبانی
تعیین و خود
فوراً به تكیه
دولت بر میگردد
و گزارش امر
را به شاه میدهد
و دستورهای جدیدی
صادر میشود.
دستگیری
اطرافیان
نصرت الدوله فیروز
میرزا
از
همان لحظات
نخستین
بازداشت نصرت
الدوله نزدیكان
او مانند
فرمانفرما و
برادرانش كه
دو تن از آنها
(سالار لشگر،
محمد ولی میرزا)
نماینده مجلس
بودند تحت
مراقبت پلیس
قرار گرفته
رفت و آمد
آنها تحت
كنترل قرار میگیرد.
پس از چند
ساعت توقیف در
نظمیه نصرت
الدوله فیروز
میرزا به منزل
شهری خود
انتقال یافته
و چند مامور
برای حفاظت او
گمارده شدند.
هنوز بیش از
ده روز از
دستگیری و توقیف
نصرت الدوله
وزیر مالیه
نگذشته كه به
دستور رضاشاه
اكبر مسعود
(صارم الدوله)
والی فارس
دستگیر و تحت
الحفظ به
تهران اعزام
گردید و
بلافاصله
اداره نظمیه
او را تحویل
گرفته و به
زندان انداخت.
در همان شب
سرتیپ محمد حسین
فیروز رئیس
ستاد نیروی
جنوب برادر
نصرت الدوله فیروز
میرزا از شغل
خود منفصل و
به زندان
تهران انتقال یافت.
چگونگی
بازداشت صارم
الدوله (پسر
ضل السلطان،
نوه ناصرالدینشاه)
والی فارس (1308
خورشیدی)
درباره
بازداشت صارم
الدوله، نخست
وزیر وقت (مهدی
قلی هدایت
مخبرالسلطنه) در
كتاب «خاطرات
و خطرات» چنین
مینویسد: صارم
الدوله پسر ضل
السلطان (پسر
ناصرالدینشاه)
را كه حاكم
فارس بود
مغضوبا با طیاره
به تهران
آوردند در ضمن
از شاه شنیدم
فرمودند نمی
كشمش و این در
موقعی بود كه
دست وثوق
الدوله و صارم
الدوله و نصرت
الدوله در
بستن قرارداد
1919 میلادی
استرداد می
شد.
نصرت
الدوله چندی
دور از كارهای
اداری و سیاسی
در منزل
استراحت می
كرد و با
خواندن كتاب
خود را سرگرم
می نمود در همین
زمان سرتیپ
درگاهی رئیس
نظمیه از شغل
خود منفصل و
به زندان تازه
ساز قصر قجر
انتقال یافت و
به جای وی سرتیپ
محمد صادق
كوپال در راس
شهربانی قرار
گرفت. كوپال
مردی تحصلیكرده
و مبادی آداب
بود و در نخستین
روزهای ریاست
شهربانی خود
از مامورین
محافظ نصرت
الدوله و
بستگان وی
تعدادی كاسته
فقط یک مامور
كنار در منزل
نگاه داشت و
به وی اجازه
داد هر وقت كه
میل دارد به
وردآور ملك
اختصاصی خود
رفته و در
آنجا بماند.
معاشرت های او
آزاد شد و نظیر
اینگونه آزادیها
كه یسیار
ارزشمند بود
در این ایام
نصرت الدوله
به فكر افتاد
به اوضاع مطفر
فرزندش كه برای
ازدواج بی تاب
میكرد سرو
سامانی بدهد
سرانجام مهین
دولتشاهی
دختر محمدعلی
دولتشاهی را برای
همسری مظفر
انتخاب كرد.
عروس خانم
جوان دخترعموی
ملكه عصمت
دولتشاهی
همسر رضاشاه
بود و می بایستی
در این مورد
از شاه اجازه
گرفته شود.
نصرت الدوله اطمینان
داشت كه شاه
اجازه نخواهد
داد ولی
برخلاف این
تصور رضاشاه
با این ازدواج
موافقت كرد.
داور
برای نصرت
الدوله
پرونده سازی
كرد در همان ایام
كه نصرت
الدوله سرگرم
مسایل داخلی
بود شبی داور
وزیر عدلیه به
ملاقات وی رفت
ظاهراً برای
احوالپرسی و
دلجویی آمده
بود ولی این
ملاقات در حقیقت
اولین بازپرسی
از نصرت
الدوله بود
ظاهراً
پرونده ای كه
سرتیپ درگاهی
چندی پیش
ساخته و پرداخته
بود و پس از
گزارش شرف عرضی
و اظهار نظر
امیر لشكر حبیب
الله شیبانی
والی و
فرمانده لشكر
فارس توسط
دادستان دیوان
جزای عمال
دولت بایگانی
شده بود به
دست داور حبات
تازه ای یافته
بود و علی
الظاهر می بایستی
مقدمات بازجویی
توسط یكی از
مستنطقین دیوان
جزا به عمل آید
ولی داور آن
شب در منزل
نصرت الدوله
امر بازجویی
را انجام داد
و قریب ده
ساعت سئوال و
جواب بین داور
و نصرت الدوله
طول كشید.
نصرت
الدوله با
تمام زرنگی و
تدبیر چون
داور را دوست
نزدیك خود میدانست
از جواب دادن
به سئوالات نه
تنها طفره نرفت
بلكه مطالبی
را هم كه
ضرورتی نداشت
عنوان شود
بازگو نمود و
داور هم همه
را یادداشت
كرد. بعدأ وقتی
هوا روشن شد
داور خانه
نصرت الدوله
را ترک كرد و یكسره
به وزارتخانه
آمد و سراغ
كاظم صدر مدعی
العموم دیوان
جزا را گرفت و
چند ساعتی نیز
با وی در
گفتگو و تنظیم
پرونده بود.
کاظم صدر به
وزیر عدلیه
متذكر شد
بازجویی ناقص
است و باید
تكمیل شود
بهتر آن است
كه خود
جنابعالی یا
بنده این امر
را برعهده بگیریم.
ولی داور صلاح
در این دید كه
بقیه سئوالات
توسط تامینات
انجام بگیرد
تا در گفتگو و
سئوال و جواب
ملاحظاتی
نباشد. دو روز
بعد نصرت
الدوله طی
نامه لاک و
مهُر شده ای
به اداره تامینات
احضار شد و
امر بازجویی
از او را هاشم
عربشاهی رییس یكی
از شعب تامینات
برعهده داشت،
بازجویی چون
در یک روز پایان
نگرفت نصرت
الدوله را یک
شب در آگاهی
نگهداشتند.
فردای آن روز
آزاد شد و در
همان روز حشمت
الله فربود پشتكار
نصرت الدوله
به شهربانی
احضار و پس از
چند ساعت
بازجویی توقیف
گردید.
روز
دوشنبه 26
اسفند ماه 1308
شمسی یكصدو
ششمین جلسه
مجلس شورای ملی
به ریاست حسین
دادگر تشكیل
گردید. پس از
قرائت صورت
جلسه آن چند
فقره مرخصی
مطرح و به تصویب
رسید آنگاه رییس
مجلس اظهار
داشت آقای وزیر
عدلیه لایحه ای
داده اند كه
قرائت میشود.
نظربه اصل 25 و 69 و
اصل 70 متهم
قانون اساسی و
نظر به قانون
محاكمه وزراء
مصوب تیر ماه 1307
خورشیدی و نظر
به راپرت
پاركه دیوان
جزای عمال
دولت كه موارد
مستقیماً تقدیم
می شود. وزارت
عدلیه تقاضا میكند
كه آقای (نصرت
الدوله) فیروز
میرزا وزیر
مالیه سابق به
مناسبت
ارتشاء مورد
تعقیب واقع
گردد.
عوامل
سقوط نصرت
الدوله فیروز میرزا
عوامل
سقوط فیروز میرزا
نصرةالدوله (نصرت
الدوله) میتواند
چند دلیل عمده
باشد:
1) اولین دلیل
که به خصوصیات
شخصیتی و ذاتی
او بر میگردد،
خودپسندی،
خودخواهی و
جاهطلبی، نصرت الدوله
در مقابل
اطرافیان
بود، که آنها
را آرزده خاطر
میکرد. او که
از معلومات و
محفوظات خوبی
برخوردار بود
با وزیراعظم
دربار نیز با
برخورد شدید و
حس برتربینی
برخورد میکرد،
و اشتباهات او
را بر میشمرد
و به او خرده میگرفت،
در پی آن هم وزیر
از بدگویی نصرت الدوله نزد
رضاخان کوتاهی
نمیکرد.
2) دلیل دوم،
پرونده سازی
اطرافیان شاه
بود، مخصوصاً سرتیپ "درگاهی" و
"عبدالله ئسایی"
نماینده
مجلس به
دستور خود
رضاخان این
پرونده سازی
را انجام
دادند.
3) دلیل بعدی و موثر
را میتوان،
مخالفت انگلیسیها
بعد از کودتای
1299
خورشیدی سید ضیاء
و اعتراض
و دشمنی نصرت الدوله
با آنها
دانست. او که
از نزدیکان این
دولت بود بعد
از این واقعه
به دشمنی با
انگلیس
پرداخت و در
خطابهای محکم
و شدید اللحن
توطئه انگلیسیها
در کودتا را
افشا کرد.
4) و دلیل دیگر
نیز اطلاعات و
اخباری بود که
نصرت
الدوله
از ایران،
دربار ایران و شخص
رضاخان و دیکتاتوری
موجود در کشور
را در اختیار
"مستر کلارک"
مستشار سفارت
فرانسه میگذاشت. با
انتقال این
اخبار به
مطبوعات این
کشور مقالههای
زیادی در مورد
خفقان و دیکتاتوری
رضاخانی درج و
عصبانیت شاه
را موجب شد.
ماخذ:
-
دكتر باقر
عاقلی- نویسنده
کتاب «داور و
عدلیه».
منبع:
- سایت "راه
مقصود".
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از دکتر
باقر عاقلی و
از سایت "راه مقصود"
/ سایت خانه و
خاطره/ سروش
آذرت/ 7 تیر 1392 / 29
آگوست 2013 میلادی/