با سلام.

به سایت خانه و خاطره خوش آمدید.

 

گوت ها (Goten) ، از قبایل ژرمن های شرقی

 

 گوتهای مهاجر (اوایل میلادی)؛

 

گوتهای شرقی (Ostrogothi) و گوت های غربی (Visigothi) در منطقه میان رومانی و اُکرایین (Republik Moldau)

گوت ها از قبایل ژرمنهای شرقی، و آنطوریکه مورخینی مثل «تاکیتوس» و «یوردان/ قرن 6 میلادی- Jordanes» نقل کرده اند گوت ها احتمالآ بصورت اتحادیه ای از قبایل بودند که در جنوب منطفه اسکاندیناوی و «گوت لند» اقامت داشتند. آنها اندکی بعد از میلاد مسیح شروع کردن به مهاجرت از سرزمینهای خود، آنهم مهاجرتی که هیچوقت به انتها نرسید. اما اینکه علت یا علل این مهاجرت چی بوده، مورخین نتوانسته اند به جواب کاملأ قانع کننده ای برسند. و بر طبق فرضیه هایی علمی دلایل را در افزایش جمعیت و کمبود آذوقه و مواد غذایی دانسته اند. گوت ها بعد از 150 سال اقامت در مسیر رود «اودر» (Oder River/ مسیرش در مناطق آلمان، چک، لهستان و ضربستان) بار دیگر بطرف شرق سرزمینهای روم و کناره دریای سیاه به مهاجرتشان ادامه دادند.

 

قرن سوم میلادی ، قرن «تهاجمات گوت ها»

برای اولین بار در قرن سوم میلادی بود که از گوت ها و تهاجماتشان در وقایع نگاری تاریخنگاران امپراتوری روم یاد شده چنانکه امروزه ما قرن سوم میلادی را قرن «تهاجمات گوت ها» میدانیم. گوت ها در قرن سوم نه تنها مرزهای شرقی امپراتوری روم را تحت فشار قرار داده بودند بلکه دیگر اقوامها، از جمله «اسکیت ها» (Skythen/آریایی نژاد) که در حاشیه دریای سیاه سکنا داشتند نیز از دستشان در تنگنا بودند.

 

«کنیوا» اولین شاه گوت ها قبل از جدایی

کنیوا شاه گوت ها در جنوب روسیه و اُکرایین- قبل از جدایی گوتهای شرقی و غربی-  بود (حدودای 250 میلادی). 

 

اتحادیه قبایل اسکیتی (گوت ها و کارپن ها) ، (Scythian Invasions of 250-251 AD)

اما در 250 تا 251 میلادی آلیانسی (اتحادیه ای) از قبایل اسکیتی (از گوت ها و کارپن ها) تحت رهبری شاه گوت ها، «کنیوا» (Kniva) بوجود آمد (Scythian Invasions of 250-251 AD)، آنان بعد از حرکت از داکین «Dacia» در رومانی ، ابتدا به غارت «ناپوکا» و محاصره «نیکوپولیس» پرداختند (در غرب دریای سیاه و مابین جنوب اُکرایین و شمال شرقی رومانی) و در نبرد «آبریتوس» قشون روم تحت فرماندهی «دسیوس» شکست بزرگی را پذیرا شد و دسیوس و پسرش حتی زندگی خود را از دست دادند. سپس ارتش آلیانس تحت رهبری «کنیوا» شاه گوت ها، در یونان (Illyrien) و آتن دست به کشتار و غارت زد. او حتی خیال گرفتن روم را در سر داشت و سناتوران روم اقداماتی را برای روز محاصره روم در نظر گرفتند. در این هنگامه قبایل «باستارنن» (Bastarnen) و «هرولر» (Heruler)، از قبایل ژرمن های شرقی، نیز به این آلیانس اضافه شد. آنان با بوجود آوردن ناوگانی در تنگه تیراس در شمال غربی دریای سیاه، در 269 میلادی از بوسفوروس و دهکده کوچک بیزانس گذشتند تا «تسالونیکی» (Thessaloniki) یا «سالونیکی» امروزی را در محاصره خود گیرند اما نیروهای روم موفق میشوند در بحبوهه قدرت نمایی آنان پیروزی را از آن خود کنند و باقی مانده این نیروها مجبور میشوند تا به «داکین» یا «Dacia» در رومانی باز گردند (داکین «Dacia» در خارج مرزهای روم بود).

 

امپراتور روم «اورلیان» «نابودکننده گوت ها» (271 میلادی)

اما غلبه نهایی بر گوت ها در سال 271 میلادی توسط امپراتور روم «اورلیان» (Aurelian/امپراتور از 270 تا 275 میلادی) رخ داد چنانکه بعد از این نبرد بود که او معروف به «'Gothicus Maximus'» شد، و این بمعنی «نابودکننده گوتها» ست. اورلیان بعد از پیروزی بر گوت ها، مابقی آنان را بار دیگر در ایالت «'Dacia' » رومانی جای داد. اما هنوز چند سالی از این اقامت اجباری نگذشته بود که قوم نافرمانبردار گوت بار دیگر با دیگر اقوام ساکن در داکین به جنگ و جدال پرداخت چنانکه روم شرقی مجبور شد به قوم کارپن (Carpen/جزو خانواده زبانهای هندواروپایی و شمال شرقی ایران) اجازه دهد در قلمرو داخلی روم اقامت گزینند.

 

جدایی میان گوت ها (291 میلادی) در (östlich, westlich des Dnestr)

در سال 291 میلادی بود که جدایی مابین گوت ها در «Dnestr»، میان اُکرایین و رومانی (Republik Moldau) بوجود آمد. اینکه علل چی بوده یاز بر تاریخ نگاران آشکار نیست اما از این تاریخ، گوت های شرقی معروف شدند به «گوت های شرقی دشتی» (ostrogothischen Greutungen) و گوت های غربی معروف شدند به «گوت های غربی جنگلی» یا «گوتهای ساکن جنگل» ('vesische Terwingen').

 

در این دورانها بود که گوت های شرقی و غربی برای مدتی با روم به صلح میرسند و صلح جویی گوت ها تا اواسط قرن چهارم میلادی طول میکشد سپس با سرکار آمدن تیودوریش شاه گوتهای شرقی و «آتاناریش» شاه گوت های غربی بتوسط شورای ریش سفیدان گوتی بود که گوت ها در آینده برای امپراتوری روم مشکل ساز میشوند. و چنانچه میدانیم تا این دورانها و پایان قرن سوم میلادی امپراتوری روم یکپارچه بود و مذهب مسیحیت نیز برسمیت شناخته نشده بود.

 

مروری بر وضعیت روم در پایانه قرن سوم و قرن چهارم میلادی

 

تشکیل مجلس آگوستی ها و سزارها در روم توسط دیوکلتین (Tetrarchie) در 293 میلادی

دیو کلتین (یا دیوکلسین) بانی حاکمیتی جدید در امپراتوری بزرگ روم بود بنام «Tetrarchie» (روم با دو آگوستی و دو سزار اداره شود). دیوکلتین ضد مسیحیت در سال 284 میلادی امپراتور روم شد، دیوکلتین بعد از آُورِلیان رفرمیست (Antoninian Aurelian)، دومین قیصر یا آگوستی یا کایزر روم بودکه خواهان رفرم و اصلاحات در قدرت مرکزی امپراتوری روم شد. او با نرسی شاه ساسانی صلح کرد و با تشکیل مجلس آگوستیها و سزارها در سال 293 میلادی تصمیم گرفته شد تا سرزمینهای امپراتوری روم به دو قسمت شرقی و غربی و هر قسمت به دو منطقه تقسیم شود.

 

مناطق امپراتوری روم غربی

مناطق روم غربی با مرکزیت شهر میلان که مقر آگوستی- امپراتور، قیصر، کایزر- غرب امپراتوری بحساب میآمد عبارتند از:

1- مناطق گالین و بریتانیا با مرکزیت تریر و یورک (شهرهای مقر سزار)،

2- مناطق هیزپانیا شامل اسپانیا و پرتغال و شمال افریقا.

 

مناطق امپراتوری روم شرقی

مناطق روم شرقی با مرکزیت نیکومدیا (در نزدیکی یونان و بلغارستان) که مقر آگوستی شرق امپراتوری بحساب میآمد عبارتند ار:

1- مناطق بیزانس،

2- مناطق یونان و بلغارستان و مقدونیه (Makedonien) و شهر زیرمیوم (Sirmium) در ضربستان امروزی که در آن دوران به «شهر سزارها» معروف بود (این شهر محل مقر سزار امپراتوری روم شرقی بود).

 

 آگوستی ها و سزارهای شرق و غرب امپراتوری روم 

- «دیوکلتین» برای آگوستی مناطق شرق امپراتوری روم و «گالریوس» (Galerius) برای سزاری شرق امپراتوری روم (سزار جانشین و معاون آگوستی بود).

- و «ماکسیمیان» (Maximian) برای آگوستی مناطق غرب امپراتوری روم و «کنستانتیوس» (Constantius/ پدر کنستانتین اول) برای سزاری غرب امپراتوری روم.

 

آزادی برای دین مسیحیت در روم شرقی (311 میلادی)

در سال 311 میلادی آگوستی روم شرقی گالریوس در بستر مرگ، از اختیارات قانونی خود استفاده کرده و در مرکز حکومت خود در نیکومدیا برای اولین بار آزادی برای دین مسیحیت را برسمیت شناخت (در حالیکه خودش اصلأ مسیحی نبوده و بزرگان مسیحیت از او بنام کافر و مرتد نام میبردند).

 

آزادی برای دین مسیحیت در سراسر امپراتوری روم (313 میلادی)

بعد از این واقعه دیوکلتین از آگوستیهای بزرگ و بازنشسته و سرسخت ضد مسیحیت در سال 313 میلادی درگذشت و در همین سال «قرارداد میلان» بتوسط آگوستی غرب کنستانتین اول (پسر کنستانتیوس) و آگوستی شرق لیسینیوس به امضاء رسید. در این قرارداد برای اولین بار آزادی برای مسیحیان (مسیحیت با باور آریوسی) در شرق و غرب روم و شمال افریقا برسمیت شناخته شد. در این زمان مسیحیت هنوز دین رسمی دولت روم نشده بود و این واقعه ابتدا بتوسط «تیودوسیوس اول» (کایزر روم شرقی از 379 تا 395 میلادی .Theodosius I) اتفاق افتاد. و با پیروزی کنستانتین اول (از 272 یا 285 میلادی تا 337 میلادی) بر لیسینیوس (لیسینیوس داماد کنستانتین اول بود) آگوستی شرق امپراتوری در سال 324 میلادی، او تنها آگوستوس امپراتوری روم شد و برای مدتی بنیان شاهان سلسله ای روم را پایه گذار شد.

 

 وُلفیلا (گرگ کوچک) بیشوف گوتی ، حدودای 341 میلادی در حال اشاعه مسیحیت مابین فریتیگرن و روسای گوتهای غربی؛

 

وُلفیلا (Wulfila) بیشوفی از گوتهای غربی

(از 311 تا 381 میلادی)

 

زندگی «وُلفیلا» بیشوف گوت ها با باور آریوسی مسیحیت

بیشوف «وُلفیلا»، اولین بیشوف از گوتهای غربیست. و «وُلفیلا» به زبان گوتی بمعنی "گرگ کوچک" است. اجداد مسیحی وُلفیلا از کاپادوکیه آسیای صغیر بودند که در قرن سوم میلادی جزو اسیران جنگی گوتها بشمار میرفتند. بعلت اطلاعات کمی که در مورد کودکی او یافت شده، وُلفیلا یا یک گوتی کامل بوده یا اینکه قسمتی از هویت او گوتی بوده. «اوزِبیوس» (Eusebios) از منطقه نیکومدیا (Nikomedia)، بیشوف اعظم امپراتوری روم شرقی با باور مسیحیت آریوسی در قرن چهارم میلادی، از بزرگترین معلمان وُلفیلا بود. اوزِبیوش آریوسی حدودای 341 میلادی، «وُلفیلا، بیشوف میسیونر (مبشر) مسیحیت میان گوت ها» را از «آنتیوخا» در بین النهرین بسوی گوت ها در سرزمین مابین اُکرایین و رومانی و سرزمین کنونی «موُلداو» (Republik Moldau) فرستاد تا آنان را با آیین آریوسی مسیحیت آشنا کند. وُلفیلا تا سالهای 348 میلادی مابین گوتهای غربی در کناره پایینی رود دانوب زندگی کرد و از آنجاییکه مقاومت گوتها در مقابل مبشرین مسیحیت زیاد شده بود، مجبور شده بود با پیروانش بداخل امپراتوری بیزانس در شمال بلغارستان باز گردد.

 

 بیشوف وُلفیلا و الفبای گوتی؛

 

«انجیل وُلفیلا» با الفبای گوتی (Runen)

بیشوف وُلفیلا در تبعیدگاه خود در شمال بلغارستان به اختراع خط گوتی دست یافت. او از خط یونانی و تعدادی الفبای لاتینی و از اولین «نوشته های گوتی-ژرمنی» (Runen) که آثارش در کشور سوئد امروزی هنوز پابرجاست، به الفبا و خط گوتی رسید. سپس با همین خط گوتی به نوشتن و ترجمه «انجیل» کتاب مقدس مسیحیت با باور آریوسی به زبان گوتی پرداخت. بنابراین «انجیل وُلفیلا» اولین ترجمه کتاب مقدس انجیل با خط گوتی-ژرمنی است، خطی که سده ها توسط گوتهای شرقی که در ایتالیا بقدرت رسیده بودند برای نوشتن محاکمات قضایی مورد استفاده قرار گرفته. بغیر از انجیل وُلفیلا، ترجمه بعضی از نامه های پطرس قدیس و قسمتهایی از انجیل ماتیوس نیز توسط وُلفیلا بخط گوتی ترجمه و نوشته شده بود که بعدها توسط گوتهای شرقی در ایتالیای شمالی با الفبایی از طلا و نقره تزیین یافته که اکنون در ایتالیا موجود است.

 

عاقبت انجیل وُلفیلا

بیشوف وُلفیلای 70 ساله در سال 381 میلادی در کنستانتینوپل و همزمان با تشکیل دومین جلسه جامعه مسیحیان در شهر کنستانتینوپل (قسطنطنیه)، زندگی را بدرود گفت و در همان جا بخاک سپرده شد. مدتی بعد تیودوسیوس اول با تایید مصوبه شورای نیقیه، باور آریوسی را رد کرده، مذهب مسیحیت ارُتدوکسی را تنها مذهب رسمی دولت روم شرقی اعلام کرد. و در این میانه انجیل وُلفیلا برای مدتی از انظار مسیحیت محو شد سپس حدودای 500 میلادی از جنوب ایتالیا به سرزمین ژرمن کنونی و از آنجا به پراگ و در سال 1648 میلادی بدست ژنرال ورانگِل سوئدی رسید و او این انجیل را در استهکلم تحویل کتابخانه سلطنتی ملکه کریستین داد. در 1699 میلادی بار دیگر بعد از اقامتی کوتاه در خارج این انجیل بعنوان ارثیه فرهنگی اسکاندیناویها توسط دانشگاه اُپسالا (Uppsala) در سوئد خریداری شد. بدین ترتیب انجیل وُلفیلا بعد از مدتها سرگردانی بدست وارثان حقیقی خود رسید.

 

غیر از گوتهای غربی که دستجمعی به مسیحیت روی آوردند دیگر قبایل ژرمنی از جمله گوتهای شرقی، واندال ها، لانگوبارد ها و بُورگوُندی ها نیز تحت میسیونری (مبشری) بیشوف وُلفیلا به آیین آریوسی مسیحیت روی آورده بودند زیرا وُلفیلا پشتیبان فقرا بود. گوتها برخلاف فرانکها (و بعدآ گوتهای غربی و لانگوبارد ها) هیچوقت اتوریته کلیسای روم را نپذیرفته بلکه تابع کلیسای قسطنطنیه بودند و بهمین خاطر کلیسای روم همیشه از آنان بنام بربرها نام میبرد. در آیین آریوسی اوزیبیوس و وُلفیلا، مانند میتولوژی قبایل شمالی، پسر همیشه تابع پدر و مانند پدر است اما پسر هیچوقت بجای پدر نیست. 

 

شاهان گوت های غربی ('vesische Terwingen')

شاهان گوتهای غربی در جنوب فرانسه و شیه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتغال) عبارتند از:

 

1- آتاناریش (Athanarich)، وفات 381 میلادی.

2- فریتیگرن (Fritigern)، از 381 تا 387 میلادی.

3- آلاریش اول (Alarichs I.) از 391 تا 410 میلادی.

4- آتاُلف (Athaulf)، از 410 تا 416 میلادی.

5- والیا (Valia) از 416 تا 418 میلادی، اعلام سرزمین تولوزان.

6- تیودریش اول (Theoderich I.)، یا تیودرید اول از 418 تا 451 میلادی، موسس اولین مملکت گوتهای غربی «مملکت تولوزان» در فرانسه.

7- توریسموند (Thorismund) از 451 تا 453 میلادی.

8- تیودریش دوم (Theoderich II.)، از 453 466 میلادی.

9- اوریش (Eurich) از 466 تا 484 میلادی.

10- آلاریش دوم (Alarich II.)، از 484 تا 507 میلادی

11- گیزالیش (Gesalech)، از 507 تا 511 میلادی.

12- تیودریش بزرگ (Theoderich der Große) شاه گوتهای شرقی و غربی در ایتالیا؛

     - از 474 تا 526 میلادی شاه گوتهای شرقی و از 511 تا 526 میلادی شاه گوتهای غربی.

13- آمالاریش (Amalarich)، از 511 تا 531 میلادی (وفات در بارسلونا).

14- تیودیش (Theudis)، از 531 تا 548 میلادی (وفات در سیویلا).

15- تیودیزیگل (Theudigisel)، از 548 تا 549 میلادی (وفات در سیویلا).

16- آگیلا اول (Agila I.)، از 549 تا 555 میلادی (وفات در مِریدا).

17- آتاناگیلد (Athanagild)، از 555 تا 567 میلادی (وفات در توُلدو).

18- لیووا اول (Liuva I.)، از 567 تا اوایل 572 میلادی.

19- لیوویگیلد (Leovigild)، از 569 تا 586 میلادی (وفات در تولدو).

20- رکاردو اول (Rekkared I.)، از 586 تا 601 میلادی.

21- لیووا دوم (Liuva II.)، از 601 تا 603 میلادی.

22- ویتریش (Witterich)، از 603 تا 610 میلادی.

23- گوندمار (Gundemar)، از 610 تا 612 میلادی.

24- سیسبوُت (Sisebut)، از 612 تا 621 میلادی.

25- رکارد دوم (Rekkared II.)، برای دو ماه در اوایل سال 621 میلادی.

26- سوینتیلا (Suinthila)، از 621 تا 631 میلادی.

27- سیسناند (Sisenand)، از 631 تا 636 میلادی.

28- شینتیلا (Chintila)، از 636 تا 639 میلادی.

29- توُلگا (Tulga)، از 639 تا 642 میلادی.

30- شینداسوینت (Chindaswinth)، از 642 تا 653 میلادی.

31- رکسوینت (Rekkeswinth)، 649 تا 672 میلادی.

32- وامبا (Wamba)، از 672 تا 680 میلادی.

33- ارویگ (Erwig)، از 680 تا 687 میلادی.

34- اگیکا (Egica)، از 687 تا 702 میلادی.

35- ویتیسا (Witiza)، از 702 تا 710 میلادی.

36- رودریش یا ریکاردو (Roderich از قول تاریخ نگاران آخرین شاه گوتهای غربی در اسپانیا، از 710 تا 711 میلادی.

 

انقراض دولت گوتهای غربی در اسپانیا (711 میلادی)

شکست رودریش از بربرهای مسلمان شمال افریقا با فرماندهی طارق ابن زیاد. مسلمانان از 711 تا 716 میلادی تمامی اسپانیا را تحت کنترل خود درآوردند.

 

37- آگیلا دوم (Agila II.)، از 711 تا 714 میلادی، برای شاهی سرزمین کوچکی از باقی مانده سرزمین شاهان گوتهای غربی در شبه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتغال).

38- آردو (Ardu)، از 714 تا 721 میلادی، برای همیشه آخرین شاه گوتهای غربی در گوشه کوچکی در شمال شبه جزیره ایبری(اسپانیا و پرتغال).

 

 والنس در گفتگو با آتاناریش شاه گوتهای غربی؛

 

1- آتاناریش (Athanarich) از گوتهای غربی ، وفات 381 میلادی

آتاناریش اولین رهبر گوت های غربی در رومانی بود که دوران زندگیش برای مورخان آشناست. او بانی پادشاهی در گوتهای غربیست و وفات او در 25 ژانویه 381 میلادی در کنستانتینوپل بود. آتاناریش حدودای 365 میلادی با دیگر گوتهای غربی بداخل مرزهای روم رخنه میکند. در 376 میلادی امپراتور روم شرقی والنس به گوت های غربی اجازه داد در تراکین سکنا گزینند و در مقابل مزد در مشاغل نظامی مشغول کار شوند. آتاناریش متحد امپراتور والنس بود و بعد از وفات او در کنستانتینوپل، والنس دستور داد مراسم تشیع جنازه آتاناریش مانند تشیع جنازه یک پادشاه واقعی برگزار شود.

 

کشته شدن والنس توسط گوتهای غربی (378 میلادی)

تیودوسیوس اول و «دولت خودمختار گوت ها» در «پانونین» (382 میلادی)

2- فریتیگرن (Fritigern) تا 387 میلادی ، اولین شاه مسیحی گوت ها

بعد از وفات آتاناریش، فریتیگرن تا 387 میلادی شاه (رهبر) گوتهای غربی شد. فریتیگرن اولین شاه گوتهای غربی بود که به مسیحیت و باور آریوسی ایمان آورد (در دوران بیشوفی وُلفیلا «بیشوف گوتی). اما بعد از گفتگویی خصمانه مابین افسران رومی و سربازان گوتی بخاطر نرسیدن جیره غذایی اردوگاههای گوت ها، جتگ و درگیری مابین گوت ها و رومیان در 378 میلادی شروع میشود و امپراتور والنس نیز در جنگ آدریانوپل کشته میشود و شهرهای بالکان توسط گوتها در غارت و آتش میسوزند.

 

اما امپراتور بعدی روم شرقی تیودوسیوس اول (379 تا 396 میلادی) بعد از شکست گوت ها، در سال 382 میلادی، با گوتها قراردادی را به امضاء میرساند و آنان را در در داخل مرزهای امپراتوری و در «پانونین» (Pannonien / قسمت بزرگی از خاک مجارستان و اُسلووین و کوُراسین و ضربستان که بعدها در 433 میلادی وطن آتیلا شاه هونها شد)، اسکان میدهد و به آنان اجازه میدهد تا در کنار مرزهای شمالی خاک امپراتوری روم برای خود «دولت خودمختار گوت ها» را بوجود آورند. تیودوسیوس اول برای این بخشش در تاریخ به «دوست گوت ها» مشهور میشود. «گوت» در معنی به کسانی میگفتند که «جنگلی» یا «ساکن جنگل» بودند. و گوت های ژرمنی ساکنین جنگل های شرق امپراتوری روم و اطراف دریای سیاه و جزیره بالکان بودند.

 

مسیحیت دین رسمی دولت امپراتوری روم (391 میلادی)

در زمان بهرام چهارم ساسانی و در سال 391 میلادی، تیودوسیوس اول دین مسیحیت را بعنوان دین رسمی امپراتوری روم اعلام میکند و باور آریوسی (رقیب ارتُدوکسها و کاتولیکهای بخش شرقی و غربی امپراتوری) و بازسازی و بازگشایی معابد و مراسمات دیگر ادیان و آیینهای سابق امپراتوری روم (مثل آیین مهر و خدایان باستانی روم) را قدغن اعلام میشود.

 

«آربوگاُست» افسر فرانکی- ژرمنی تیودوسیوس اول

در سال 392 میلادی والنتینیان دوم آگوستی جوان غرب امپراتوری که مادرش پشتیبان «باور آریوسی» بود و دخترش زن تیودوسیوس اول (ازدواج دخترعمو با پسرعمو)، در قصرش در منطقه وین بتوسط «آربوگاُست» افسر فرانکی- ژرمنی که با فرمان تیودوسیوس اول فرمانده قشون غرب امپراتوری شده بود، بقتل رسید در حالیکه عده ای از مورخین معتقدند والنتینیان دوم آگوستی خردسال بیشتر بخاطر حقارتهایی که از طرف آربوگاُست نسبت به او میشد در وان حمام قصرش خودکشی کرد (15 ماه می 392 میلادی)، زیرا والنتینیان دوم با نوشته ای آربوگاُست را از فرماندهی قشونش معزول کرده بود و آربوگاُست در حالیکه نوشته را در جلوی چشمانش پاره کرده بود به او گفته بود: «این مقام و قدرتی را که من دارم نه تو به من دادی و نه تو میتوانی آنرا از من بگیری.»

 

دوپارگی کامل امپراتوری روم (395 میلادی)

تیودوسیوس اول کاتولیک در 17 ژانویه سال 395 میلادی و زمانیکه هون ها روم شرقی را مورد قتل و غارت قرار داده بودند، در میلان مرکز کاتولیکهای مسیحی غرب امپراتوری، زندگی را بدرود گفت. بعد از او امپراتوری روم میان پسرانش برای همیشه به دو قسمت تقسیم شد و:

 

- روم شرقی به پسربزرگش آگوستی «آرکادیوس» هیجده ساله (Arcadius از 377 تا 408 میلادی)،

- روم غربی به پسر دیگرش «هونوریوس» (Honorius از 9 سپتامبر 384 تا 15 آگوست 423 میلادی) رسید.

 

 فرمانده قشون روم «فلاویوس استیلیچو» (General Stilicho) با همسر و پسرش حدود 400 میلادی؛

 

آرکادیوس امپراتور روم شرقی و «گوتهای غربی» (397 تا 408 میلادی)

محاصره روم توسط گوتهای غربی (408 میلادی)

در سال 397 میلادی آرکادیوس در روم شرقی به «گوتهای غربی» ژرمنی نژاد اجازه داد تا آنها در شمال یونان و در بلغارستان اسکان گزینند. و در سال 401 میلادی «گوتهای غربی» اسکان داده شده در شمال یونان به داخل ایتالیا رخنه میکنند و باعث قتل و غارت میشوند و یکسال بعد قشون روم غربی با فرماندهی «فلاویوس استیلیچو» (پدرش واندالی-ژرمنی و مادرش رومی بود) که قبلأ بعنوان فرستاده مخصوص تیودوسیوس اول در پرشیان بوده، گوتهای غربی را تا کرانه های شرقی آدریا و یونان وادار به عقب نشینی میکند و در سال 403 میلادی صاحب منصان دولتی و سنای روم پایتخت را ترک کرده و به «راونا- Ravenna» انتقال داده میشوند، زیرا راونا دارای قلعه ها و دیوارهای مستحکمتری بوده که در آنجا میتوان در قبال تهاجم گوتهای بربر از خود مقاومت بیشتری نشان داد. و در سال 405 میلادی قشون روم غربی مستقر در گالین (شامل مناطق فرانسه، بلژیک، منطقه و شهر تریر در جنوب غربی آلمان و شمال ایتالیا) برای مقابله با گوت ها به طرف ایتالیا فرا خوانده میشوند. و در سال 406 میلادی بخاطر عدم وجود قشون رزمنده گالینی، قبایل دیگر ژرمنی از جمله واندال ها، آلامان ها و زوُی بن ها (مردم منطقه اشتوتگارت امروزه آلمان) بداخل مرزهای شمالی روم غربی رخنه میکنند و باعث قتل و غارت میشوند. و در سال 408 میلادی و بعد از کشته شدن فرمانده «فلاویوس استیلیچو»، گوتهای غربی شهر روم را در محاصره میگیرند و بعد از گرفتن باج زیادی از محاصره دست میکشند. و در همین سال آرکادیوس کایزر روم شرقی درگذشت و تیودوسیوس دوم هفت ساله کایزر روم شرقی شد.

 

 فتح روم توسط آلاریش شاه گوتهای غربی در 410 میلادی؛

 

3- آلاریش اول (Alarichs I.) یا آلاریک اول ، شاه گوتهای غربی (از حدودای 391 تا 410 میلادی)

تسخیر روم توسط آلاریش شاه گوتهای غربی (410 میلادی)

آلاریش رهبر گوتهای غربی، حدودای 391 تا 410 میلادی. او فاتح شهر روم در 410 میلادی بود. آلاریش اول رهبر گوت ها در امپراتوری روم شرقی بخاطر کشتگان بیشمار گوتیان در جنگهای امپراتور روم، شورشی را برعلیه امپراتور برپا میکند (در 397 میلادی). سپس با نیروهایش به بیزانس یا قسطنطنیه پایتخت روم شرقی حمله میکند ولی بخاطر مستحکمی دروازه های قسطنطنیه با ناکامی روبرو میشد. بعد تراکین و شهرهای یونان را به خاک و خون میکشد و بطرف آتن و اسپارت میرود و مردم آنجا بدون مقاومت و با دادن باج زیاد تسلیم نیروهای «مردم جنگل= گوت» میشوند تا اینکه فرمانده نیروی زمینی روم غربی «فلاویوس استیلیچو» بداد مردم امپراتوری روم شرقی میرسد و گوتهای وحشی را از یونان فراری میدهد.

 

فرمانده قشون رومی فلاویوس استیلیچو (Stilicho) تنها کسی بود که آلاریش از او شکست میخورد. بعد از بازگشت فلاویوس استیلیچو آلاریش بار دیگر شورش میکند و امپراتور آرکادیوس مجبور میشود منطقه ماکادونین را در سال 397 میلادی به او ببخشد. چهار سال بعد از این واقعه بار دیگر آلاریش با نفراتش بطرف شمال بحرکت افتاد. اینبار هدف او ایتالیا بود. و در طی جنگهایی در ایتالیا که پیروزی همیشه با آلاریش و گوتهای غربی بود اما در جنگ با فلاویوس استیلیچو در ورونا ایتالیا در 402 میلادی بار دیگر شکست میخورد و مجبور میشود با نفراتش به یوگسلاوی سابق عقب نشینی کند. اما بعد از اینکه فرمانده فلاویوس استیلیچو در توطئه ای اعدام میشود، آلاریش در 408 میلادی مجارستان، کوراسین، اسلووین را مورد تاخت و تاز خود قرار میدهد و در سال 409 میلادی به شهر روم حمله میکند و بدون اینکه با مقاومتی جدی روبرو شود از 24 تا 26 آگوست سال 410 میلادی شهر را تسخیر و باعث ویرانی و غارت و تجاوز میشود. آلاریش اول اولین شاه گوتهای غربی ژرمنی نژاد بود که روم را تسخیر میکند. و در همین سال 410 میلادی آلاریش درگذشت و «آتااُلف» جانشینش گردید.

 

4- آتاُلف (Athaulf) شاه گوتهای غربی از 410 تا 415 میلادی 

شاه گوت های غربی، داماد و جانشین آلاریش اول. او با گوت های غربی بسوی گالین (فرانسه، بلژیک) کوچ کرد و در رقابت با دیگر اقوام در گالین با هنوریوس امپراتور روم غربی بصلح رسید و از طرف امپراتور اجازه یافت در جنوب گالین و در مناطق بوردو(Bordeaux)، تولوز (Toulouse) و پواتیه (Poitiers) با نیروهایش اقامت گزیند و در مواقع جنگ سرباز در اختیار امپراتور قرار دهد. در 413 میلادی آتاُلف با هنوریوس بجنگ پرداخت و با از دست دادن مناطقی مجبور به صلح شد و در 414 میلادی با «گالیا پلاسیدیا» (Gallia Placidia) خواهر هنوریوس که از زمان آلاریش اول اسیر گوت های غربی بود ازدواج کرد که حاصل ازدواج پسری بود که مانند پدرش آتاُلف در سال 415 میلادی درگذشت. در 416 میلادی «گالیا پلاسیدیا» خواهر امپراتور هنوریوس از اسارت گوتهای غربی نجات می یابد. او بعدأ مادر امپراتور روم غربی والنتینیان سوم (Valentinian III.) خواهد شد. بعد از درگذشت «آتااُلف» در سال 415 میلادی، «والیا» جانشینش شد.

 

5- والیا (Valia) ، شاه گوتهای غربی از 415 تا 418 میلادی

اعلام سرزمین تولوزان توسط والیا (418 میلادی) در گالین

شاه گوت ها بعد از آتاُلف. او بعد از اینکه از جنوب گالین (فرانسه امروزی) به شیه جزیره ایبری یا هیزپانیا (اسپانیا و پرتغال) رسید، آنجا را برای بدست آوردن آذوقه برای نیروهایش به غارت و خون کشید و قصد شمال افریقا را کرد اما نتوانست در 416 میلادی از جبل الطارق عبور کند. سپس طبق قراردادی با هنوریوس کایزر روم غربی بصلح رسید و با گرفتن گندم برای یکسال، والیا و گوتهای غربی اجازه یافتند تا در قشون روم غربی در گالین و تولوز و هیزپانیا (اسپانیا و پرتغال) خدمت کنند و در مواقع لزوم از مرزهای روم غربی در شیه جزیره ایبری در مقابل دسمنان روم دفاع کند. والیا در سال 418 میلادی از وضعیت بد کایزر روم غربی استفاده کرده در گالین (فرانسه) خودمختاری خود را در «سرزمین تولوزان» با پایتختی تولوز کنونی را اعلام کرد. از این اعلام او مدتی نگذشته بود که والیا در 418 میلادی بهنگام بازگشت از تولوز به گالین درگذشت.

 

6- تیودریش اول (Theoderich I.) یا تیودرید اول (از 418 تا 451 میلادی) ، موسس اولین مملکت گوتهای غربی «مملکت تولوزان»

تیودریش اول جانشین والیا از 418 تا 451 میلادی. او موسس «مملکت تولوزیان»، اولین مملکت گوت های غربی است. او در طول 33 سال مملکت داری خود سعی کرد در سیاست ها و رقابتهای داخلی برای رسیدن به امپراتوری روم غربی شرکت نداشته باشد. تیودریش اول در سال 451 میلادی در نبرد دشت کاتالان در شبه جزیره ایبری در کنار قشون روم غربی برعلیه هون ها جنگید و با شکست هون ها، زندگی خود را از دست داد.

 

«والنتینیان سوم» امپراتور روم غربی (از 425 تا 455 میلادی)

و در سال 423 میلادی کایزر روم غربی هنوریوس در راونا وفات می یابد و «والنتینیان سوم» (از 425 تا 455 میلادی)، پسر «کنستانتیوس سوم» کایزر روم شرقی (کنستانتیوس سوم داماد هنوریوس بوده و با هنوریوس مدتی مشترکأ کایزر روم غربی بود. وفات او در سال 421 میلادی بود)، در سال 425 میلادی با کمک عموزاده اش تیودوسیوس دوم (از 408 تا 450 میلادی)، برعلیه «یوهانس»، که از خاندان کایزری نبود بلکه با کمک سنای روم غربی خود را جانشین هنوریوس کرده بود، جنگی کرده و با کشتن او به تاج و تخت کایزری روم غربی دست یافت.

 

7- توریسموند (Thorismund) از 451 تا 453 میلادی

پسر و جانشین تیودریش اول، از 451 تا 453 میلادی. او برای دو سال شاه گوت های غربی در مملکت تولوزان یا پایتختی تولوز بود.

 

8- تیودریش دوم (Theoderich II.) از 453 تا 466 میلادی

برادر و جانشین توریسموند، از 453 تا 466 میلادی. تیودریش دوم بمانند پدرش در سیاستهای داخلی امپراتوری روم غربی (در این دوران از امپراتوری روم غربی فقط ایتالیا مانده بود) که در دوران او به آنارشی کشیده شده بود هیچ گونه دخالتی نداشت. او در دسیسه ای توسط برادرش اوریش (Eurich) کشته شد.

 

9- اوریش (Eurich) از 466 تا 484 میلادی

اعلام استقلال مملکت تولوزان توسط اوریش (468 میلادی)

برادر و جانشین تیودریش دوم، از 466 تا 484 میلادی. او دو سال بعد از رسیدن به مملکت داری تولوزان و در 468 میلادی خود و مملکتش را از امپراتوری روم غربی مستقل اعلام کرد. و در همین سال روم شرقی سعی میکند بار دیگر بر کارتاگو استیلا یابد اما واندالهای ساکن در کارتاگو رومیان را وادار به عقب نشینی از شمال افریقا میکنند. و سه سال بعد از اعلام استقلال مملکت تولوزان و در 471 میلادی در تهاجم قشون امپراتور روم غربی «آنته میوس» ( Anthemius / از 467 تا 472 میلادی) به گوتهای غربی در گالین، شکست عاید قشون روم میشود. بعد از این پیروزی، اوریش بر وسعت سرزمینهای مملکت گوت های غربی در گالین و شیه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتغال) افزود.

 

10- آلاریش دوم (Alarich II.) از 484 تا 507 میلادی

آلاریش دوم ... (ادامه دارد)

 

11- گیزالیش (Gesalech) از 507 تا 511 میلادی

. ... (ادامه دارد)

 

12- تیودریش بزرگ (Theoderich der Große)، از 511 تا 526 میلادی

تیودریش بزرگ هم چنین از 474 تا 526 میلادی شاه گوتهای شرقی نیز بود. ... (ادامه دارد)

 

انقراض دولت گوتهای غربی در هیزپانیا توسط مسلمانان شمال افریقا در 711 میلادی.

. ...

(ادامه دارد)

 

گوت های شرقی ('ostrogothischen Greutungen') از سلسله آمال (Amal Dynasty)

شاهان گوتهای شرقی در امپراتوری روم شرقی و ایتالیا عبارتند از:

 

1- والامیر (Valamir)، در ایتالیا نبود،

2- تیودیمیر (Theodemir)، در ایتالیا نبود، وفات در 474 میلادی،

3- تیودریش بزرگ (Theoderic the Great)، از 493 تا 526 میلادی،

4- آتالاریش ده ساله (Athalaric)، از 526 تا 534 میلادی، اما در عمل بخاطر خردسالی آتالاریش، مادرش «آمالاسیونتا» (Amalasuintha)، دختر تیودریش اول، بر کارهای حکومتی نظارت داشت. 

6- ویتیگیز (Witiges)، از 536 تا 540 میلادی،

7- ایلدیباد (Ildibad)، از 540 تا 541 میلادی،

8- اِراریش (Eraric)، مدتی کوتاه در 541 میلادی،

9- بادوُیلا (Baduela) مشهور به توُتیلا (Totila / از 541 تا 552 میلادی)،

10- تایا (Theia یا Teja)، از 552 553 میلادی. آخرین شاه و آخرین جنگ گوت ها شرقی در ایتالیا با «نارسِس» سردار یوستیان اول، که به شکست و کاپیتولاسیون گوتهای شرقی منجر شد.

 

  تیودریش اول (یا دیتریش برنی) بزرگترین شاه گوت های شرقی (از 493 تا 526 میلادی)، ؛

 

شاهان گوت های شرقی (The Ostrogothic Kingdom) در ایتالیا (493 تا 555 میلادی)

عده ای از گوتها در 291 میلادی بعد از جدایی از دیگر همنوعان خود در «جمهوری مولداو» امروزی، رهسپار دشتهای جنوب روسیه و اُکرایین شدند. این گروه از گوتها در تاریخ معروف به «گوت های شرقی» یا (ostrogothischen Greutungen) هستند. اینان در اواسط قرن چهارم میلادی در جنوب روسیه گرفتار یورش هون ها شدند. هون ها بعد از شکست در جنگهای هفت ساله با شاپوردوم (از 350 تا 357 میلادی) در سال 375 میلادی، تحت رهبری آتیلا و بلیدا (Bleda) راهی جنوب روسیه و اُکرایین شدند و بعد از به اطاعت درآوردن «آلان ها» در میانه ولگا و دون، بهمراه آنان به سرزمین گوتهای شرقی استپ نشین (Greutungen) در کنار رود دون (Don) رسیدند و در نبردهایی با گوتهای شرقی بالاخره به پیروزی رسیدند و بکی از شاهان گوتهای شرقی بخاطر خفت و خواری این شکست ها دست به خودکشی زد. بعد از این پیروزی هون ها با همراهی آلان ها و گوتهای شرقی به گوتهای غربی رسیدند. گوتهای غربی نیز که توان مقاومت در برابر این آلیانس جدید را در خود نمیدیدند از رود دانوب گذشته بداخل مرزهای روم شرقی مابین ضربستان و بلغارستان عقب نشینی کردند.   

 

گوتهای شرقی سپس با آتیلا (از 434 تا 453 میلادی) و هونها و دیگر قبایل وحشی در غارت ایتالیا شرکت داشتند اما بعد از مرگ آتیلا در 453 میلادی و فروپاشی سرزمینش در مجارستان کنونی، بهمراه دیگر قبایل از هونها جدا شدند و با بستن قراردادی با مارکیان امپراتور روم شرقی در پانونین اقامت گزیدند (از 456 تا 473 میلادی). در این دوران گوتها شرقی شاهی داشتند بنام «تیودیمیر» و او دارای پسری بود بنام تیودریش که تاریخ تولد او دقیقا معلوم نیست ولی تاریخنگاران بین 451 تا 456 میلادی میدانند. تیودریش بخاطر عدم اغتشاش گوتهای شرقی در امپراتوری روم یا بیزانس میبایستی از 459 تا 469 میلادی (ده سال) بعنوان اسیر یا گرویی گوتهای شرقی در بارگاه بیزانس روزگار میگذراند. او در این مدت خواندن و نوشتن و حساب کردن و حقوق شهروندی در امپراتوری بیزانس را یاد گرفت. در سال 469 میلادی او بسوی همنوعانش در پانونین بازگشت و در 471 میلادی در اولین جنگش برعلیه «سرمت ها» (Sarmat/ یونانی ها، هون ها را «خیونیت» مینامیدند و خیونی ها از بقایای سرمت ها یا سرامطه بودند) شرکت کرد و بعد از پیروزی او بر سرمت ها بود که از طرف گوتها شرقی برای جانشینی پدرش برگزیده شد.

 

دو سال بعد از اعلام مملکت تولوز یا تولوزان توسط گوتهای غربی در گالین جنوبی، و در 473 میلادی گوتهای شرقی مستقر در پانونین با رهبری شاهشان تیودیمیر (Thiudimir/ تا 474 میلادی) و پسرش تیودریش رهسپار بالکان و ماکادونین (Makedonien/ زادگاه اسکندر و مقدونیان) میشوند اما با مرگ پدر تیودریش، او دستور بازگشت بسوی رود دانوب را داد. در این دوران رابطه گوتهای شرقی با بیزانس و امپراتور «لیون اول» یا «لیو اول» خوب نبود و هر آن امکان جنگ و دعوا مابین آنان وجود داشت.

 

«اُدُاکر» افسر ژرمنی بیزانس ، اولین شاه ژرمنی ایتالیا (476 میلادی)

در سال 474 میلادی یولیوس نیپوُس (Julius Nepos/ از 474 تا 475 میلادی) از طرف لیون اول (از 457 تا 474 میلادی) امپراتور روم شرقی، عنوانی امپراتوری روم غربی را دریافت میکند و عازم ایتالیا میشود و در همین سال با درگذشت لیون اول در روم شرقی، سینون اول (Zenon I./ از 474 تا 491 میلادی)، امپراتور روم شرقی میشود. او «اُدُاکر» (Odoaker) افسر و فرمانده ژرمنی تبار خود را بعنوان جانشین خود در روم غربی، عازم ایتالیا میکند (474 میلادی).

 

Romulus Augustulus und Odoaker; Rechte: interfoto_sammlung_rauch «اُدُاکر» ژرمنی و بچه کایزر «رومولوس آوگوستولوس»؛

 

انقراض روم غربی (476 تا 480 میلادی)

در روم غربی نیز بعد از مرگ لیون اول، رومولوس آوگوستولوس (Romulus Augustulus/ از اکتبر 475 تا 4 سپتامبر 476 میلادی) توسط قشون رومی پدرش به کایزری انتخاب شده بود (او پیش رقبای سیاسی معروف به «بچه کایزر» بود)، و یکسال بعد از کایزر شدن او، بتوسط «اُدُاکر» ژرمنی، نماینده امپراتور روم شرقی، از کایزری روم غربی برکنار میشود (در 4 سپتامبر 476 میلادی). سپس «اُدُاکر» با فرستادن و پیشکش کردن نشان مخصوص کایزری روم غربی برای سینون اول، خود را رسما شاه ایتالیا میخواند نه «کایزر روم غربی».

 

در مورد «اُدُاکر» با مادری از قبیله اسکیر که از ژرمنهای شرقی بودند، بایستی گفت پدر ژرمنی او سالها در دربار «آتیلا» کار میکرد و «اُدُاکر» نیز در دربار آتیلا بزرگ شده بود. شاه شدن «اُدُاکر- Odoaker» ژرمنی در ایتالیا مابین 476 تا 480 میلادی روی داد (مورخین این سالها را سالهای انقراض روم غربی میدانند) و تا 493 میلادی طول کشید. و بعد از او تا 565 میلادی، پادشاهان ژرمنی تبار(اُدُاکر و گوتهای شرقی) بر ایتالیا حکومت میکردند (از 480 تا 565 میلادی).

    

تیودریش شهروند روم شرقی در جنگ با «اُدُاکر» شاه ایتالیا

بعد از امپراتور شدن سینون اول در بیزانس، تیودریش با او «قرارداد همپیمانی با بیزانس» را امضا میکند و بدین ترتیب رسما شهروندی روم را دریافت میکند. در ایتالیا نیز عملا «اُدُاکر» ژرمنی شاه ایتالیا بود و شهروندان ایتالیایی با شاهی او موافق، زیرا مدتها بود که روم غربی بخاطر یورش و غارت و کشتار هون ها و گوت ها و ژرمنی ها بخاک و خون کشیده شده بود.

 

شاهان گوتی- ژرمنی تبار ایتالیا (از 480 تا 565 میلادی)

در 488 میلادی، سینون اول کایزر بیزانس، تیودریش را بهمراه نفراتش بسوی ایتالیا و اُدُاکر فاتح روم فرستاد تا او را از قدرت برکنار کرده و ایتالیا را بار دیگر بدامان امپراتوری روم برگرداند. و بعد از پنج سال جنگ مابین تیودریش و «اُدُاکر» در ایتالیا، در سال 493 میلادی، آتش بس مابین آنان به امضا رسید و تیودریش نیز از فرصت استفاده کرده در ملاقاتی دوستانه «اُدُاکر» و خانواده اش را بقتل رساند. از آن تاریخ تا 526 میلادی تیودریش مسیحی با باور آریوسی که به کبیر مشهور شده بود بتنهایی شاه ایتالیا با پایتختی «راونا» (Ravenna) شد. اما شاهی او بر ایتالیا بعد از چهار سال از طرف بیزانس برسمیت شناخته شد.

 

ایتالیا در دوران شاهی او برای مدتی به شکوفایی رسید. او با سناتورهای روم بخوبی رفتار داشت و بزور به تصاحب اراضی زمینداران رومی متوسل نشد. او بر مالیاتها نیفزود و در دوران او مابین مسیحیان گوتی با باور آریوسی که بالای صدهزار نفر میشدند و رومیان کاتولیک، تفاهم برقرار بود. او در دوران شاهی خود بر ایتالیا با رقیب ژرمنی خود کلوُدویچ اول، شاه کاتولیک فرانک ها در گالین، بصلح رسید و بخاطر روابط خوب سیاسی نه تنها با خواهر او «آُدوفلِدا» (Audofleda) ازدواج کرد بلکه دخترهای کلوُدویچ نیز بعقد افسران گوتی درآمدند. او مدتی نیز بخاطر جنگ و جدالهای داخلی میان گوتهای غربی، شاه گوتهای غربی نیز بحساب میآمد. اما دوران شاهی تیودریش در ایتالیا همیشه در صلح و صفا نگذشت. گفته میشود توطئه برعلیه شاه گوتها وجود داشت بنابراین دستور زندانی کردن عده ای را داد از جمله پاپ یوهانس اول (Papst Johannes I) و عده ای دیگر را اعدام کرد. تیودریش اول بعد از مرگ برای گوتها و ژرمنها در اشعارهای حماسی و روایات بنام «دیتریش برنی» برای همیشه زنده ماند.

 

بعد از مرگ تیودریش اول در 526 میلادی، و جنگ و جدال میان روسای گوتهای شرقی برای کسب بیشتر قدرت، مقاومت رومیان و حتی گوتها برعلیه شاهان گوتی ازدیاد یافت. چنانچه بعد از قتل «آمالاسیونتا» (Amalasuintha)، دختر تیودریش اول که بعنوان ولی پسرش آتالاریش ده ساله (Athalaric / از 526 تا 534 میلادی) بر کارهای اجرایی حکومت در ایتالیا نظارت داشت، امپراتور بیزانس «یوستینیان اول» (Justinian I.) مجبور شد در اغتشاشات داخلی ایتالیا دخالت کند. «بلیزار» (Belisar)، سردار یوستینیان اول با قشونش در سال 533 میلادی با کشتی عازم سیسیل شد و بعد از پیاده شدن بسوی روم شتافت. در این زمان یک افسر یا فرمانده گوتی بنام «ویتیگیز» (Witiges / از 536 تا 540 میلادی) شاه ایتالیا شده بود. «بلیزار» یا «بلیسار» در سال 540 میلادی به «راونا» پایتخت گوتهای شرقی دست یافت و «ویتیگیز» به اسارت افتاد. مدتی بعد بعلت عدم پرداخت پول به مزدوران قشون «بلیزار»، قوای روم شرقی تضعیف گشته، در نتیجه قشون گوتهای شرقی در ایتالیا بار دیگر فرصتی یافتند تا بعد از «ایلدیباد» (Ildibad / از 540 تا 541 میلادی) و «اِراریش» (Eraric / مدتی کوتاه در 541 میلادی)، «بادوُیلا» (Baduela) مشهور به «توُتیلا» (Totila / از 541 تا 552 میلادی)، را برای شاهی خود انتخاب کنند. «توُتیلا» در اوایل رهبری گوتها توانست به قسمتهای بزرگی از ایتالیا از جمله ناپل دست یابد اما در سال 552 میلادی در «نبرد بوُستا گالوروم» (Busta Gallorum) با «نارسِس» (Narses)، سردار قشون روم شرقی، زندگی خود را از دست داد و باقی مانده قشون گوتهای شرقی بعد از چند ماه «تایا» (Teja /Theia  / از 552 تا 553 میلادی) را بشاهی خود انتخاب کرده و با شکستی دیگر برای همیشه به کاپیتولاسیون رسیدند. گوتهای شرقی در ایتالیا بعدها به مذهب کاتولیک روی آوردند اما بودند کسانی از آنان که هنوز به باور آریوسی خود اعتقاد داشتند.

 

 

منابع:

- سایت "gratis-homepage.net".

- سایت "nexusboard.net".

- سایت "Academic dictionaries and encyclopedias".

- سایت "all-history.org".

- سایت "romanodermatt.ch".

- سایت "ro.orthodoxwiki.org".

- سایت " funkhauseuropa.de".

سایت " kinderzeitmaschine.de".

 

 

(پژوهش، گردآوری، تدوین و پیرایش از رضا زینتی= سروش آذرت/ جمعه 24 اردیبهشت ماه 1392 / 14 می 2013 میلادی)

 

 

..................  .................   ...............   ...............    ............

 

با تشکر از سایتهای "gratis-homepage.net" و "nexusboard.net" و "Academic dictionaries and encyclopedias" و از "all-history.org" و "romanodermatt.ch" و "ro.orthodoxwiki.org" و " funkhauseuropa.de" و " kinderzeitmaschine.de" / سایت خانه وخاطره / سروش آذرت / 24 اردیبهشت ماه 1392 خورشیدی / 14 می 2013 میلادی/