با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
جمال
عبدالناصر و
انقلاب مصر
سروان دوم
جمال
عبدالناصر
جمال
عبداناصر
(از 1918 تا 1970 میلادی)
جمال
عبدالناصر در
15 ژانويه 1918 میلادی
در
دهکده بنی مور از
ايالت اسيوط
مصر به دنيا
آمد. تحصيلات ابتدایی و
متوسطه را در
اسيوط و
اسکندريه طی کرد و
سپس وارد
دانشکده نظامی عباسيه
مصر شد و از
آنجا که فرزند
پستچی فقيری بود،
مقامات نظامی به سختی او را در
دانشکده افسری
پذيرفتند.
جمال
عبدالناصر در 1938 میلادی
با
درجه ستوان دومی فارغ
التحصيل شد. او در
ابتدای خدمت افسری با سه
نفر بسيار صمیمی شد که
بعدها جزء
معاونان او
بودند. آنان
عبارت بودند
از زکريا محی الدين،
محمد
انورالسادات
و عبدالحکيم
عامر.
جمال
عبدالناصر و
تحیه کاظم
ازدواج با تحيه
کاظم ايرانی
الاصل
در
گرماگرم جنگ
های
آلمان و
انگليس (جنگ
جهانی دوم) در شمال
آفريقا به
دستور ملک
فاروق واحدی از ارتش
مصر به فرماندهی سروان
ناصر به جبهه
العلمين
اعزام شدند.
بعد از جنگ
العلمين
سروان جمال
عبدالناصر با
دوشيزه تحيه
کاظم که ايرانی الاصل
بود و پدرش
تاجر فرش در
قاهره بود،
ازدواج کرد.
عبدالناصر
در
نبرد فلسطين
در سال 1948
شرکت کرد و
زخم برداشت و
به درجه سرگردی نائل شد.
در همان زمان
او و عده یی از افسران
جوان، هسته اصلی افسران
آزاد را با
هدف رهایی مصر از
رژيم ارتجاعی فاروق
که تحت سلطه
بريتانيا
بود، ايجاد
کردند.
در
اوايل سال 1952
سرلشگر محمد
نجيب رئيس
باشگاه افسران
مصر محرمانه
به «اتحاديه
افسران آزاد» پيوست.
ژنرال نجيب
سودانی الاصل
بود و سرهنگ
دوم جمال
عبدالناصر به خاطر
حفظ وحدت دره
نيل (اتحاد
مصر و سودان)
با عضويت
ژنرال نجيب
موافقت کرد.
کودتای اتحاديه
افسران آزاد/ 1952
میلادی/ 1331 خورشیدی
بالاخره
در 23 ژوئيه 1952
اين شورا دست
به يک کودتای بدون
خونريزی زد و کاخ سلطنتی را
محاصره و به
ملک فاروق
تکليف کرد که
ضمن برکناری از
سلطنت کشور را
ترک کند. ملک فاروق
به اين شرط خواسته
افسران آزاد
را قبول کرد
که فرزندش فواد
دوم به سلطنت
برسد و هنگامی که خاک
مصر را از
طريق
اسکندريه ترک می کند، 21
تير توپ شليک
شود.
شورای
افسران
کودتا
شورای افسران
عبارت بودند
از سرهنگ جمال
عبدالناصر،
سرهنگ
عبداللطيف
بغدادی، سرهنگ علی صبری، سرهنگ
انورالسادات،
سرهنگ
عبدالحکيم
عامر و
بالاخره
ژنرال محمد
نجيب. اين
شورا در درجه
اول شورای نيابت
سلطنت را
انتخاب کرد که
عبارت بودند
از؛
-
شاهزاده
عبدالمنعم
-
بهاءالدين
برکت
-
سرهنگ
محمد رشاد
مهنا
انهلال
سلطنت/ اعلام
جمهوریت/ 1953 میلادی/
1332 خورشیدی
اين
شورا صوری بود و به
دستور اين
شورا و تصويب
شورای
افسران، علی ماهر
پاشا را که يک
سياستمدار ضد انگلیسی بود به
نخست وزيری انتخاب
کرد اما شورای افسران
در 7 سپتامبر 1952 میلادی
پس از
استعفای علی ماهر
پاشا از نخست
وزيری،
ژنرال نجيب را
به نخست وزيری انتخاب
کرد و در 17 ژوئن
1953 میلادی
رژيم سلطنتی را لغو و
فواد دوم را
نزد پدرش که
در اروپا بود فرستادند
و سرلشگر نجيب
به رياست
جمهوری و سرهنگ
ناصر به نخست
وزيری
رسيد.
جمال
عبدالناصر در
روز ملی شدن
کانال سوئز/ 1956 میلادی
حکومت
سرهنگ جمال
عبدالناصر و ملی شدن
کانال سوئز/ 24
ژوئیه 1956 میلادی/
1335 خورشیدی
به
علت بروز
اختلاف بين
سرهنگ جمال
عبدالناصر و
ژنرال نجيب بر
سر چگونگی رفتار
با اخوان
المسلمين، ژنرال
نجيب در 14
نوامبر 1954 از
تمام مشاغل
خود معلق و خانه
نشين شد و
سرهنگ جمال
عبدالناصر به
نخست وزيری و سپس در 23
ژوئن 1956 به
رياست جمهوری رسيد.
اولين
اقدام ناصر
ايجاد سد بزرگی بر دره
نيل به نام
آسوان بود که
احتياج به بودجه
کلانی
داشت. بانک
جهانی که
تحت سلطه
امريکایی ها بود از
دادن وام به
مصر امتناع و
به دولت مصر
ابلاغ کرد در
صورتی
اين بانک به
مصر وام
پرداخت خواهد
کرد که بودجه
دولت مصر را
تحت کنترل
خويش بگيرد تا
ببيند آيا
دولت مصر قادر
به باز پرداخت بدهی های خود است يا
خير. از طرف
ديگر جان
فاستر دالس وزير
خارجه امريکا
گفت نبايد ما
به اين فرعون
سرخ که دوست
چوئن لای و تيتو
است، کمک کنيم
و ضمناً
اقتصاد مصر را
ورشکسته
اعلام کرد.
در 24
ژوئيه 1956 میلادی
جمال
عبدالناصر طی
نطقی
گفت دولت های غرب
اخبار اغراق
آميزی
درباره
اقتصاد مصر
بيان می
کنند و کليه
اصول اخلاقی را زير
پا می
گذارند. ما
زير بار وام
های
اسارت بار
نظير وام هایی که
خديوان مصر با
بهره های کلان می گرفتند
نخواهيم رفت.
ناصر
در 26 ژوئيه 1956 میلادر
طی نطقی که در
ميدان محمدعلی ايراد
کرد گفت از
امشب من قانون
ملی شدن
کانال سوئز را
امضا کرده ام
و ما از فردا اداره
کانال سوئز را
در دست گرفته
و از درآمد
حاصله از حق
العبور کشتیها
سد
آسوان را
خواهيم ساخت.
در
اين موقع
فرياد شادی مردم
ميدان محمد علی را به
لرزه درآورد. سرهنگ
جمال
عبدالناصر اضافه
کرد اکنون
چهار سال است
که ملک فاروق
از مصر اخراج
شده است و من
به نام ملت مصر
کانال سوئز را
تصاحب میکنم.
به
دنبال نطق
ناصر، لندن و
پاريس ذخاير
مصر را در
بانک های خود توقيف
کردند. گيموله
و ايدن نخست
وزيران فرانسه
و انگليس به
وحشت افتادند
و اسرائيل را
تحريک کردند
که به مصر
حمله کند.
از
جنگهای شش
روزه اعراب و
اسرائیل
جنگهای شش
روزه اعراب و
اسرائيل /
اشغال صحرای سینا
بتوسط اسرائیل/
21 اکتبر 1956 میلادی
موشه
دايان وزير
دفاع اسرائيل
با لشگريانش در
21 اکتبر پيشروی در صحرای سينا
را آغاز کرد و
ظرف 24 ساعت به
ساحل کانال سوئز رسيد. در
روز چهار
نوامبر واحد
های
هوابرد
انگلستان و
فرانسه نيز در
پورت سعيد (بندر
سعید)
پياده شدند.
ارتش
مصر به رهبری
عبدالناصر با
جانفشانی از خاک مصر
دفاع کردند.
چند ساعت بعد
زمامداران
شوروی
به رهبری خروشچف به
انديشه کسب
وجاهت در ميان
ملل عرب طی
اولتيماتومی به لندن
و پاريس اخطار
کردند که
چنانچه عمليات
تجاوزکارانه
آنها متوقف
نشود، عکس
العمل شديد
نظامی
اتحاد شوروی را به
دنبال خواهد
داشت.
از
جانب ديگر
شورای
امنيت به
ابتکار
امريکا و
کشورهای ديگر به
انگلستان و
فرانسه توصيه
کرد خاک مصر
را ترک کند.
روز 22 نوامبر
سال 1956 میلادی واحد های نظامی فرانسه
و انگلستان
خاک مصر را
ترک کردند. به
اين ترتيب
حمله بزرگی که مظهر
بازگشت و
تجديد نفوذ
فرانسه و
انگليس بود با
شکست روبه رو
شد. از آن پس
ناصر به عنوان
قهرمان ملت
عرب و سمبل
ناسيوناليسم
عرب خود نمایی کرد و
بين توده های عربی محبوبيت
زيادی
يافت.
سرهنگ
جمال
عبدالناصر بلافاصله
با روس ها برای ساختن
سد آسوان وارد
مذاکره شد و
از کمک های فنی روسيه
شوروی
برخوردار شد.
جمهوری متحد
عربی (سوریه و
مصر)/ 1958 میلادی/ 1337
خورشیدی
ستاره
اقبال ناصر تا
حدی اوج
گرفت که مردم
سوريه طی تظاهراتی خواهان
ملحق شدن به
خاک مصر شدند
و به دنبال رفراندومی در
فوريه 1958 میلادی
خواستار
اتحاد با مصر
شدند و شکری القوتلی رئيس
جمهور سوريه
به نفع جمال
عبدالناصر
استعفا داد و
کشور سوريه به
عنوان جزیی از فدراسيون
جديدی
تحت عنوان
جمهوری متحد عربی قلمداد
شد ولی
اين فدراسيون
و اتحاديه بيش
از دو سال
دوام نيافت
زيرا در 28
سپتامبر 1961 میلادی
افسران
سوری با
يک کودتا دولت
مامون کوزباری را روی کار
آوردند.
سپتامبر سیاه
1970 میلادی/ جنگ
اردن و فلسطین
جمال
عبدالناصر
بعد از جنگ شش
روزه اعراب و
اسرائيل ناظر
اختلاف ملک
حسين (پادشاه
اردن)
با چريک های تحت
فرماندهی ياسر
عرفات (در خاک
اردن)
بود و در
سپتامبر 1970 میلادی
ارتش
اردن تمام
ماشين جنگی خود را
عليه چريک های
فلسطینی به کار
برد.
در 27
سپتامبر 1970
جمال
عبدالناصر
ضمن بر پا کردن
اجلاسيه سران
عرب از ملک
حسين شاه اردن
و ياسر عرفات
نيز دعوت کرد
در مذاکرات
ترک مخاصمه با
يکديگر شرکت
کنند. جمال
عبدالناصر
ضمن جنگ اعصاب
شديد بالاخره
توانست عرفات
و ملک حسين را
در حضور
رهبران عرب آشتی دهد.
جمال
عبدالناصر
بهمراه همسر و
دختر و پسرش/
از آخرین
عکسهای او
درگذشت جمال
عبدالناصر/ 28
سپتامبر 1970 میلادی/
1339 خورشیدی
چند
روز بعد از
آشتی فلسطین و
اردن سرهنگ
جمال
عبدالناصر در
شامگاه 28
سپتامبر 1970 میلادی
طی يک
حمله قلبی درگذشت و
تمام ملت عرب
را در سوگ خود برد.
با
آنکه جمال
عبدالناصر در سپتامبر
1970 فوت کرد ولی
ناصريسم به
عنوان مکتبی در جهان
عرب جا خود را
باز کرد.
(منبع:
سایت روزنامه
اعتماد و سیروس
غفاریان)
...... ......... ............
............... .................. ......................
با
تشکر از سایت
روزنامه
اعتماد و آقای
سیروس غفاریان
و www. n4hr. com / سایت
خانه و خاطره/
سروش آذرت/
مهرماه 1389 خورشیدی/
2010 میلادی