با سلام.

به سایت خانه و خاطره خوش آمدید.

 

تاریخ کرُه ، جنگ کرُه

آشنایی با کرُه جنوبی و کرُه شمالی

 

 کره شمالی (رنگ قرمز)، کره جنوبی (رنگ سبز)،

 

تاریخ شبه جزیره کرُه

 

حوالی 3000 پیش از میلاد

طوایفی مغولی از کوهستانهای آلتای با عبور از سرزمین چین خود را به سرزمینهای کنونی کرُه میرسانند و از آنجاییکه نمیتوانند از تنگه کره عبور کنند در این سرزمین سکنا می گزینند.

 

سلسله شاهنشاهی دانگون (Dangun Wanggeom) در چوسون کهن (Go-Joseon) از 2333 تا 108 پیش از میلاد

در میتولوژی و اسطوره های کرُه، انسان نیمه خدایی کرُه، «دانگون» (کوتاه شده از : Dangun Wanggeom)، یا «تان- گون» (Tan-gun)، حوالی 2333 پیش از میلاد (سال پیدایش ملت کرُه)، بانی امپراتوری چوسون کهن (Alt-Chosun)، در شبه جزیره کرُه است.

 

وسعت امپراتوری چوسون کهن از شمال سرزمین کنونی کرُه شمالی و قسمتی از جنوب سرزمین منچوری امروزی و قسمتی از شرق سرزمین چین، تا جنوب سرزمین کره جنوبی امروزی امتداد داشت.

 

 آثاری از گذشته ها در جنوب غربی شبه جزیره (Jeju Island, South Korea's

 

حکومت جین (حدودای 300 تا 100 پیش از میلاد)

پیدایش حکومت جین (Jin) در جنوب سرزمین چوسان قدیم، از 300 تا 100 پیش از میلاد. این حکومت و ساکنان ایالت خودمختارش، همزمان با زوال حکومت چوسان توسط حکومت چین و برقراری حکومتهای خادم امپراتوری چین، در میان سیطره قبایل جدید، رو به زوال میروند.

 

زوال حکومت دانگون (تانگون) در چوسان کهن ؛ اوگو آخرین شاه چوسان (108 قبل از میلاد)

آخرین شاه سلسله دانگون (تانگون) چوسون قدیم «اوگو» نام داشت. حکومت او در سال 109 قبل از میلاد توسط نیروهای امپراتور چین «هان ووُ تای» (Kaiser Han Wu-Ti )، از امپراتوری هان چین، تحت فرماندهی ژنرال «وای من» (Wei Man) مورد حمله قرار گرفت. اوگو بعد از مدتی مقاومت در مقابل نیروهای هان، در شورشی توسط یکی از قبایل در چوسان، کشته شد.

 

در دورانهای پایانی حکومت چوسان طوایفی همچون، «گوریا»، «تونگیه»، «واکچای»، «پیا»، «ماهان»، «چین هان» و «پیان هان» در جنوب شبه جزیره کرُه وجود داشتند. از این طوایف سه پادشاهی بوجود آمدند که بیشتر تحت اوامر چینی ها بودند.

 

شبه جزیره کرُه بعد از فروپاشی چوسون کهن

امپراتوری چوسان قدیم بعد از متلاشی شدن توسط امپراتوری چین، برای مدتها تحت کنترل نیروهای حکومتی چین بود (از ایالات چین بحساب میآمد= از خانه فرهنگی کرُه در اطریش) تا اینکه نسلی جنگجو در شمال شبه جزیره کرُه قد علم کرده و حکومت مقتدر «کوگوریو» را پایه گذار شد. 

 

 نقاشی دیواری از دوران امپراتوری «گوگوریو»؛

 

دوران چهار امپراتوری (از 37 پیش از میلاد تا 935 میلادی)

تاریخ نگاران و نویسندگان وقتیکه از تاریخ کرُه و حکومتهای مستقل بعد از امپراتوری چوسان قدیم یاد میبرند معمولأ از سه امپراتوری نام میبرند در حالیکه این امپراتوریها چهار تا بودند. این چهار امپراتوری عبارتند از:

 

1- امپراتوری کوگوریو (Koguryo) در شمال ؛ افتخار نسل کرُه شمالی امروزی (از 37 تا 668 میلادی) 

حکومت «کوگوریو» از ساکنان شمال شبه جزیره کرُه بودند. اینان از 37 پیش از میلاد تا 668 میلادی توانستند وسعت این حکومت را از شمال سرزمین کرُه شمالی و قسمتی از خاک منچوری تا جنوب شبه جزیره امتداد دهند.

 

2- امپراتوری پاکجه (Paekche) یا ویکجه در جنوب غربی و در منطقه سئول امروزی (از 18 پیش از میلاد تا 660 میلادی) 

حکومت پاکجه برای اولین بار حدودای 20 تا 18 پیش از میلاد در منطقه سئول امروزی شکل گرفت. گرچه وسعت این حکومت هیچگاه به اندازه وسعت امپراتوری «کوگوریو» نبود ولی از نظر فرهنگ و هنر و تبادلات فرهنگی، حکومت «پاکجه» نقش بزرگی را در تاریخ مردم کرُه دارد. پاکجه پل ارتباط فرهنگی مابین چین و ژاپن بوده، و بودیسم در زمان امپراتوری پاکجه بود که وارد شبه جزیره و ژاپن شد. اواخر پادشاهی پاکجه را 660 میلادی میدانند.

 

عده ای نیز معتقدند این پادشاهی توسط شاه Onjo، پسر پادشاه کوگوریو، در بخش جنوب غربی شبه جزیره کرُه تاسیس شد. فرهنگ باکجه ، به طور خاص تحت تاثیر فرهنگ ژاپنی است. در 660 میلادی، باکجه توسط نیروهای متحده شیلا و تانگ از چین شکست خورد. 

 

3- امپراتوری شیلا (Shilla) در جنوب شرق (از 57 پیش از میلاد تا 668 میلادی)

امپراتوری شیلا برای اولین بار در 57 پیش از میلاد در جنوب شرقی شبه جزیره شکل گرفت و تا 668 میلادی پا بر جا بود. این حکومت در ابتدا منطقه ای کوچک و ضعیف بود اما با گذشت زمان و در قرن ششم به اوج قدرت خود رسید. آیین بودیسم نیز در زندگی روزمره ساکنان سرزمین «شیلای بزرگ» نقش بزرگی را ایفا میکرد. ضمنأ امپراتوری شیلا را نباید با امپراتوری شیلای بزرگ- از 668 تا 935 میلادی- اشتباهی گرفت.

 

4- امپراتوری کایا (Kaya) از 42 قبل از میلاد تا 562 میلادی

در میان سه پادشاهی «کوگوریو»، «پاکجه» و «شیلای کوچک»، پادشاهی دیگری حوالی قرن چهار میلادی در شبه جزیره بوجود آمد بنام «کایا» یا «گایا» (Gaya)، که از اتحاد مردم «تی کایا» (Taekaya) و مردم «پون کایا» (Ponkaya) بوجود آمده بود. پون کایا در 532 میلادی و تی کایا در 562 میلادی تحت سیطره حکومت شیلا قرار گرفتند. 

 

امپراتوری شیلای بزرگ

یگانگی شبه جزیره کرُه (از 668 تا 935 میلادی)

در سال 668 میلادی، حکومت شیلا برای یکپارچه کردن کرُه، با دیپلماسی و قدرت نظامی خود دو قدرت دیگر را مطیع خود کرده، حکومت امپراتوری شیلای بزرگ را تا سال 935 میلادی در شبه جزیره بوجود آورد. شکوفایی فرهنگ غنی این امپراطوری تحت تاثیر تعلمات بودا دو قرن و نیم ادامه داشت ولی کینه توزی بین اشراف زادگان سرانجام موجب نابودی و زوال امپراتوری شیلای بزرگ، مابین 892 تا 935 میلادی، شد.

 

حکومت پارهی (Parhae) یا "حکومت چین" در شمال شبه جزیره کرُه (از 698 تا 926 میلادی)

بعد از سلطه شیلا بر دو رقیب خود «کوگوریو» و «پاکجه»، عده ای از اشرافیون کوگوریویی چون با خودکامگی شیلا مخالف بودند چندین قبیله تونگوسن (Tungusen) را با توسل به زور متحد خود کرده، حکومتی را در سال 698 میلادی در شمال سرزمین سابق کوگوریو بوجود آوردند بنام «پارهی» (Parhae). این حکومت از آنجاییکه در ارتباط تنگاتنگ با امپراتوری مین در چین بوده در شبه جزیره کرُه و حدودای 713 میلادی بنام حکومت چین شناخته میشد.

 

 بودیسم در زندگی مردم کرُه (Jeju Island, South Korea's  Buddhist in)

 

شاهنشاهی کوریو یا کوریا "Goryeo" (از 918 تا 1392 میلادی)

بنیانگذار شاهنشاهی کوریو (Koryo)، ژنرال وانگ کون (Wang-Kon) بود. در این دوران آیین بودیسم دین رسمی شاهنشاهی کوریو شد و آیین کنفوسیوس توانست خود را با بودیسم هماهنگ کند. در این دوران معابد بزرگ و مدارس بسیاری برای پرورش روحانی بودیست در شبه جزیره ساخته شد اما تعالیم در بعضی از این مدارس در وضعیت بدی بود چنانکه در قرن یازده میلادی روحانیون بودیست کوریو برای دفاع از بودیسم و اموال معابد حتی اسلحه بدست گرفتند در حالیکه اصولأ آیین بودیسم گرفتن سلاح توسط روحانیون بودیست را ممنوع میداند. و در بعضی از مدارس تعلیم داده میشد که هر کسی میتواند مثل بودا شود بدون اینکه اصلأ گفتاری از کتاب مقدس (گفته های بودا را که بصورت شفاهی به نسلهای بعدی منتقل میشد) را شنیده باشد.

از اوایل قرن دوازده و برای صد سال فقط حکومتهای ژنرالی سر کار بودند و از آنجاییکه فاصله طبقاتی و فقر مردم دهقانی زیاد شده همین مسئله باعث دوری مردم از حکومت کوریو شد چنانکه وقتیکه مغولان سالهای 1259 و 1273 میلادی وارد شبه جزیره شدند توانستند با یاری سربازان ناراضی از پس ارتش کوریو برآیند و برای صدسالی در کنار آنان در حکومت کوریو شریک شوند که این روند نیز باعث ضعیف شدن بیشتر حکومت کوریو شد و با شکست ارتش کوریو در 1392 میلادی از ژنرال «یی سان کیه»، سلسله «یی» در شبه جزیره حکومت را بدست گرفت. از نام شاهنشاهی «کوریو» بود که بعدأ نام این شبه جزیره «کرُه» شد. در دوران حکومتهای کوریو صنایع دستی شبه جزیره کرُه بسیار زیبا و غنی بود. امروزه نیز خصوصا کوزه یا سفالین سبز لعاب کوریا، در میان سرامیک ها، شهرت جهانی دارد.

 

سلسله چوسون (از 1392 تا 1910 میلادی)

بنیانگذار سلسله «چوسون» (Chosun Dynastie) یا سلسله «یی»، ژنرال «یی سان کیه» (Yi Song-gye) معروف به «تایجو» (Taejo/ از 1335 تا 1408 میلادی؛ او را بعد از وفات «تایجو» نامیدند) بود. در دوران سلسله چوسون، آیین نیوکنفوسیوس دین رسمی سلسله چوسون شده بود ژیرا دین بودیسم در دوران کوریو و در قرن سیزده و اوایل قرن چهارده میلادی در حاکمیت شریک و غرق در فساد بود. آیین کنفوسیوس با مشخص کردن رابطه بین حکومت و رعیت، مرد و همسر، پدر و پسر، مادر و دختر، جوانان و پیران و دوستی مابین انسانها، توانسته تا به امروز در جامعه شبه جزیره کره نفوذ معنوی خود را حفظ کند. سلسله چوسون مانند پیشینه تاریخی خود، در طی گذشت ایام خود را تقویت کرده وسعت این سرزمین را تا یالو و رودخانه تومن در منچوری گسترش داد. در این دوران دست آورد های علمی و فرهنگی چشم گیری پدید آمد که اختراع خط ملی کره یعنی «الفبای هانگل» از آن جمله است.

 

سئول (1394 میلادی)

در سال 1394 میلادی شهر نوبنیاد سئول بعنوان پایتخت سلسله چوسون، جانشین شهر قدیمی کایسونگ (Kaesong)، پایتخت حکومت کوریو، شد.

 

 کینگ سی یونگ کبیر در حال نشان دادن خط «هانگول»؛

 

اختراع الفبای «هانگول» در دوران سی یونگ کبیر (از 1418 تا 1450 میلادی)

اختراع خط و الفبای کرُه ای «هانگول» (Hangul) در دوران چهارمین شاه سلسله چوسون و اولین شاه بزرگ شبه جزیره کرُه، کینگ سی یونگ کبیر (König Sejong der Grosse / از 1397 تا 1450 میلادی) بوقوع پیوست.

 

اشغال شبه جزیره کرُه توسط ژاپن (از 1592 تا 1598 میلادی)

در چهارمین ماه قمری 1592 میلادی، سربازان ژاپنی کایزر «تویوتومی هیدیوشی» (Tojotomi Hidejoschi/ از 1538 تا 1598 میلادی) بدون اعلان جنگ بتوسط نیروی دریایی شان در سواحل شبه جزیره کرُه پیاده میشوند، و حکومت چوسون کرُه هنوز در شوک اولیه خود بود که نیروهای ژاپنی بسرعت به سئول پایتخت کرُه میرسند و شاه سلسله چوسون، «سیونجو» (Seonjo/ از 1567 تا 1608 میلادی) ناچار میشود با دربار خود پایتخت را ترک کند. ژاپنی ها تا سال 1598 میلادی شبه جزیره کرُه بزرگ را در اشغال خود داشتند تا اینکه کرُه ای ها با کمک چینی ها آنان را از سرزمینشان بیرون راندند.

 

 آدمیرال «یی سون شین» اُسطوره ملی- میهنی دوران اشغال کرُه توسط ژاپن؛

 

آدمیرال "یی سون شین" قهرمان ملی- میهنی کرُه در دوران اشغالگری ژاپن

هنگام اشغال اولیه سئول، آدمیرال نیروی دریایی شبه جزیره کرُه «یی سون شین» (Admiral Yi Sun Shin/ از 1545 تا 1598 میلادی) با تمامی "کشتی های جنگی لاک پشتی" خود به نیروی دریایی ژاپنی ها حمله میکند و با وجود تلفات سنگین اولیه در تمامی نبردهای دریایی پیروز گشته و باعث نابودی قسمت بزرگی از لجستگی دریایی ژاپنی ها میشود. اما در طی هفت سالی که ژاپنی ها در کرُه بودند و از آنجا قصد داشتند که به اشغال پکن دست یابند، دست به غارت و ویرانی اقتصاد کرُه زدند و هنگامیکه کایزر ژاپن «تویوتومی هیدیوشی» وفات یافت به نیروهای ژاپنی فرمان داده شد تا خاک کرُه را تخلیه کنند.  

 

در هجدهمین روز یازدهمین ماه قمری سال 1598 میلادی، بار دیگر 500 کشتی جنگی نیروی دریایی ژاپنی ها در تنگه دریایی نوریانگ (Norjang) تجمع کرده تا باقی نیروهای ژاپنی ها را به خاکشان برگردانند. در این هنگام ناوگان دریایی چین که در کنار نیروی دریایی کرُه که توسط آدمیرال « یی سون شین» فرماندهی میشد به نیروهای ژاپنی که در حال عقب نشینی بودند حمله میکنند و در حین اوایل نبرد گلوله ای سرگردان به آدمیرال «یی سون شین» اصابت میکند و او در حالیکه بسختی مجروع بود پسر و برادرزاده اش را که پیش او خدمت میکردند پیش خود خواست و به آنان فرمان داد و گفت : «من در حال مرُدنم! بعد از مرگ من گریه نکنید و مرگ مرا به نیروها اعلام نکنید؛ در عوض بر طبل ها بکوبید و بگذارید شیپورها بنوازند و با پرچم عزیزمان فرمان حمله را بدهید! ما تا پیروزی بر آخرین نفرات دشمن در خاک خود، خواهیم جنگید!» و در ادامه این نبردها ژاپنی ها بار دیگر نفرات بیشمار و 200 کشتی جنگی خود را از دست دادند.

 

آدمیرال «یی سون شین» قهرمان ملی-میهنی کرُه با 31 سالگی وارد نیروی دریایی شد و با توانایی و خلاقیت خود در 1591 میلادی به سرفرماندهی نیروی دریایی مستقر در جنوب شبه جزیره کرُه رسید. او خالق اولین کشتی های جنگی است که با آهن و فلز ساخته شده اند و بهمین خاطر کشتی های جنگی او معروف به "کشتی های جنگی لاک پشتی" بودند. این ناوگان دریایی آهنین مجهز به توپ ها بوده و بدنه کشتیها نیز مملو از میخ های آهنین بود و در نتیجه دشمن نمیتوانست از بیرون بداخل کشتی نفوذ کند و در دماغه این کشتی ها نیز سر مجسمه اژدهایی بود که از آنجا نیز میتوانستند دشمنانشان را توپ باران کنند و در مواقع جنگ نیز دودهایی از سر اژدها بیرون میزد که باعث استتار کشتی ها میشد.

 

تهاجم منچوری به کرُه در سالهای 1627 و 1636 میلادی

شبه جزیره کرُه در دوران کینگ (شاه) اینجو (Injo/ از 1623 تا 1649 میلادی) بار دیگر و در سالهای 1627 و 1636 میلادی مورد تهاجم ارتش امپراتوری منچوری «هوُانگ تایجی (Huang Taiji/ از 1592 تا 1643 میلادی)، یا هونگ تایجی، یا اباهای (Abahai) قرار گرفت اما با مقاومت ارتش اینجو و مردم کرُه دشمن از خاک کشور بیرون رانده شد. فراموش نکنیم سال بعد و چند سال بعد از این تهاجمات بود که پکن پایتخت چین نیز توسط ارتش «هوانگ تایجی» منچوری و پسرش «شون چی» فتح گردید (1644 میلادی) و باعث انقراض سلسله مین (از 1367 تا 1644 میلادی) و اقتدار سلسله منچوری کینگ در چین شد.

 

کرُه رعیت منچوری های سلسله کینگ چین (از 1637 تا 1894 میلادی)

قبل از فتح پکن توسط ارتش «هوانگ تایجی» منچوری و پسرش کایزر 6 ساله «شون چی»، که سلسله منچوری کینگ (Qing-Dynastie / از 1644 تا 1911 میلادی) را در چین بوجود آورد، شبه جزیره کرُه توسط منچوریها در سال 1637 میلادی فتح گردید. این کشور و شاهان سلسله چوسون تا سال 1894 میلادی تحت تابعیت حکومت منچوری سلسله کینگ چین بودند.

 

اشغال شبه جزیره کرُه توسط ژاپن (1894 میلادی)

در سال 1894 میلادی و یکسال قبل از امضا قرارداد صلح مابین ژاپن و چین، سئول و پیونگ یانگ به اشغال نیروهای ژاپنی درآمد.

 

Die neuen Herren: Japanische Gendarmen in Korea. Ein Foto aus den ersten Jahren der Annexion ارتشیان اشغالگر ژاپنی در کرُه ( 1910 میلادی)؛

 

شبه جزیره کرُه ، کُلنی ژاپن (از 1910 تا 1945 میلادی)

کرُه ، انبار غلّه ژاپن

بعد از پایان جنگ ژاپن و روسیه مابین 1904 تا 1905 میلادی، شبه جزیره کرُه کاملأ بدست نیروهای ژاپن افتاد و این کشور از سال 1910 تا 1945 میلادی در محاسبات بین المللی و حقوقی رسمأ کُلنی ژاپن بحساب میآمد.

 

بعد از این اشغالگری، بازوان اجرایی حکومت مرکزی ژاپنی ها در سئول و دیگر شهرها و دهکده ها در دستان کارمندان ژاپنی بوده و تمامی اهرمهای چرخ اقتصادی کشور، چه صنعتی و چه کشاورزی، در دستان سرمایه داران و مالکین بزرگ ژاپنی بود بطوریکه 90000 مالکین بزرگ زمینهای برنجزار کرُه، ژاپنی ها بودند که با صدور بهترین برنجها به ژاپن سودهای کلان را میبردند و دهقان کرُه ای مجبور بود یا به کشورهای همسایه مهاجرت کند یا اینکه به همان استعمارگر پناه ببرد تا با زجر تمام لقمه نانی به گیر او و زن و فرزندش برسد. آری کرُه انبار غلّه ژاپن بود و در چنین زمانه ای بود که بیانیه استقلال کرُه به داد مردم شبه جزیره کرُه رسید. 

 

تجمع جنبش استقلال طلبان کرُه در سئول (اول مارچ 1919 میلادی) ؛ استقلال کرُه از ژاپن در 1919 میلادی

استقلال کرُه شمالی و کره جنوبی (در 15 آگوست/اوت 1948 میلادی) ؛ عذرخواهی ژاپن از کرُه (2010 میلادی)

در پایان جنگ جهانی اول و در اول ماه مارچ 1919 میلادی در پارک پاگودن (Pagoden) شهر سئول بیانیه استقلال کرُه خوانده شد. سپس پرچمهای کرُه توسط تظاهرات کننده گان در خیابانهای سئول برافراشته شد و در بلندگوها شعار "زنده و پاینده باد استقلال کرُه" طنین انداز شد. بعد از این تظاهرات میلیونها کرُه ای در طی یکماه با تظاهرات خود از بیانیه استقلال کرُه پشتیبانی بعمل آوردند. در مقابل حکومت مرکزی ژاپنی ها در سئول جواب تظاهر کننده گان را با گلوله پاسخ داد، دهکده های دهقانان و معابد کرُه ای را که ماوای تظاهرات کننده گان شده بود با مردمش به آتش کشیدند و با خاک یکسانش کردند. و در پی این تظاهرات ناسیونالیسم و میهن پرستی در میان کرُه ای ها رشد کرد و در شانگهای «دولت موقت» زاده شد و در منچوری کره ای ها اسلحه بدست گرفتند تا بخاطر میهنشان کرُه جان و مال خود را ایثار کنند.   

 

لازم بیادآوریست در سپتامبر 2010 میلادی آقای «ناوُتوُ کان» (Naoto Kan) رییس دولت ژاپن بخاطر اعمال شرم آوری که کارگزاران ژاپنی مابین 1910 تا 1945 میلادی در کرُه انجام داده اند رسمأ از ملت و دولت کرُه عذرخواهی کرد. او در حالیکه تعظیم کرده بود گفت «من در مقابل شما احساس شرمندگی میکنم». مردان کرُه ای میبایستی در دوران جنگ جهانی در ارتش ژاپن خدمت میکردند و زنان کرُه ای مجبور به روسپی گری بودند. 

 

همانطوریکه گفته شد شبه جزیره کرُه همواره مورد تاخت و تاز منچوری ها، ژاپنی ها و چینی ها بود. تحمیل حکومت استعمار گرانه ژاپن به کرُه، کار سلسله چوسان را یکسره کرد. با وجود استقلال شبه جزیره کرُه در سال 1919 میلادی و تلاش های قهرمانانه کرُه ای ها که باعث شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم شد، دو ابر قدرت زمان یعنی شوروی و ایالات متحده درگیر جنگ سرد، در سال 1948 میلادی، با توجه به مسلک اعتقادی خود، شبه جزیره کرُه را به دو قسمت شمالی و جنوبی در مدار 38 درجه تقسیم کردند.

 

«سینگمان ری» اولین رییس جمهور کرُه جنوبی (15 اوت 1948 میلادی)

در 15 آگوست/اوت سال 1948 میلادی بنیان جمهوری کرُه جنوبی نهاده شد و «سینگمان ری» به عنوان اولین رییس جمهور آن کشور انتخاب شد که تا سال 1960 میلادی حکومت کرد.

 

 جنگ کرُه از 1950 تا 1953 میلادی؛

 

جنگهای کرُه شمالی و کرُه جنوبی (از 25 ژوئن 1950 تا ژوییه 1953 میلادی)

در 25 ژوئن سال 1950 به دنبال چند ماه تشنج، سرانجام نیروهای کرُه شمالی به کرُه جنوبی حمله‌ور شدند. در بیست و هفتم ژوئن همان سال (1950 میلادی) شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که سپاهیان تعدادی از کشور های عضو برای مقابله با قوای کرُه شمالی به منطقه خواهند شتافت. با شدت گرفتن جنگ و کمک آمریکا، قوای کرُه شمالی عقب رانده شد. مذاکرات ترک مخاصمه از سال 1951 میلادی آغاز شد اما به علت اختلافات و مشکلات فراوان تا ژوئیه 1953 میلادی نیز ادامه یافت، تا آتش بس برقرار گردید.

 

کرُه جنوبی پس از جنگ مذکور با کار و تلاش خستگی ناپذیر و فوق العاده مردمش نه تنها بازسازی شده بلکه صنعت و تجارت خود را با سرعتی بی نظیر به جایی رسانده که اکنون جزو کشور های در حال توسعه شناخته شده و نقش مهمی در بازارهای جهانی ایفا میکنند.

 

کودتای نظامیان و ژنرال «پارک چونگ هی» در کرُه‌ جنوبی (از 16 می 1961 تا 26 اکتبر 1979 میلادی)

در انتخابات مارس 1960 میلادی، «سینگمان ری» برای چهارمین بار به ریاست جمهوری کره جنوبی انتخاب شد ولی در مقابل تظاهرات دانشجویان و شورش مردم استعفاء داد. در سال 1961 میلادی گروهی از نظامیان تحت رهبری ژنرال «پارک چونگ هی» قدرت را در کرُه جنوبی در دست گرفتند. مسئولان کرُه جنوبی ادعا کرده اند، رهبران کرُه شمالی دوبار سعی کردند او را بقتل برساند اما همسرش بجای او بقتل رسید.

 

ترور ژنرال «پارک چونگ هی» بوسیله ژنرال «کین چای کیو» (در 26 اکتبر 1979 میلادی)

کودتای دوباره نظامیان تحت رهبری ژنرال «چون دو هوان» (از 12 دسامبر 1979 تا 1988 میلادی)

رفورم در قانون اساسی کرُه جنوبی ؛ پذیرش انتخابات آزاد (1987 میلادی)

ششمین رییس جمهور کرُه جنوبی ، ژنرال سابق «روُ تای ووُ» جانشین ژنرال «چون دو هوان» (از 1988 تا 1993 میلادی)

حکومت ژنرال «پارک چونگ هی»، 18 سال به طول انجامید. مناسبات سیاسی عادی بین ژاپن و کره جنوبی با عقد پیمانی در سال 1965 میلادی برقرار شد. در سال 1979 میلادی، ژنرال «پارک چونگ هی» بوسیله «کین چای کیو» رییس سازمان امنیت کشور ترور شد و پس از تشنجات فراوان سرانجام با کودتایی دیگر قدرت به دست ژنرال «چون دو هوان» رسید. در 9 اکتبر 1983 میلادی در رانگون میانمار توسط بمبی 19 نفر بقتل میرسند از جمله چهار نفر از وزیران «چون دو هوان»، اما او بخاطر تاخیری که داشت از این واقعه ترور جان سالم بدر برد. کرُه جنوبی مسئولیت این عمل تروریستی را به گردن کرُه شمالی انداخت که با کتمان مسئولان کرُه شمالی روبرو شد.

 

در سال 1987 میلادی، بعد از رفورم در قانون اساسی کرُه جنوبی و پذیرش انتخابات آزاد، ژنرال سابق «روُ تای ووُ» بخاطر انشقاق در اپوزیسیون، پیروزی در انتخابات را از آن خود کرده و بعنوان ششمین رییس جمهور کرُه جنوبی ادای سوگند وفاداری به قانون اساسی را بجا آورد. ژنرال «چون دو هوان» نیز یکسال بعد (1988 میلادی) خود را از تمامی مسئولیتهایش کنار کشید و در همین سال کرُه جنوبی میزبانی بازیهای زمستانی المپیک 1988 میلادی (از 17 سپتامبر تا 2 اکتبر 1988 میلادی) را بعهده داشت که با شرکت قهرمانان کشورهای اروپای شرقی، این المپیک بدون ترور و خونریزی به سرانجام خود رسید. اما کرُه شمالی در این بازیها شرکت نداشت. در سال 1991 میلادی کرُه جنوبی و کرُه شمالی رسمأ عضو سازمان ملل متحد شدند. و در همین سال بعد از رفتن 100 کارشناس اتمی آمریکایی از کرُه جنوبی، دو کرُه قرارداد عدم تعرض را به امضا رساندند. در انتخابات سال 1992 میلادی «کیم یونگ سام» با متحد خود، حزب «روُ تای ووُ»، برای پنج سال پیروزی را از آن خود کرد.

 

رییس جمهور کرُه جنوبی «کیم دای یونگ» برنده جایزه صلح نوبل (2000 میلادی)

در انتخابات 1997 میلادی بخاطر شعار "آشتی با کرُه شمالی" و «سیاست تابش خورشید» ، «کیم دای یونگ» برنده انتخابات شد و در پی این شعار دیداری در سال 2000 میلادی بین رهبر کرُه شمالی «کیم یونگ ایل» (Kim Jong-il / از 1942 تا 17 دسامبر 2011 میلادی) با «کیم دای یونگ» در پایتخت کرُه شمالی، پیونگ یانگ، روی داد و طرفین به توافقهای آشتی جویانه ای دست یافتند و در همین سال «کیم دای یونگ» برنده جایزه صلح نوبل شد. و در انتخابات 2002 میلادی، «رو موُ هیوان» از حزب «کیم دای یونگ» برنده انتخابات شد. او در 2007 میلادی همانند رییس جمهور پیشین با رهبر کرُه شمالی دیدار کرده، با امضا قرارداد توضیحات امنیتی، خواهان قرارداد صلح و آشتی بجای قرارداد آتش بس 1953 میلادی شد.

 

سردی روابط دو کرُه با رییس جمهوری «لی میونگ باک»

بعد از پیروزی و رییس جمهوری «لی میونگ باک» و نخست وزیری «رو موُ هیوان» در 2007 میلادی روابط کرُه شمالی و جنوبی اندکی رو به سردی گرایید چنانکه از اول دسامبر 2008 میلادی بار دیگر مرز کرُه شمالی بر روی مسافرانی که برای دیدار عزیزانشان عازم کرُه شمالی بودند بسته شد. اما در آگوست 2009 میلادی بار دیگر مسئولین عالیرتبه دو کشور پشت میز مذاکرات آشتی جویانه نشستند تا تدبیری برای آینده دو کشور برادر بعمل آورند.

 

  پرچم کرُه جنوبی؛

 

جمهوری کرُه جنوبی

جمهوری کره جنوبی که به اختصار کرُه خوانده می‌شود با پایتختی سئول و جمعیتی حدود 50 میلیون (آمار سال 2010 میلادی)، یکی از کشورهای آسیای شرقی است که در نیمه جنوب شبه‌جزیره کرُه واقع شده است. این کشور از شمال با کرُه شمالی همسایه است. از غرب از طریق دریای زرد همسایه چین است و از جنوب شرقی از طریق تنگه کره با ژاپن در ارتباط است.

 

تاریخ کرُه به دوهزار سال پیش از میلاد مسیح باز می‌گردد. بررسی‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد اولین انسان‌ها در آن زمان در شبه‌جزیره کره ساکن شدند. کره جنوبی کشوری نیمه کوهستانی است که ارتفاعات آن عمدتا در نواحی مرکزی و شمال شرقی واقع شده‌اند. جلگه‌ها و جنگل‌ها در آن وسعت زیادی دارند. آب و هوای آن گرم و مرطوب و پرُباران است.

 

قوه اجرایی کرُه جنوبی

قوه مقننه این کشور از یک مجلس ملی با 231 عضو برای یک دوره 6 ساله تشکیل شده است. قانون اساسی موجود در سال 1948 میلادی تدوین شده و در سال 1972 میلادی اصلاحاتی بر آن افزوده شده است. براساس آخرین تقسیمات کشوری، کرُه جنوبی از 9 استان و دو شهر ویژه تشکیل شده که زیر نظر فرماندار انتصابی دولت مرکزی اداره می‌شود.

 

اقتصاد در کرُه جنوبی

از دهه 60 میلادی کرُه جنوبی رشد اقتصادی را تجربه کرد و در حال حاضر یکی از کشورهای پیشرفته از نظر اقتصادی در قاره آسیاست. کارخانه‌های فراوان تولید ماشین و تجهیزات الکترونیکی چرخ‌های اقتصاد این کشور را به چرخش واداشته‌اند.

 

مردم کرُه جنوبی

جمعیت این کشور حدود 50 میلیون نفر است. میانگین سنی مردم کرُه جنوبی 8/35 سال است. امید به زندگی در بدو تولد برای زنان 93/80 سال و برای مردان 81/73سال است. 26/3 درصد از مردم آن مسیحی و 2/23 درصد بودایی هستند. زبان رسمی این کشور کره‌ای است اما زبان انگلیسی به طور گسترده در آن رواج دارد.

 

منابع:

- سایت "سرزمین کره" یا "koreamovies.blogfa.com".

- سایت "willi-stengel.de ".

- سایت  " lovethesepics.com ".

- سایت "swr.de".

- سایت "همشهری آنلاین" یا " hamshahrionline.ir".

- سایت " allaboutkorea.blogfa.com".

- سایت "de.dreamstime.com".

- سایت "kyopo.com".

 

.........  ............   ...............    ..................

 

 اولین رهبربزرگ کرُه شمالی «کیم ایل سونگ» (راست)، پسر و جانشینش «کیم جونگ ایل» (1994 تا 2011 م.)؛

 

رهبران کرُه شمالی

رییس حکومت در کشور کرُه شمالی رهبر این کشور نیز هست. رهبران کرُه شمالی از دوران استقلال تا به امروز از این قرارند:

 

1- پریزیدنت «کیم ایل سونگ» ، معروف به «رهبر بزرگ» : (از 15 آگوست 1948 تا 8 جولای 1994 میلادی).

2- پریزیدنت «کیم جونگ ایل» ، فرزند «کیم ایل سونگ» : (از 8 جولای 1994 تا 17 دسامبر 2011 میلادی).

3- پریزیدنت «کیم چونگ اون» ، فرزند «کیم چونگ ایل» : (از 17 دسامبر 2011 میلادی تا کنون). 

 

کرُه شمالی و کرُه جنوبی بعد از جنگ کرُه (از 1950 تا 1953 میلادی)

«منطقه غیرنظامی» شاید بی‌معنی‌ترین نام برای کمربند 284 کیلومتری بود که شبه جزیره کرُه را دو نیم می‌کرد؛ زمین‌هایی که دیگر جای زندگی کردن نبودند. تمام 24 ساعت روز و 12 ماه سال این دشت با تپه‌هایش زیر آتش همه‌ جانبه شمال و جنوب بود که با هم در افتاده بودند. در جبهه جنوب ارتش جمهوری کرُه با 650 هزار نیروی آماده که توسط نیروی 28 هزار نفری ایالات متحده آمریکا پشتیبانی می‌شد صف‌آرایی کرده بودند.

 

ارتش هشتم آمریکا و هواپیماهای جنگنده این کشور که به همراهی نیروی هوایی کره جنوبی آمده بودند در «یونگسان گاریسون» سئول مستقر بودند. کرُه شمالی ولی مورد حمایت شوروی بود. ارتش یک و نیم میلیون نفری، جبهه شمال را تسخیرناپذیر می‌کرد.

 

فرماندهی نیروی کرُه شمالی 70 درصد از این ارتش یعنی بیش از یک میلیون سرباز را در نیمی از طول شبانه روز در خط مقدم جنگ آماده نگه می‌داشت. کرُه شمالی در سال‌های 2006 و 2009 میلادی داشتن سلاح‌های هسته‌ای را تایید کرد. گمان می‌شود این کشور انبارهای انباشته‌ای از سلاح‌های شیمیایی سارین، گازهای خردل و گاز فوسژن داشته باشد. اگرچه حمله به کرُه جنوبی می‌تواند مانند یک خودکشی باشد ولی کرُه شمالی لوله بیش از 10 هزار توپخانه‌اش را به سوی سئول نشانه گرفته است.

 

 سربازان کرُه جنوبی و کرُه شمالی (بالا) چشم در چشم هم در نوار مرزی؛

دهکده «پانمونجوم» در قلب نوار غیرنظامی

در قلب نوار غیرنظامی، دهکده معروف «پانمونجوم» قرار دارد. دهکده‌ای که سه خانه‌اش را خط مرزی امنیتی بین دو کرُه نصف می‌کند. گروهان‌های زبده نظامی در دو سوی خط رژه می‌روند و مدام به هم چنگ و دندان نشان می‌دهند. در اطراف این خط فضا کاملا امنیتی و نظامی است.

 

قرارداد متارکه جنگ در 27 جولای 1953 میلادی

مدارک امضا شده در 27 جولای 1953 میلادی، پس از سه سال به جنگ دو کرُه رسما پایان داد ولی به طور بالقوه جنگ شمال و جنوب همچنان ادامه دارد. سئول در قرن بیست و یکم به یکی از پیشرفته‌ترین و بزرگترین پایتخت‌های جهان تبدیل شده است ولی «پانمونجوم» در 53 کیلومتری شمال غربی این کشور انگار در پیچ و تاب جنگ سرد منجمد شده است. زمین‌های این منطقه را دیوارهای ضد تانک، برج‌های مراقبت و حصارهای چند لایه پوشانده است.

 

دهکده های مرزی «دائسونگ دونگ» کرُه جنوبی و «کیجونگ دونگ» کرُه شمالی

کرُه جنوبی یک دهکده در کنار خط مرزی دارد: دائسونگ دونگ. جمعیت این دهکده به کمتر از 200 نفر رسیده است. در آنجا ساعت 11 شب خاموشی اعلام می‌کنند. مردان این دهکده از رفتن به خدمت سربازی که در کرُه جنوبی اجباری است، معاف هستند. مردم این ده که بیشتر کشاورز هستند تنها در زمین‌های پاکسازی شده از مین که علامت گذاری شده هستند حق رفت و آمد دارند و مزارعشان فقط در همین زمین‌هاست. آنها سالی دوبار به خاطر تولید محصول از دولت کرُه جنوبی یک جا حقوق می‌گیرند.

 

تنها در فاصله‌ای چند صدمتری، آن طرف حصارها پرچم بزرگ کرُه شمالی را روی برجی 160 متری می‌شود دید. صدای تبلیغات ضد کرُه جنوبی را می‌شود از بلندگوهای کر کننده کیجونگ دونگ شنید؛ دهکده‌ای خالی از سکنه که به دهکده‌های قدیمی جهان غرب شبیه است و با خانه‌هایی که در قاب پنجره‌هایش شیشه وجود ندارد. این دهکده را که تنها ظاهرش به دنیای مدرن شبیه است کرُه شمالی برای این ساخته تا به ساکنان آن سوی حصار نشان دهد که سطح زندگی در همسایه شمالی‌شان بالاتر از کشور آنها ست. چراغ خانه‌های این دهکده به طور خودکار هر شب روشن و خاموش می‌شود تا جنوبی‌ها باور کنند که مردم در این دهکده ساکن هستند.


البته جنوبی‌ها هم به این اقدامات واکنش مشابهی نشان داده‌اند و بلندگوهای عظیمی در منطقه کار گذاشته‌اند که به طور مداوم نکته‌هایی را درباره بد بودن وضعیت زندگی در کر
ُه شمالی گوشزد می‌کند و یادآوری می‌کند که کرُه شمالی در مقایسه با دنیای بیرون چقدر عقب مانده است. در اولین سال‌های پس از جنگ شاید چنین اقداماتی تاثیرگذار بود ولی سال‌هاست که این تلاش‌های دولت کرُه شمالی تنها مایه تمسخر مردم بیرون از مرزهای آن کشور است. همه می‌دانند که تنها در دهه 90 میلادی نزدیک به سه میلیون نفر از مردم کرُه شمالی به دلیل قحطی جانشان را از دست دادند.

 

عکس‌های ماهواره‌ای، شبهای ژاپن، چین و کرُه جنوبی را غرق در نور نشان می‌دهد در حالی که آسمان کرُه شمالی در خاموشی مطلق فرو رفته است. ظاهرا تبلیغات شمالی‌ها در برابر همسایه جنوبی‌شان چندان کارساز نیست چون هر سال عده زیادی از مردم کرُه شمالی به خصوص جوان‌‌ها سعی می‌کنند از راه‌های مختلف و به خصوص از نوار مرزی فرار کنند و به کرُه جنوبی پناهنده شوند. در این بین تعداد زیادی از این عده که زندگی‌شان را به خطر می‌اندازند در نقاط مرزی توسط تک‌تیراندازان مرزبان کشورشان کشته می‌شوند.

 

 پرچم کرُه شمالی

 

«کیم ایل سونگ» رهبر بزرگ و پریزیدنت کرُه شمالی (از 15 آپریل 1912 تا 8 جولای 1994 میلادی)

روند اقتصادی دو کرُه تا اواسط دهه 1970 میلادی تقریبا مانند هم بود. قبل از جنگ 1953 میلادی از لحاظ وضعیت اقتصادی و توسعه‌ یافتگی شبه‌جزیره کرُه شرایط همگنی داشت. در اولین سال‌های پس از جنگ هم شرایط همین‌طور بود. سراسر شبه‌جزیره ویران شده بود و تمام نیروی نظامی‌ متوجه کمربند امنیتی بین دو کشور بود. با نزدیک شدن پایان دوران جنگ سرد بین دنیای کمونیسم و غرب، «کیم ایل سونگ» پریزیدنت کرُه شمالی سعی کرد با کوتاه کردن دست چین و شوروی از سیاست این کشور این دو را رو به روی هم قرار دهد و به این ترتیب از هر دو آنها امتیاز بگیرد.

 

تمام نیروهای نظامی خارجی تا سال 1958 میلادی از کرُه شمالی خارج شده بودند. از این زمان به بعد ساختار حکومت کرُه شمالی بیش از پیش به سوی نظامی شدن پیش رفت. حکومت این کشور با محدود کردن و سرکوب نهادهای اجتماعی یک سیستم اقتدارگرا به وجود آورد که در آن همه چیز را «کیم ایل سونگ» که دیگر به او رهبر بزرگ می‌گفتند تعیین می‌کرد. بخشی از نیروهای نظامی آمریکا حتی تا امروز هم در خاک کرُه جنوبی باقی مانده‌اند.

 

مذاکراتی که بی نتیجه ماند

در بین سال‌های 1950 تا 1953 میلادی، دهکده پانمونجوم از هر دو طرف زیر آتش گلوله‌های توپ، موشک‌ها و بمب‌هایی بود که جنگنده‌ها می‌ریختند. «کورتیس لی می» رئیس نیروهای هوایی آمریکا در کرُه جنوبی پیش از آغاز جنگ و برای رجزخوانی علیه رژیم «کیم ایل سونگ» و در پاسخ به ادعاها و تهدید‌های او گفته بود: «همه دهکده‌ها را ویران می‌کنیم!»


از شمال که بیایید پیش از رسیدن به کمربند مرزی به شهر صنعتی کائسونگ می‌رسید. در این شهر بود که در سال 1951
میلادی پس از یک سال جنگ اولین مذاکرات برای صلح بین طرفین انجام شد. ولی با ادامه جنگ بعدها دور دیگری از مذاکرات در 10 کیلومتری جنوب شرق کائسونگ با میزبانی پانمونجوم برگزار شد؛ دهکده‌ای که در ساحل غربی رود ساچون تا نابودی پیش رفته بود. دو سال پس از شروع جنگ دور دیگری از مذاکرات آغاز شد که این‌بار هم به نتیجه نرسید. در این هنگام، ژنرال‌های طرفین در عمارتی گرد هم آمدند که در هشت کیلومتری کائسونگ قرار داشت.

 

در این مذاکرات نیروهای کمونیست به سرکردگی ژنرال «نام ایل» در برابر نیروهای کرُه‌ای- آمریکایی قرار گرفتند که ژنرال «ویلیام کی هریسون» آنها را نمایندگی می‌کرد. این بار پس از مدت‌ها سکوت و جنگ فرسایشی طرفین لحن ملایم‌تری اتخاذ کردند و مذاکرات در ابتدا آنها را به توافقات اولیه‌ای رساند ولی باز هم در پایان به زبان اسلحه روی آوردند. ریچارد واترز که از تفنگداران تیپ 29 لشکر سلطنتی بود، در خاطراتش راجع به مذاکراتی که در پانمونجوم در جریان بود، می‌گوید: «هر شب چراغ‌های ده را از دور می‌دیدیم و متوجه می‌شدیم که گفتوگوها همچنان در جریان است. ولی یک شب چراغ‌ها روشن نشد و فهمیدیم که مداکرات را رها کرده‌اند. دو روز نگذشته بود که منطقه گلوله باران شد. تمامی نداشت!»

 

خونریزی در شبه جزیره ؛ آتش بس 4 ماه بعد از مرگ استالین در 1953 میلادی

از بسیاری جهات جنگ سه ساله کرُه یک عصر مهم تاریخی را رقم زد که با آغاز جنگ شروع شد و با اعلام آتش‌بس پایان یافت. این رویارویی نظامی آخرین قماری بود که جوزف استالین در زندگی‌اش کرد تا اوضاع جغرافیای سیاسی را به نفع شوروی و به ضرر آمریکا تغییر دهد ولی عمرش به این ماجرا کفاف نداد. از سوی دیگر ایلات متحده که آن روزها ساختار جدیدی پیدا کرده بود در این زمان با یکی از بزرگترین بحران‌های تاریخش مواجه شد. به این ترتیب چهار ماه بعد از مرگ استالین دو کرُه آتش‌بس را پذیرفتند.

 

اعلام استقلال کرُه از ژاپن (15 آگوست 1948 میلادی)

آغاز جنگ با اشغال سئول پایتخت کرُه جنوبی توسط کرُه شمالی (25 ژوئن 1950 میلادی)

شبه جزیره کرُه تا 15 آگوست سال 1948 میلادی در میان نواحی تحت فرمان ژاپن قرار داشت و از این تاریخ از ژاپن جدا شد و اعلام استقلال کرد. در این دوره از تاریخ منطقه محل رویارویی کمونیست‌ها از شمال و ضدکمونیست‌ها از جنوب شده بود. آنها به سرعت کشورها را با خودشان همراه می‌کردند و در برابر جبهه رو به رو قرار می‌دادند. در 25 ژوئن 1950 میلادی «کیم ایل سونگ» با پشتیبانی خاموش استالین با یک حمله ناگهانی به جنوب یورش آورد و طی چند روز سئول را تصرف کرد. ولی در این هنگام جبهه روبه رو به خودش آمد.

 

 ناو هواپیمابر آمریکا در اقیانوس پاسیفیک و دریای ژاپن برای کمک به کرُه جنوبی؛

 

سربازان 16 کشور متحد در کنار آمریکا در جنگ کرُه

هری ترومن، رییس ‌جمهور آمریکا در سخنرانی‌اش گفت: «پیش از اینکه بخواهند بیش از این قدرت‌نمایی کنند آنها را به عقب خواهیم راند.» ورود همه ‌جانبه آمریکا به جنگ در این هنگام یادآور حضور آنها در جنگ جهانی دوم بود. لشکر نظامی که از سربازان 16 کشور متحد با آمریکا تشکیل می‌شد به فرماندهی ژنرال داگلاس مک‌آرتور که فرمان پس زدن نیروهای «کیم ایل سونگ» را داشت به کرُه اعزام شد.

 

از میان نیروهایی که به رهبری آمریکا وارد کرُه می‌شدند لشکر بیست و هفتم و بیست و نهم را نظامیان انگلیسی تشکیل می‌دادند که تعدادشان بالغ بر 90 هزار نفر بود. در 12 ماه ابتدایی جنگ محل درگیری طرفین از این سوی شبه‌جزیره به سوی دیگر رفت.

 

سربازان دوطلب ارتش آزادی‌بخش چین در کنار کرُه شمالی (اواخر 1950 میلادی)

آخرین روزهای زمستان 1950 میلادی، آمریکا در حال فتح کامل شبه‌جزیره بود که مائو تسه تونگ سرنوشت جنگ را تغییر داد. او صدها هزار سرباز داوطلب را از ارتش آزادی‌بخش چین به نفع کرُه شمالی وارد جنگ کرد. شوک شدیدی به وضعیت نبرد وارد شد.

 

نیروهای متحد با آمریکا در چند عقب‌نشینی برق‌آسا در میان کوه‌های سفید از برفی که به دریای ژاپن می‌رسید مناطق وسیعی را به کمونیست‌ها واگذار کردند. در اواسط سال 1951 میلادی پس از چندین ماه تبادل آتش و پس از اینکه جبهه جنگ چندین بار به نفع طرفین تغییر مکان داد قوای دو طرف به تعادل رسید.


جنگ گره خورده بود. نه سربازان بی‌شماری که از چین می‌آمدند و نه جنگنده‌ها و تسلیحاتی که از منابع آمریکا و متحدان نیرومندش به کر
ُه می‌رسیدند، هیچ‌ یک برتری چشم گیری بر جبهه مقابل نداشتند. جنگ کاملا فرسایشی شده بود و آتش گسترده‌ای که هر روز بر سر هم می‌ریختند جز بر جای گذاشتن کشته‌های پرُ تعداد و کم کردن توان نظامی دو طرف نتیجه‌ای برای آنها نداشت.

 

کشته شده گان جنگ کرُه

وقتی جنگ تمام شد آمریکا 36 هزار و 516 ، انگلیس ... هزار و 109 و ارتش کره جنوبی 138 هزار نفر کشته داده بودند. در سوی دیگر هم تلفات سنگینی روی دست کمونیست‌ها مانده بود: تخمین‌ها می‌گفت چیزی حدود 5/1 میلیون نفر که حداقل یک میلیون نفر از آن بومیان کرُه شمالی بودند.

 

حادثه «پل بی‌بازگشت» (آگوست 1976 میلادی)

عملیات «پاول بونیان» آمریکایی ها (در 21 آگوست 1976 میلادی)

تقریبا در یک کیلومتری جنوب عمارتی که مذاکرات صلح در آن انجام می‌شد، و در کنار رود ساچون عمارت «پانمونگاک» قرار دارد؛ یک ساختمان بسیار محکم با معماری کمونیستی که در تمام سطح در و دیوارهای داخلی و بیرونی‌اش می‌شود نقاشی‌ها و نشانه‌هایی را دید که به «رهبر بزرگ» اشاره دارد. جنوب این عمارت خط مرزی قرار دارد که عمارت «کمیسیون صلح نظامی» در میان آن جای می‌گیرد و مذاکرات نظامی دو طرف تا امروز در آن انجام می‌شود.


تا سال 1976
میلادی گروه‌های نظامی دو کرُه و سربازان آمریکایی به راحتی در شعاع 400 متری خط امنیتی مرزی پرسه می‌زدند. ولی در ماه آگوست آن سال اتفاق عجیبی افتاد که واقعیت آن هیچوقت روشن نشد. یک روز صبح سروان آمریکایی به نام‌ «آرتور بونیفاس» و «مارک برت» رسدبان یکم آمریکا به درخت مشهوری که دقیقا نزدیک محل علامت‌گذاری شده مرزی بود، نزدیک شدند تا به ادعای آمریکایی‌ها آن را هرس کنند.

 

مرزبان‌های کرُه‌ شمالی با آنها درگیر شدند و آنها را با تبرهای خودشان کشتند. کرُه شمالی بر خلاف ادعای همسایه جنوبی‌اش اعلام کرده بود که این دو از محل علامت‌گذاری شده رد شده بودند و با مرزبان‌ها زد و خورد کرده بودند. این حادثه در کنار پلی مرزی اتفاق افتاد که برای همیشه به پل «بی ‌بازگشت» معروف شد.


آمریکا در پاسخ به این اتفاق عملیات «پاول بونیان» را در 21 آگوست
1976 میلادی کلید زد که طی آن آسمان شبه‌جزیره به تسخیر آمریکایی‌ها درآمد. بمب‌افکن‌های ب 52 و فانتوم‌های اف4 از پایگاه هوایی «کنسان» بلند می‌شدند، در آسمان کرُه شمالی چرخ می‌زدند و باز می‌گشتند. از آنجا که این حرکت‌ها در شمال بی‌پاسخ ماند درگیری بین طرفین رخ نداد.

 

چند روز بعد هم آمریکایی‌ها آن درخت را قطع کردند که این اقدام هم هیچ واکنشی از طرف دشمن در پی نداشت. کمپ حفاظتی کرُه جنوبی در خط مرزی که تا آن زمان «کیتی هاوک» نام داشت هم به «کمپ بونیفاس» تغییر نام داده شد.

 

افق تاریک بعد از سیاست «تابش آفتاب»

اکنون خط مرزی را یک دیوار قطور بتونی تشکیل می‌دهد. رابطه بین دو کشور با وجود سیاست «تابش آفتاب» و تلاش‌های پیگیر و مداوم کرُه جنوبی برای گفت وگو و آشتی با همسایه برادر و هم‌نامش همچنان سرد و خصمانه است.

 

دو سال قبل (2008 میلادی)، ماه مارس بود که یک زیردریایی منتسب به کرُه شمالی با حمله به یک کشتی نیروی دریایی کرُه جنوبی آن را غرق کرد و موجب مرگ 46 نفر از سرنشینانش شد. برخورد نظامی دوباره این کشورها در سال 2010 میلادی نشان داد گره کور روابط پرُ تنش دو ساکن شبه‌جزیره همچنان بازنشدنی است.

 

در ماه نوامبر هم شلیک یک ناوبر کشتی کشور همسایه در منطقه مرزی مورد مناقشه اوضاع را آشفته‌تر کرد. اخباری که از برنامه‌های کرُه شمالی برای آزمایش سلاح های هسته‌ای‌ به گوش می‌رسد هم افق روابط بین همسایه‌ها را تاریک‌تر می‌کند. «کی تائک لی»، سرباز سابق کرُه جنوبی که همه این سال‌های غم‌انگیر را تجربه کرده است در این باره می‌گوید: «در گذشته با اعمال سیاست تابش آفتاب، چون ما می‌خواستیم همکاری صلح‌آمیز بین شمال و جنوب را افزایش دهیم سعی می‌کردیم از یادآوری برنامه‌ها و فعالیت‌های هسته‌ای همسایه‌مان پرهیز کنیم.»

 

«کی تائک لی» که مشاور «لی میونگ باک»، رئیس جمهور کرُه جنوبی هم هست، می‌گوید: «اگر ما یا همسایه شمالی‌مان در شبه جزیره تسلیحات هسته‌ای داشته باشیم، این موضوع باعث می‌شود دیگر همسایه‌های ما از همراهی و همکاری برای اتحاد دوباره کرُه‌ها خودداری کنند.»

 

 صحنه آماده‌باش نیروهای نظامی که در کمربند امنیتی مرزی توپ و تفنگ‌ها را به سمت هم نشانه رفته‌اند، تایید می‌کند که تا زمان آشتی و اتحاد دو کرُه روزهای زیادی باقی مانده است.

 

منابع:

- سایت :پارسینه.کام" یا " parsine.com".

- سایت "راسخون.نت" یا " rasekhoon.net"

- سایت "globale-evolution.de".

- سایت " adpic.de".

- سایت " badische-zeitung.de".

 

.........  ............   ...............    ..................

 

 پریزیدنت «کیم جونگ اون»، رهبر کرُه شمالی (از 17 دسامبر 2011 تا کنون) با همسرش "ری سول جو"؛

 

کرُه شمالی (جمهوری دمکراتیک خلق)

«پیونگ یانگ» ، پایتخت جمهوری دمکراتیک خلق کرُه شمالی

سرزمین کرُه شمالی با 120 هزارو 540 کیلومتر مربع مساحت (نودوسومین کشور جهان به لحاظ وسعت) در قسمت شرقی قاره آسیا و در مجاورت دریای ژاپن و خلیج کرُه و همچنین در همسایگی روسیه، چین و کرُه جنوبی قرار گرفته است. این کشور کوچک که پهنه آن تقریباً یک هشتم پهنه کشور ماست اقلیمی کوهستانی دارد و پراکندگی نقاط مرتفع و ناهموار در همه بخشهای آن به چشم می‌خورد. آب و هوای کرُه شمالی در اغلب نواحی گرم و مرطوب و در نواحی شمالی معتدل است. جلگه های نسبتاً پهناوری در سواحل غربی و شرقی کرُه شمالی وجود دارد که کانون تمرکز جمعیت این کشور و فعالیت‌های کشاورزی در آن به شمار می‌رود. از جمله رودهای مهم این سرزمین می‌توان یالو (yallo)، تومن (tumen)، توئه دونگ (touedong)، چونگ چون (chongchone) و یسونگ (yesong) اشاره کرد. در بین رودهای فوق، رود یالو با بیش از 800 کیلومتر طویل‌ترین رود کرُه شمالی محسوب می‌شود. قله پائکتوسان (paeku-san) با 2 هزار و 744 متر ارتفاع بلندترین نقطه و ساحل دریای ژاپن پست‌ترین نقطه کرُه شمالی است. اراضی کشاورزی و مراتع سرسبز حدود 25 درصد از خاک کرُه شمالی را شامل می‌شود و مابقی سطح این کشور مملو از نقاط ناهموار کوهستانی است. در سالهای اخیر آلودگی آب‌های سطحی و کاهش منابع آب آشامیدنی، قطع درختان جنگلی، فرسایش و نشست خاک به بزرگ‌ترین مشکلات زیست محیطی کرُه شمالی مبدل شده اند. این کشور در پیمان قطب جنوب، تغییرات آب و هوا، پروتکل کیوتو، معاهده بیابان زدایی، حراست از لایه اوزون و قانون آلودگی‌های کشتی عضویت دارد. برآوردهای بین المللی نشان می‌دهد که جمعیت کرُه شمالی در تابستان سال 2009 میلادی به حدود 22 میلیون و 665 هزار نفر می‌رسد. هم اکنون 3/21 درصد از جمعیت این کشور را افراد زیر 14 سال، 4/69 درصد افراد 15 تا 64 سال و 49 درصد افراد بالاتر از 65 سال شامل می‌شوند. نرخ زاد و ولد در این سرزمین 61/14 در هزار، نرخ مرگ و میر 29/7 در هزار و نرخ مهاجرت 09/0- در هزار است، به همین سبب متوسط نرخ رشد جمعیت کرُه شمالی 42/0 درصد است. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که بالغ بر 63 درصد از جمعیت این کشور در نقاط شهری زندگی می‌کنند. گفتنی است امید به زندگی در میان مردان کرُه شمالی 23/61 و در بین زنان 53/66 سال است. نرخ باروری زنان این کشور نیز 96/1 می‌باشد.

 

مردم این سرزمین از نژاد کرهای هستند ولی اقلیتی از چینی‌ها نیز در این کشور زندگی می‌کنند. از سوی دیگر اغلب جمعیت این کشور پیرو دین بودایی و کنفوسیوس هستند، تعداد کمی از مردم هم به دین مسیح و چوندوکیو اعتقاد دارند. حداقل 99 درصد از مردان و زنان کرُه شمالی توان خواندن و نوشتن دارند. در سالهای اخیر به لحاظ توسعه امکانات درمانی و بهداشتی وضعیت بهداشت مردم کرُه شمالی در حد قابل قبولی ارتقاء یافته و بسیاری از بیماری‌های واگیر در این کشور تحت کنترل درآمده است. شیوع آنفولانزای مرغی در این کشور طی سالهای 2007 و 2008 میلادی به عنوان مهمـ‌ترین چالش بهداشتی، مشکلات زیادی را برای دولت و ملت کرُه شمالی در پی داشت.

 

نوع حکومت این کشور جمهوری دمکراتیک خلق و پایتخت آن شهر پیونگ یانگ (pyong yang) است. کرُه شمالی دارای 9 استان به اسامی چاکانک (chakang)، کانگوون (kangovon) پیونگان شمالی (pyongan- North)، پیونگان جنوبی (pyongan - sonth ‌هـامگیونگ شمالی (Hamg - north)،‌ هـامگیونگ جنوبی (Hamgyong- sonth)، رایانگانگ (Ryangang) هوانگهای شمالی (Howanghag-North) و هوانگهای جنوبی Howang-south ، می‌باشد. از مهمـ‌ترین شهرهای کرُه شمالی می‌توان به‌هـام هونگ (Hamhung)، سینوئیجو (sinuiju)، چونگجین (chongjin)، وونسان (wonsan)، ساری وون (sariwon) اشاره کرد. هر کدام از این شهرها زیر نظر شورایی منتخب مردم اداره می‌شوند.

 

کرُه شمالی پس از جنگ جهانی دوم در پانزدهم آگوست 1945 از ژاپن مستقل شد. آقای «کیم جونگ ایل» ( KIM JONG IL ) از سال 1994 تا دسامبر2011 میلادی، ریاست جمهوری کرُه شمالی را در اختیار داشت (جانشین پسرش «کیم چونگ اون»، از 17 دسامبر 2011 میلادی تا کنون)، ولی مسئولیت کابینه هیأت دولت با نخست وزیر «کیم یونگ ایل» ( KIM YONG IL ) بود. قوه مقننه در کرُه شمالی از یک مجلس قانون گذاری به نام مجلس عالی خلق با 687 نماینده تشکیل شده که اعضای آن برای دوره های پنج ساله توسط مردم انتخاب می‌شوند. مهمترین احزاب سیاسی در کرُه شمالی حزب کارگران کرُه، حزب چونگو و حزب سوسیالت دمکرات هستند.

 

کرُه شمالی علاوه بر سازمان ملل متحد در گروه 77، سازمان بین المللی هوانوردی، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، سازمان بین المللی دریانوردی، کمیته بین المللی المپیک، اتحادیه جهانی ارتباطات، سازمان بین المللی استاندارد، جنبش عدم تعهد، اتحادیه بین المللی ارتباطات ماهوارهای، صندوق بین المللی توسعه کشاورزی، سازمان بهداشت جهانی، اتحادیه بین المللی پست، سازمان جهانی مالکیت معنوی، سازمان بین المللی صلیب سرخ، کمیسیون توسعه و تجارت ملل متحد، سازمان توسعه فرهنگی ملل متحد، سازمان توسعه صنعتی ملل متحد، کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری و سازمان جهانی تدوین استانداردها و مقیاس شناسی عضویت دارد.

 

اقتصاد کرُه شمالی نمود کامل یک اقتصاد کمونیستی است. در بین کشورهای آسیایی کمترین شاخص آزادی اقتصادی به کرُه شمالی اختصاص دارد به طوری که بالغ بر 97 درصد از اقتصاد این کشور در اختیار دولت است. حضور گسترده دولت در تمام بخش‌ها و کنترل شدید روی امور مختلف از اصلی‌ترین دلایل ضعف اقتصاد کرُه شمالی محسوب می‌شود. در این کشور هیچگونه آزادی شغلی وجود ندارد زیرا کنترل شدید دولت روی تک تک بخش‌های اقتصادی سبب شده تا هیچ کار تازه ای و ایدۀ اقتصادی نوینی در این کشور پا نگیرد. قوانین دولتی در این کشور به حدّی فراگیر است که هر نوع فعالیت اقتصادی را شامل می‌شود. از طرف دیگر روی ورود و خروج کالا به این کشور کنترل کامل دارد و هیچ ارگان غیردولتی نمی‌تواند آزادانه در کرُه شمالی تجارت کند. تورم بالا و نظام پولی نابسامان در این کشور از دیگر مصادیق کمبود فضای آزاد اقتصادی است و این مساله باعث شده تا نه تنها سرمایه گذاران خارجی در این بستر حضور پیدا نکنند بلکه سرمایه های داخلی نیز از این کشور خارج شود. البته ذکر این نکته ضروری است که به دلیل کمبود اطلاعات و آمار از اقتصاد کرُه شمالی، اغلب آمارهای موجود در حدّ تقریب و پیش بینی از سوی بنگاههای غربی است که با توجه به خصومت‌های سیاسی میان کرُه شمالی و جهان غرب، بعید نیست بسیاری از آمارها و سیاه نماییها از اقتصاد کرُه شمالی یک اغراق و غرض ورزی سیاسی باشد. نرخ تولید ناخالص داخلی کرُه شمالی در انتهای سال 2008 میلادی با 3/2 درصد کاهش نسبت به سال پیش از آن به حدود 40 میلیارد دلار رسید و درآمد سرانه ملی این کشور حداکثر 1700 دلار آمریکا است. کشاورزی حدود 25 درصد، صنعت 40 درصد و خدمات 35 درصد از تولید ناخالص داخلی کرُه شمالی را شامل می‌شود. کرُه شمالی حدود 21 میلیون نفر نیروی کار دارد که حداقل 40 درصد از آن‌ها در بخش کشاورزی شاغلند (سن اشتغال در کرُه شمالی بسیار پائین و دوره آن بسیار طولانی است، یعنی عمده مردم از کودکی تا پیری ناچارند برای اقتصاد دولتی کار کنند).

 

کرُه شمالی وابستگی شدیدی به کمک‌های مالی بین المللی به خصوص از چین، ژاپن و کرُه جنوبی دارد. کمبود مواد غذایی و قحطی سالهای دهه 90 میلادی بالغ بر 2 میلیون نفر از مردم این کشور را به کام مرگ فرستاد. کرُه شمالی دارای ذخایرغنی از زغال سنگ، مس، قلع، تنگستن، سرب، روی، مگنزیت، سنگ آهن، پیریت، فلور سپار و نمک است. همچنین این کشور در رده برترین تولیدکنندگان طلای سفید جهان قرار دارد. تولیدات بخش کشاورزی کرُه شمالی عمدتاً شامل برنج، ذرت، ارزن، نخود و لوبیا می‌شود و این کشور در بخش دامپروری و شیلات نیز فعالیت‌هـای گسترده‌ای دارد. در حوزه صنعت نیز ساخت تسلیحات نظامی، ماشین آلات ساختمانی، مواد شیمیایی، محصولات معدنی، ریخته گری، نساجی و تولید فرآوردههای غذایی در کرُه شمالی رواج دارد. کرُه شمالی توان تولید 7/21 میلیارد کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی دارد و به شدت وابسته به واردات مواد نفتی و سوخت است.

 

مهمترین بنادر کرُه شمالی که اکثر فعالیت‌هـای تجاری و صنعتی این کشور در اطراف آن‌ها رونق دارد عبارتند از: چونگجین،‌ هـام هونگ، وونسان، نامپو. ارزش صادرات کرُه شمالی در سال 2007 میلادی به یک میلیارد و 684 میلیون دلار رسید که عموماً شامل کانی‌های معدنی، محصولات ریخته گری، منسوجات، فرآورده‌هـای کشاورزی و کالاهای فلزی بود. کرُه جنوبی، چین و تایلند در ردیف برترین شرکای صادراتی کرُه شمالی قرار دارند. همچنین کرُه شمالی در سال 2007 میلادی حدود 3 میلیارد دلار کالا وارد کرد که اغلب شامل نفت خام، کک و زغال سنگ، ماشین آلات و تجهیزات صنعتی، منسوجات و غلات بود. چین، کرُه جنوبی، تایلند و روسیه مهمـ‌ترین فروشندگان کالا به کرُه شمالی هستند. این کشور بدهی‌های خارجی فراوانی دارد که پیش بینی می‌شود رقم آن‌ها بالغ بر 15 میلیارد دلار باشد. جالب آنکه بخش نه چندان کم این بدهی‌ها به کشور ماست و تأخیر در پرداخت بدهی‌های معوق از سوی کرُه شمالی به ایران، مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا سال گذشته در قالب یک مصوبه دولت را مجاب به وصول بدهی‌های ایران از کرُه شمالی کند. واحد پول کرُه شمالی (وون Won ) نام دارد و هر دلار آمریکا تقریباً با 1270 وون برابر می‌کند (نرخ برابری اول می2009).

 

سیاست در کرُه شمالی

رئیس حکومت در این کشور رهبر این کشور است. رهبران کره شمالی از دوران استقلال تا به امروز از این قرارند:

1- پریزیدنت «کیم ایل سونگ»، معروف به «رهبر بزرگ» : (از 15 آگوست 1948 تا 8 جولای 1994 میلادی).

2- پریزیدنت «کیم جونگ ایل»، فرزند «کیم ایل سونگ» : (از 8 جولای 1994 تا 17 دسامبر 2011 میلادی).

3- پریزیدنت «کیم چونگ اون»، فرزند «کیم چونگ ایل» : (از 17 دسامبر 2011 تا کنون). 

 

ضمنأ همه مردم کرُه شمالی باید نشان‌ "وفاداری به بنیانگذار کرُه شمالیکه بر روی آن نشان چهره «کیم ایل سونگ»، بنیانگذار کرُه شمالی نقش بسته است، را بر روی پیراهن خود نصب کنند تا بدینوسیله وفاداری خود را به وی اثبات کنند.

 

منابع:

- سایت " mehavira.ir".

- سایت "fararu.com".

- سایت "خبرگزاری ایسنا".

 

(پژوهش، گردآوری، تدوین، پیرایش از سروش آذرت)

 

.................. .................  ...............   ...............    ............

 

با تشکر از سایت "همشهری آنلاین" یا " hamshahrionline.ir" و از سایت پارسینه.کام" یا " parsine.com " و از سایت "راسخون.نت" یا " rasekhoon.net" و از سایت " mehavira.ir" و از سایت "fararu.com" و از سایت "willi-stengel.de " و از "lovethesepics.com" و از سایت "globale-evolution.de" و از سایت " adpic.de" و از سایت "swr.de" و از سایت "de.dreamstime.com" و از سایت " badische-zeitung.de" و از سایت "خبرگزاری ایسنا" و از سایت "kyopo.com" / سایت خانه و خاطره/ سروش آذرت/ 4 دی 1391 خورشیدی/ 24 دسامبر (شب مقدس مسیحیان) 2012 میلادی/