با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
مهاتما
گاندی رهبر ضد
استعمار هند
موهنداس
کرُمچند گاندی (مهاتما
گاندی)؛
مهاتما
گاندی
(از 1896 تا ژانویه
1948 میلادی/ از 1275
تا 1327 خورشیدی)
سی ام
ژانویه 2008 میلادی شصتمین
سالروز ترور
مهاتما گاندی
توسط یک هندى
افراطى است که
فکر مى کرد
گاندى نسبت به
مسلمانان بدلیل
تز «وحدت روح»
ادیان، بیش از
حدّ تساهل و
مدارا به خرج
مى دهد. موهنداس
کَرُمًچند
گاندی در تاریخ
2 اکتبر 1869 میلادی در پوربندر
هند به دنیا
آمد. پدرش
کارمند دولت و
مادرش زنی نجیب
و فداکار بود.
گاندی به پیروی
از خانواده،
به آیین هندو-
بودایی «جُین
Jains» گروید.
گاندی تا زمان
دانشگاه در
هند بود و
هنوز سیزده
سال بیشتر
نداشت که
ازدواج کرد. او در
حالی پا به 19 سالگی
گذاشت که با
چهار فرزند
راهی
انگلستان شد و
در رشته حقوق
ادامه تحصیل
داد. در 24 سالگی
مدتی بعد از
فوت مادرش به
آفریقای جنوبی
رفت و بعد از
سه سال تجربه ی
روزنامه نگاری
و وکالت، با
اندیشه ی
مبارزه با ظلم
و بی عدالتی
به هند
بازگشت. او در
این دوران
مقاله هایی در
مورد آنچه
استعمار (بیشتر
انگلستان مد
نظر است)
به جهان سوم
تحمیل می کند
نوشت که باعث
شد بارها به
زندان برود و
خشم
استعمارگران
اروپایی را
برانگیزد.
گاندی
رهبر حزب
کنگره ملی
هندوستان؛
گاندی
روح هند
مهاتما
گاندی در
سال 1921 میلادی
رهبری کنگره
ملی هند را
بدست گرفت. او
در این دوران
توانست اندیشه
ی مبارزه بدون
اسلحه خود را
به مردمش بیاموزد
و اسلحه ی
استقلال و
خودکفایی در
سایه ی حقیقت
را به جامعه
اش هدیه دهد. یکسال
بعد اولین
نشانه های اندیشه
ی مبارزاتی خویش
را که تحریم
کالاهای خارجی
بود را بروز
داد و در
برابر همه
اتهاماتی که
به او وارد
بود، سکوت را
اختیار کرد و
با در پیش
گرفتن مقاومت
منفی، محکوم
به شش سال
زندان شد.
راهپیمایی
برعلیه انحصار
نمک (12 مارس 1930 میلادی)
هرچند بیماری
آپاندیس او
باعث آزادی اش
در سال 1924 میلادی گشت ولی این
دوره طولانی
در زندان باعث
شد تا گاندی
آثار اندیشمندان
بزرگی همچون بیکن،
کارلایل،
راسکین،
امرسون، تورو
و تولستوی را
در یک برنامه
منظم مطالعه
کند. خلقیاتی
همچون دوری از
زنان و گیاهخواری
در همین ایام
شخصیت گاندی
را به سمت و سویی
برد که در
ادامه به آن
اشاره خواهد
شد. در سال 1925 میلادی اولین روزه
سیاسی خود را
که هفت روز به
طول انجامید
را در اعتراض
به هم پیمانانش
که نافرمانی می
کردند، آغاز
کرد. نقطه عطف
مبارزات او در
سال 1930 میلادی و در روز 12 مارس
(اسفندماه) بود که مردم
هند را دعوت
به راه
پیمایی و اعتراض
برای انحصار
نمک توسط بریتانیا
کرد. قدرت
مردم هند اولین
بار در این
روز که یک
راهپیمایی 200 مایلی
تا ساحل دریا
بود، برای
جهانیان به
نمایش درآمد.
گاندی و تعداد
زیادی از
معترضین در این
روز دستگیر
شدند.
چارلی
چاپلین در
کنار مهاتما
گاندی؛
گاندی
در انگلستان (1930
میلادی)
در ژانویه
1930 میلادی پس از آزادی
از زندان راهی
انگلستان می
شود تا در یک
کنفرانس شرکت
کند. این سفر
باعث ملاقات او
با رومن رولان
و دیگر
شخصیتهای سیاسی-
اجتماعی
شد. دو سال بعد
از آن او با
روزه های طولانی
مدت که ضعف
بدنی او را
باعث شدند،
کوشید تا نگاه
نجس بودن که
نسبت به "کاستی ها"
در هند وجود
داشت را از
اجتماع کشورش
بزداید. چون
او معتقد بود
که استقلال سیاسی
و تغییر روش
زندگی مردم
بدون تغییر
دادن ذهنیات و
روحیه و اخلاق
آنان ممکن
نخواهد شد. او
همزمان در اجتماع
خویش نیز با
افکار منحط و
عقب مانده
مبارزه میکرد.
در لابه لای
همین مبارزات
اجتماعی او
بارها توسط بریتانیاییها
دستگیر و
زندانی شد.
استقلال
هندوستان از
انگلیس (1947 میلادی/
1326 خورشیدی)
ترور
گاندی (30 ژانویه
1948 میلادی) بعد
از جدایی
پاکستان از
هند (1947 میلادی)
مهاتما
گاندی
بارها با انگلیسیها
در مورد
استقلال هندوستان به مذاکره
نشست و
بالاخره
توانست در 15 اوت
1947 میلادی
(1326 خورشیدی) استقلال
هند را بدست
آورد ولی در
همین روزگار
بود که
اختلافهای
درونی برای
تقسیم کشور به
دو بخش هند و
پاکستان آغاز
شد. در پی کشته
شدن هزاران
نفر و آواره گیهای
بسیار این تجزیه
صورت گرفت و
او نتوانست
مردمی که
دوستش داشتند
را با هم آشتی
دهد. سرانجام
مهاتما گاندی
که او را روح
هند می
خواندند در سی
ام ژانویه 1948 میلادی در معبد بیرلا
به قتل رسید.
آثار
گاندی
- تجربیات من
با راستی.
- صد
درصد ساخت هند.
- وحدت
جماعت و فرق.
- برنامه
خلاقه.
- خاطرات
دهلی.
- کلید
بهداشت.
- عدم
تشدد در صلح و
جنگ.
- کفّ
نفس.
- بانوان
و ظلم اجتماعی
که به ایشان
روا می شود.
منبع:
-
مقاله ای از
سایت "بچه های
پایگاه 113".
.................. ................. ...............
جواهر
لعل نهرو (سمت
چپ) در کنار
مهاتما گاندی؛
گاندی
بزرگ پدر
استقلال هند
"موهنداس
کرمچند گاندی"،
مشهور به
"مهاتما " (از 1869
تا 1948 میلادی)
پدر استقلال
هند و منجی
صلح در در دوم
اكتبر 1869 میلادی
در روستایی در
ايالت گجرات
هند متولد شد.
پدرش نخست
وزير ايالت
مهاراجه نشين
"پوربندر" در
سواحل غربی
هند بود.
مادرش بانویی
متدین بود و
در اخلاق
فرزندش تاثیر
فراوان داشت.
مهاتما گاندی
در هیجده سالگی
به راهنمایی یکی
از دوستان
خانوادگی،
برای ادامه
تحصيل به
انگلستان
فرستاده شد. و
اقامت در لندن
و آشنایی با
محافل
دانشگاهيان و
شرق شناسان
طبيعت ثانوی
او را كامل
كرد و از اين
جوان محجوب، یک
مرد شرقی مبادی
آداب، آرام و
كامل ساخت. او
در سال 1891 میلادی
به وطن بازگشت
و در بمبئی به
وكالت پرداخت
و پس از چندی
به عنوان وكيل
یک شركت تجاری
مسلمان و هندی
استخدام شد و
در سال 1893 میلادی
عازم شهر
ناتال در
آفريقای جنوبی
شد. در آفريقای
جنوبی با
مشاهده تبعيض
نژادی، بخصوص
در قبايل
اقليت هندی
تبار اين
كشور، نهضت
مبارزه با
تبعيض نژادی
را پايه
گذاشت. او
خاطره تلخ کتک
خوردن مأمور قطاری
را كه به او
اجازه نداد در
كوپه درجه یک
بنشيند تا
پايان عمر
فراموش نكرد.
مهاتما
گاندی در حالی
به وطن برگشت (1917
میلادی) كه
شهرت خاص و
عام يافته
بود. او
ناشناس از وطن
رفته و سرشناس
برگشته بود.
از حدود سالهای
بعد از جنگ
جهانی اول تا
بعد از جنگ
جهانی دوم یعنی
حدود 33 سال بی
وقفه برای
نجات مردم خود
و استقلال
كشورش از يوغ
انگليسيها
مبارزه كرد تا
بالاخره بعد
از تحمل رنج
های فراوان در
اين راه و
همراهی افرادی
چون «جواهر
لعل نهرو» در
آگوست 1947 میلادی كشور
هند را به
استقلال و
مردمش را به
آزادی رسانيد.
گاندی پس از
اعلام
استقلال حاضر
به قبول مقامی
در حكومت هند
نشد و رهبری
كنگره را به
جواهر لعل
نهرو داد.
شيوه مبارزه ی
مهاتما گاندی
در نوع خود در
جهان بی نظير
بوده است.
شيوه مبارزه
او امروزه در
جهان به عنوان
یک الگو و
فلسفه مطرح
است، او هميشه
بر حقيقت، صلح
و عدم خشونت
برای رسيدن به
مقاصد تاكيد
فراوان داشت.
«گاندی
جایانتی» ،
زادروز گاندی
روز تعطیل ملی
در هندوستان
مهاتما
گاندی در بعد
از ظهر روز 30
ژانويه 1948 میلادی،
تنها پنج ماه
پس از استقلال
هند، هنگامی
كه از خانه
موقتی اش در
دهلی به طرف یک
جلسه دعا در
معبد بیرلا می
رفت، از ناحيه
شكم و سينه
هدف سه گلوله
قرار گرفت و
در دم (در سن 68
سالگی) جان
سپرد. بعد از
ترور گاندی،
زادروز وی در
هند به عنوان یک
روز تعطیل ملی
است و «گاندی
جایانتی» نام
دارد.
منبع:
-
نوشته راد از
سایت "زندگی
گم شدگان".
.................. ................. ...............
موزه
گاندی در بمبئی/
اتاق محل کار
مهاتما گاندی/
تصویر از سایت
"آرش نورآقایی"؛
ترور
گاندی «بابای
ملت هند»
از
گزارشگر بی بی
سی و جواهر
لعل نهرو
در 30
ام جنوری/
ژانویه مردی
که «بابای ملت
هند» شناخته می
شد، ترور شد.
درحال حاضر با
اوج گیری
خشونت در
منطقه، اهمیت
فلسفه بردباری
و عدم خشونت
گاندی بیش از
هر زمان دیگری
قابل درک شده
است. لویز هیدالگو
(Louise Hidalg) با
مراجعه به آرشیو
بی بی سی
گزارشی در این
باره تهیه
کرده که در آن
چشم دیدهای یک
خبرنگار بی بی
سی از لحظه ی
کشته شدن گاندی
نیز آمده است.
رابرت
ستیمسون که در
آن سالها
خبرنگار بی بی
سی در دهلی
بود، رفته بود
تا با مردی که یک
سال پیش با
گرفتن
استقلال
کشورش از بریتانیا
معتبر شده
بود، مصاحبه ای
انجام دهد.
اما در عوض او
لحظه ترور
گاندی را
مشاهده کرد. این
خبرنگار آن
لحظه را چنین
به یاد می
آورد:
«هنگامی
که مهاتما
گاندی وارد
چمن
اقامتگاهش در
دهلی نو می شد
تا مراسم
روزانه دعاخوانی
جمعی را به
راه بیندازد،
آفتاب در حال
غروب بود. او
لنگ سفید همیشگی
خود را بر تن
داشت و پاپوش
او هم همان
صندل(شصتی) اش
بود. شالی به
دور سینه اش
انداخته بود.
هوا رو به سردی
می نهاد، دو
نفر بازوان او
را روی شانه
های خود گرفته
بودند. و گاندی
تبسمی بر لب
داشت. در این
لحظه مرد
تنومند و
آراسته ای که
می توانم بگویم
کمتر از چهل
سال داشت و
لباس خاکی رنگی
پوشیده بود و
در پیشاپیش
جمعیت قرار
داشت، قدمی به
طرف آقای گاندی
گذاشت،
تفنگچه (هفت تیر)
خود را بیرون
آورد و چندین
گلوله به سوی
او شلیک کرد.
آقای گاندی به
زمین افتاد،
برای چند ثانیه
هیچ کسی نمی
توانست اتفاقی
را که افتاده
باور کند. همه
بهت زده و سست
و بی حال شده
بودند. آنگاه یک
جوان آمریکایی
خود را از میان
جمعیت به سوی
مرد مهاجم
پرتاب کرد و
شانه های او
را محکم گرفت.
این عمل او،
طلسم را شکست.
صدای ناله و
ضجه مردم فضا
را پرُ کرده
بود. شش هفت
نفری، خم شدند
تا آقای گاندی
را از زمین
بلند کنند، دیگران
به جان حمله
کننده افتاده
بودند. دستهایی
را می دیدم که
بالا و پایین
می شدند و به
سر و شانه مرد
مهاجم می
خوردند و خون
در صورت او دیده
می شد. مردم بر
او غلبه کرده
بودند و از
صحنه دورش
کردند. گاندی
با احتیاط به
خانه اش برده
شد، در حیاط
اصلی خانه اش
که ردیفی از
گل های شگفته
و مایه درخششی
در آن بود.
کنار او رفتم.
بدن او را با
شال خودش پوشانده
بودند اما
صورتش نمایان
بود. چشمانش
بسته بود و در
سیمایش آرامشی
به چشم می
خورد. داخل
خانه بردندش،
در اتاق خواب
خودش در طبقه
هم کف. تقریبا
نیم ساعت بعد،
در حالی که یکی
از افراد
خانواده اش بر
او آیه های
کتاب مقدس
هندوها را می
خواند، جان
سپرد.»
راج
موهن، نواسه
گاندی در آن
زمان اندکی بیش
از دوازده سال
داشت. «تازه از
مکتب (مدرسه)
آمده بودم،
هنگامی که به
خانه رسیدم کسی
به من گفت که
به سوی او
(گاندی) تیراندازی
شده است و گفت
والدینم به
محل وقوع این
حادثه رفته
اند و باید
مرا نیز با
خود به آنجا
ببرد. هنگامی
که ما به آنجا
رسیدیم جمعیت
عظیمی را دیدیم.
باید وارد جمعیت
می شدیم. اندکی
بعد وارد اتاقی
شدم که او
آنجا بود. پدر
من، نهرو،
پاتل و مونت
بتن هم آنجا
بودند. او
درگذشته بود.»
مقبره
مهاتما گاندی
در دهلی پایتخت
هند؛
«باپو
، بابای ملت ،
دیگر نیست»
جواهر
لعل نهرو نخستین
صدراعظم بعد
از استقلال
بود و گاندی
از او حمایت و
پشتیبانی زیادی
می کرد. آن شب
در رادیوی ملی،
نهرو تقلا کرد
تا از ضایعه ای
سخن بگوید که
ضایعه ای برای
شخص خودش و
همه مردم هند
محسوب می شد.
«خواهران
و برادران،
روشنایی از
زندگانی ما
رفته است و دیگر
همه جا تاریک
شده است. هیچ
نمی دانم به
شما چه بگویم
و نمی دانم
چگونه این را
به شما بگویم.
رهبر دوست
داشتنی ما،
باپو، کسی که
همه او را
«بابای ملت» می
نامیدیم، دیگر
نیست."
موهنداس
گاندی، یا
مهاتما، که
روح بزرگش می
خواندند، با
فلسفه عدم
خشونت و
بردباری مذهبی
خویش، الهام
بخش میلیون ها
نفر در هند و
جهان بود. او پیش
از آنکه از دنیا
برود، در یک
اعتصاب غذایی
بود تا مردم
را وادار به
دست کشیدن از
خشونت های
فرقه ای کند،
خشونت هایی که
هند و کشور
تازه ایجاد
شده پاکستان
را در خود فرو
برده بود.
خشونت هایی که
در پی استقلال
هند از بریتانیا
دامن گیر هند
شد، آنچه این
مرد سالها برایش
تلاش و تقلا
کرده بود، در
ماه های آخر عمر،
بار سنگینی بر
دوش او شده
بود.
دکتر
یاسمین خان
کارشناس تاریخ
هند، می گوید:
"مرگ گاندی پیش
از آن بود که
او خود حس کند
به رویایش دست
یافته است او
حس می کرد
سوراج، یا
خودمختاری به
صورت کامل
حاصل نشده
بود. حتی با
وجود اینکه
هند استقلال یافته
بود. استقلال به
آن صورتی که
گاندی در رویاهایش
داشت و آرزو می
کرد حاصل نشده
بود."
گاندی
مخالف تقسیم
هند به دو
کشور هند و
پاکستان بود.
اما دکتر یاسمین
خان، می گوید
گاندی ناچار
به پذیرفتن چنین
جدایی شده بود
که همه
شهروندان هند
با آن موافق
نبودند: "مشکل
در هند بود خیلی
ها مخالف
بودند و به
مخالفت گروهی
خود ادامه می
دادند و نمی
خواستند
پاکستان به
عنوان یک کشور
مستقل شکل بگیرد.
قاتل گاندی هم
یکی از اعضای
همین گروه
بود."
اتوبوس
فورد قديمی در
مراسم
بزرگداشت مرگ
گاندی
يک
اتوبوس فورد
قديمی که
خاکستر جنازه
مهاتما گاندی
را برای ريختن
در رودخانه
گنگ حمل کرده
بود برای شرکت
در مراسم
بزرگداشت مرگ
اين رهبر
افسانه ای
تعمير شده
است. اين
خودرو خاطره
انگيز که از
سال 1948 میلادی
مورد استفاده
قرار نگرفته،
در موزه شهر
الله آباد
نگهداری می
شده و نيازمند
تعمير بوده
است.
ميليون
ها نفر در
مراسم عزاداری
گاندی،
قهرمان
مبارزات
آزاديخواهانه
هند که در سال 1948 میلادی ترور شد،
شرکت کرده
بودند. جواهر
لعل نهرو،
اولين نخست
وزير هند، پس
از استقلال از
بريتانيا
همراه خاکستر
گاندی در اين
اتوبوس فورد
حضور داشته
است. دوداس،
پسر رهبر
مقتول هند و
سردار
والابايی پاتل،
مبارز
آزاديخواه،
نهرو را در
اين سفر همراهی
می کردند.
خاکستر
گاندی در 12 فوريه
1948 میلادی به رودخانه
گنگ در الله
آباد ريخته
شد. ميليون ها
نفر از
سوگواران اين
مسير تاريخی
را بدنبال
خودرو طی
کردند. مقامات
می گويند قصد
دارند 30
ژانويه 2006 میلادی در سالگرد
قتل گاندی که
در سن 78 سالگی،
بوسيله يک
هندو مذهب
افراطی کشته
شده بود،
مراسم يادبودی
را در مسير طی
شده برگزار
کنند.
منبع:
-
گزارش
بزرگداشت مرگ
گاندی از سایت
فارسی "بی بی سی".
.................. ................. ...............
دمکراسی در هند
حکومت
هند را بزرگترین
دموکراسی
جهان مینامند.
از
روز 15 اوت= 15
آگوست 1947 میلادی،
استقلال
هند (که در آن
هنگام مجموعه
پاکستان، بنگلادش
و نپال را هم در برمیگرفت)
از
طرف بریتانیا
برسمیت
شناخته شد.
جنبش استقلال
هند پس از کسب
پیروزی، اولین
نخستوزیر
خود، جواهر
لعل نهرو را که
در هند با صفت
پاندیت (معلم)
شهرت دارد، از
طریق کنگره ملی،
انتخاب کرد. در
همین
سال نیز
قانون اساسی
هند به تصویب
رسید و از 26
ژانویه 1950 میلادی به اجرا در
آمد.
محوریت
قانون اساسی
هند بر حفظ
استقلال از طریق
جریان زنده و
پویای آراء
مردم شکل گرفته است،
لذا انتخابات
برای تعیین
نمایندگان
مردم در
کنگره، مهمترین
و بزرگترین پدیده
سیاسی،
اقتصادی،
فرهنگی و
اجتماعی در این
کشور دیده میشود.
در قانون
اساسی هند، به
دولتهای ایالتی
اختیارات
گستردهای
داده شده است،
بطوریکه در
شناخت قدرت سیاسی
مفهوم خاص (فدرایتو) در
این کشور وسیع
و گسترده
همواره مورد
نظرپردازی مجامع
علمی و سیاسی
بوده است.
همچنین در این
قانون و نظام
سیاسی آن،
نخستوزیر بالاترین
مقام اجرایی
کشور است و در
هرم قدرت صاحب
بیشترین اختیارات
و مسئولیت است.
رئیس
جمهور مقامی
تشریفاتی است
که بطور معمول
از میان شخصیتهای
شاخص و چهرههای
دارای محبوبیت
گسترده در
سراسر کشور
انتخاب میگردد.
انتخاب نخستوزیر
نیز از مسیر
انتخابات و
آراء اکثریتی
در کنگره یا
از سوی حزب
خاص و یا
بصورت ائتلافی چند
حزب دارای
اکثریت قاطع
انتخاب میشود.
حزبی که
اکثریت آرا را
در انتخابات
به دست
آورد، نخستوزیر
را تعیین میکند
و با احزاب
ائتلافی، هیات
دولت را تشکیل میدهد.
رئیس جمهور نیز
از جمعبندی
آراء نمایندگان
مجالس مرکزی و
ایالتی از میان کاندیداهای
احزاب تعیین میگردد.
کمیسیون
انتخابات در
هند یک نهاد
مستقل ولی
دولتی است که اختیار
کامل در تشخیص
شرایط برگزاری
و نظارت کامل
بر برگزاری
انتخابات را دارد.
حداقل سن
قانونی رای
دهندگان 18 سال
است و قوه
قضائیه در این
کشور اشراف و نظارت
کامل بر چگونگی
برگزاری
انتخابات دارد.
مجلس
عوام (لوک
سابا) و مجلس سنا (راجیا
سابا)
هند دارای
دو مجلس است
با نامهای
مجلس
عوام (لوک
سابا) و مجلس
سنا (راجیا سابا). نمایندگان
راجیاسابا (مجلس سنا)، 250 نفرند
که 12 تن از آنها
را رئیس جمهور
برمیگزیند و
بقیه را نمایندگان
مجالس ایالتی
انتخاب میکنند.
ریاست مجلس سنا بطور معمول
با معاون رییس جمهور است. و نمایندگان
لوکسابا (مجلس عوام)، 545
نماینده
دارد، که 530 نفر
با رای مستقیم
شهروندان و 13
نفر از 7 فرمانداری
کل انتخاب و
به مجلس عوام
راه پیدا میکنند.
2 نفر را نیز رییس جمهور از میان
بریتانیاییهای
هندی تبار
برمیگزیند.
معرفی و رسمیت
نخستوزیر از
طریق حزب حاکم یا ائتلاف
احزاب در مجلس
عوام (لوکسابا)
صورت میپذیرد.
اولین انتخابات
سراسری در این
کشور در سال 1952 میلادی
برگزار شد و
از آن زمان تا
سال 1967 میلادی
حزب
کنگره پیوسته
بیش از 73 درصد
کرسیهای
مجلس عوام
(لوکسابا) را
در اختیار داشت. اما پس
از آن احزاب دیگر
به ویژه حزب
ناسیونالیست
(بهاراتیا
جاناتا) و احزاب ایالتی
رشد چشمگیری پیدا
کردند و رقیب
سرسخت حزب
کنگره شدهاند. بیش
از 700 حزب سیاسی
در هند وجود
دارد که به سه
گروه ملی
(کشوری)، منطقهای
(ایالتی) و محلی
تقسیم میشوند.
از میان این
احزاب براساس
سابقه و قدرت حزبی،
حزب کنگره که
بنیانگذار آن
گاندی و نهرو
بودند، حزب
بهاراتیا
جاناتا (بی، جی، پی)
که دارای گرایشهای
شدید نژادی و
هندو است، و
حزب کمونیست
مارکسیست هند(cpi-m) از
بزرگترین
احزاب و فراگیر
به شمار میروند.
تنوع
زبان و مذاهب
در هند
هند، دومین
کشور پرجمعیت
دنیا است که
قریب به یک
ششم جمعیت جهان
را در خود جای
داده است.
تنوع نژادی،
مذاهب، زبان و
فرهنگ در این
کشور با هیچ کشور
دیگری قابل قیاس
نیست. اما،
همزیستی
مسالمتآمیز
هندیها در
گستره کشور خود نیز،
علیرغم تفاوتها
و نزاعهای
مقطعی، مثالزدنی
است. براساس
گزارش رسمی
دولت هند در سال 2001 میلادی، در این سرزمین
29 زبان دارای
جمعیت بالای یک میلیون
نفر وجود دارد و 122
زبان دیگر
دارای گویشورانی
بیش از ده
هزار نفرند. بسیاری بر این باورند که
در هند از هر
فرقه یا مذهبی،
گروهی یا
جماعتی حضور
دارند و تنوع
مذاهب در این کشور را
نمیتوان با هیچ
کشور دیگری
مقایسه کرد.
اما آیینهای
هندوییسم،
اسلام، مسیحیت و
بودیسم، اکثریت
جمعیتی را در
این تنوع
مذاهب و
باورها در اختیار
دارند. حدود
80 درصد مردم
هند پیرو آیینهای هندو هستند
که خود به
شاخههای
گوناگون تقسیم میشود،
بیش از 14 درصد
مسلمان هستند
که البته هند،
پس از اندونزی
و پاکستان، بیشترین
جمعیت مسلمان
جهان را دارا
است. حدود 3 تا 4
درصد مسیحی و 1.9
درصد پیرو آیین سیکاند. زادگاه
آیین بودا را هند
میدانند،
اما جمعیت
بوداییان هند در حال
حاضر در این
کشور کمتر از یک
درصد است و به
روایتی حدود 0.8 درصد
برآورد کردهاند.
آزادی ادیان و
باورها بخش دیگری
از تاریخ
کهنسال هند
است تا آنجا
که امروز
هند را سرزمین
عظیم و بزرگ
ادیان و
باورها لقب
دادهاند.
رقابتهای
انتخاباتی
فصل
انتخابات در
هند، چند ماهی
طول میکشد و مردم
بطور مستقیم
از سوی احزاب
متعدد و
نامزدهای
آنها، همچنین
کسانی که
بصورت منفرد، یا
از تشکلهای
خاص نامزد
شرکت در
انتخابات شدهاند،
مخاطب قرار میگیرند. فصل انتخابات، فصل بهار
رسانهها در
هند است. در
هند، تنوع
رسانهای
بخصوص در
انتشار روزنامهها،
مجلات و ... بسیار
فراوان و
گسترده است. دمکراسی
در هند همچنان
زنده و کارساز
است. احزاب در
این کشور بطور
واقعی پایه گرفتهاند
و آزادیهای
آنها تعریف
قانونی پیدا
کرده است،
همچنین رسانهها
و فرهنگسازی
در جامعه هند
نهادینه شده
است. مفهوم استقلال در بین سیاستمداران
و اصحاب اندیشه
و فکر آنچنان
فربه و قوی
شده است که
مردم نیز
همراه آنها هر پدیدهای
اعم از اقتصادی
یا سیاسی،
اجتماعی را با
آن محک میزنند. انتخابات
در هند یک فصل
است که در آن
مردم و سیاستمداران فصلهای
گذشته را مرور و تصحیح
میکنند و از
طریق آراء
مردم فصل جدیدی
را کلید میزنند.
هند با سه مفهوم اساسی
و پایهای،
زنده، پویا و
در حال توسعه
است؛
استقلال،
دمکراسی و تدبیر اندیشمندان
جامعه خود.
فصل انتخابات
در هند، تصحیح
گذشته و فصل
نو شدن است.
حزب
کنگره ملی هند(INC) / حزب
بهاراتیاجاناتا
حزب
کنگره ملی که در سال 1885 میلادی
تاسیس شده
است، بزرگترین
تشکل شرکتکننده
در انتخابات
و دارای بیشترین
تعداد
نامزدها است.
رقیب اصلی این
حزب، حزب بهاراتیاجاناتا
(بی، جی، پی)
است که در سال 1980 میلادی
تاسیس
شد، و طی 20 سال ، بخصوص
پس از واقعه
تخریب مسجد
بابری در 6
دسامبر 1992 میلادی/
15 آذر 1371 خورشیدی،
به تدریج
از قدرت
چشمگیری
برخوردار گردیده و توانست
طی سالهای 1998 تا
2004 میلادی
قدرت را
در دست داشته
باشد. اگرچه
در این حزب
گرایشهای
نژادپرستانه
و بخصوص
ضدمسلمانان
وجود دارد،
اما از گذشته
افراطی خود
فاصله گرفته
است و اکنون
با تعدیل سیاسی
و فکری،
همچنان رقیب
جدی برای حزب
کنگره ملی
بشمار میرود.
نویسندهای
درباره فصل
انتخاباتی
کنونی چنین نوشته
است: هند یک
جمهوری فدرال
است که از
زمان
استقلال،
دولتی مردمسالار
داشته است. سیاست
هند تحت قبضه
میانه - چپروها
در حزب کنگره ملی(INC)
و راستیهای
حزب بی، جی، پی،
همچنین، چپها،
حزب کمونیست هند(CPI)
حزب کمونیست
هند (مارکسیست)
و تعدادی از
احزاب منطقهای
که یا میانه راست و یا
میانه چپ
هستند در چرخش
است.
همه این
احزاب با محوریت اصلاحات
اقتصادی،
اکنون با گرایشهای
لیبرالی دارای
دیدی متعادل
شدهاند.
اقتصاد
هند
اقتصاد هند
چهارمین
اقتصاد بزرگ
جهان است. هند
با رشد اقتصادی
متوسط بالاتر
از 8 درصد طی سه سال
گذشته به یک
قدرت اقتصادی
تبدیل شده
است. این میزان
رشد نزدیک به
رشد اقتصادی
کشور همسایه آن
چین است. طبق
سنجشی که برای
برابری قدرت
خرید صورت گرفته،
اقتصاد هند با
داشتن تولید ناخالص
داخلی 3.116 (GDP) تریلیون
دلار در مقام چهارم
در جهان قرار
دارد، اما میلیونها
هندی، هنوز در
فقر شدید
زندگی میکنند
و درآمد
سرانه 720 دلار
آمریکا برابر
با 365 پوند انگلیس در سال
دارند. هند
هنوز مشکلات زیربنایی
فراوان دارد.
اگرچه هنوز بیش
از 34 درصد جمعیت
این کشور کمتر
از یک دلار در روز
درآمد دارند
(رتبه 22 دنیا) و
حدود 80 درصد
مردم با کمتر
از دو دلار در
روز زندگی میکنند
(رتبه 16 دنیا) و بیش
از 300 میلیون
نفر در زیر خط
فقر زندگی میکنند،
اما پیشرفتهای
اقتصادی عظیم
این کشور در
چند سال اخیر
رشد اقتصادی
هند را به رقم 8 درصد
رسانده و
کارشناسان پیشبینی
میکنند، در
سالهای آینده،
هند به رشد اقتصادی
10 درصد در سال نیز
نایل شود. گشایش
مرزها برای
سرمایهگذاریهای
خارجی با اجرای طرحهای
دقیق اقتصادی،
رقابت با چین
در مسیر توسعه
همهجانبه،
بسیاری از کارشناسان
را به این
باور رسانده
است که هند تا
سال 2020 میلادی
پس از آمریکا
و چین سومین کشور
صنعتی جهان
باشد و درآمد
سرانه کشور
به 5 هزار
دلار، یعنی دو
برابر میزان فعلی
برسد. در نگاه
به موقعیت
راهبردی، بسیاری
معتقدند که در
قاره آسیا یک بازی
چهارجانبه بین
چین، هند، ژاپن
و آمریکا در
جریان است.
هند عضو ناظر پیمان
امنیتی
سازمان همکاری
شانگهای است.
چین و هند به
جای ادامه
اختلافات
گذشته، بسوی همگرایی
و هماهنگی پیش
میروند. نظریهپردازان
چین میگویند
ما با هند
نقاط مشترک بسیاری
داریم. بین این
دو غول آسیایی
تجانس بیش از
تفاوت است.
منبع:
-
مقاله ابوالقاسم
قاسمزاده از سایت
"پایگاه تخصصی
سیاست بین
المللی".
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از سایتهای
"بچه های پایگاه
113 "، "زندگی گم
شدگان" و "بی بی
سی" و از راد از
سایت "زندگی
گم شدگان" و از
ابوالقاسم
قاسم زاده از
سایت "پایگاه
تخصصی سیاست بین
المللی" / سایت
خانه و خاطره/
سروش آذرت/
شهریور 1391 خورشیدی/
سپتامبر 2012 میلادی/