با سلام.

به سایت خانه و خاطره خوش آمدید.

 

منشور کوروش بزرگ

 

استوانه ی گلی مشهور به منشور کورش بزرگ  استوانه منشور حقوق بشر کوروش

 

منشور کوروش بزرگ ، نخستین اطلاعیه حقوق بشر در جهان

1 - «کورش» (در متن بابلی : «کو - رَ - آش»)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بـابل» (با - بی - لیم)، شاه «سـومـر» (شو- مـِ - ری) و «اَکـَّد» (اَ‌ک - کـ َ- دی - ای)، ...

2 - ... همه ی جهان.

 

 استوانه منشور حقوق بشر کوروش

 

 (از بند سوم از کسی یا شاهی گفته میشود که در بابل حکومت میکرد)

3 - . ... مرد ناشایستی به فرمانروایی کشورش رسیده بود.

4 - او آیین های کهن را از میان برد و چیزهای ساختگی به جای آن گذاشت.

5 - معبدی بَدلی از نیایشگاه «اِسَـگیلَـه» (اِ- سَگ - ایلَـه) برای شهر «اور» (او - ریم) و دیگر شهرها ساخت.

6 - او کار ناشایست قربانی کردن را رواج داد که پیش از آن نبود ... هر روز کارهایی ناپسند میکرد، خشونت و بد‌کرداری.

7 - او کارهای ... روزمره را دشوار ساخت. او با مقررات نامناسب در زنـدگی مـردم دخالت میکرد. اندوه و غم را در شهرها پراکند. او از پرستش «مَـردوک» (اَمَـر - اوتو) خدای بزرگ روی برگرداند.

8 - او مردم را به سختی معاش دچار کرد. هر روز به شیوه ای ساکنان شهر را آزار می داد. او با کارهای خشن خود مردم را نابود می کرد ... همه ی مردم را.

9 - از ناله و دادخواهی مردم ، «اِنلیل / ایـلـّیل» خدای بزرگ (= مردوک) ناراحت شد ... دیگر ایزدان آن سرزمین را ترک کرده بودند.

 

استوانه ی گِلین کورش بزرگ موسوم به منشور حقوق بشر کورش در بخش ایران باستان موزه ی بریتانیا استوانه گلین کورش بزرگ در بخش ایران باستان موزه ی بریتانیا؛

 

10 - مردم از خدای بزرگ می خواستند تا به وضع همه ی باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانه ی شان رو به ویرانی می رفت، توجه کند. مردوک خدای بزرگ اراده کرد تا ایزدان به «بابل» بازگردند.

11 - ساکنان سرزمین «سومر» و «اَکـَّد» مانند مردگان شده بودند. مردوک به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.

12 - مردوک به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر همه کشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب که او را یاری دهد. آنگاه او نام «کورش» پادشاه «اَنـْشان» (اَن - شـَ - اَن) را برخواند. از او به نام پادشاه جهان یاد کرد.

13 - او تمام سرزمین «گوتی» (کو - تی - ای) را به فرمانبرداری کورش درآورد. همچنین همه ی مردمان «ماد» (اوم - مـان مَـن - دَه) را. کـورش با هر «سیاه سر» (همه ی انـسان ها) دادگرانه رفتار کرد.

14 - کورش با راستی و عدالت کشور را اداره میکرد. مردوک، خدای بزرگ، با شادی از کردار نیک و اندیشه ی نیک این پشتیبان مردم خرسند بود.

15 - او کورش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد؛ در حالی که خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی داشت.

16 - لشکر پرُ شمار او که همچون آب رودخانه ای شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ افزارها در کنار او ره می سپردند.

17 - مردوک مقدّر کرد تا کورش بدون جنگ و خونریزی به شهر بابل وارد شود. او بابل را از هر بلایی ایمن داشت. او «نـَبـونـید» (نـَ - بو - نـ َ- اید) شاه را به دست کورش سپرد.

18 - مردم بابل، سراسر سرزمین سومر و اَکـَّد و همه ی فرمانروایان محلی فرمان کورش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره های درخشان او را بوسیدند.

19 - مردم سروری را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی باز گشتند. همه ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.

20 - منم «کورش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشه ی جهان.

21 - پسر «کمبوجیه» (کـ َ- اَم - بو - زی - یَه)، شاه بزرگ، شاه «اَنـْشان»، نـوه ی «کـورش» (کـورش یکم)، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیره ی «چیش پیش» (شی - ایش - بی - ایش)، شاه بزرگ، شاه اَنشان.

22 - از دودمانی ‌کـه ‌همیشه شاه بوده اند و فرمانروایی اش را«بـِل/ بعل» (بـ ِ- لو) (خداوند /= مردوک) و«نـَبـو» (نـ َ- بو) گرامی میدارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم؛

23 - همه ی مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مَردوک دل های پاک مردم بابل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

24 - ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.

25 - وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم. نـَبونید، مردم درمانده بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود.

26 - من برده داری را برانداختم. به بدبختی های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیآزارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد.

27 - او بر من، کورش، که ستایشگر او هستم، بر پسر من «کمبوجیه» و همچنین بر همه ی سپاهیان من،

28 - برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مَردوک همه ی شاهانی که بر اورنگ پادشاهی نشسته اند؛

29 - و همه پادشاهان سرزمینهای جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا دریای فارس)، همه ی مردم سرزمین های دوردست، همه ی پادشاهان «آموری» (اَ - مور - ری - ای)، همه ی چادرنشینان،

30 - مـرا خراج گذاردند و در بابل بر من بوسه زدند. از ... تا «آشـور» (اَش - شور) و «شوش» (شو - شَن)

31 - من شهرهای «آگادِه» (اَ - گـَ - دِه)، «اِشنونا» (اِش - نو - نَک)، «زَمبان» (زَ - اَم - بـَ - اَن)، «مِتورنو» (مـِ - تور - نو)، «دیر» (دِ - ایر)، سرزمین «گوتیان» و شهرهای کهن آن سوی «دجله» (ای - دیک - لَت) که ویران شده بود را از نو ساختم.

32 - فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه ی مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود بر گرداندم. خانه های ویران آنان را آباد کردم. همه ی مردم را به همبستگی فرا خواندم.

33 - هم چنین پیکره ی خدایان سومر و اَکـَّد را که نـَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود؛ به خشنودی مَردوک به شادی و خرمی،

34 - به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم، بشود که دلها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس نخستین شان بازگرداندم،

35 - هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود که سخنان پرُ برکت و نیک خواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: «به کورش شاه، پادشاهی که تو را گرامی می دارد و پسرش کمبوجیه جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.»

36 - بیگمان در روزهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم جامعه ای آرام فراهم ساختم.

37 - … غاز، دو اردک، ده کبوتر. برای غازها، اردک ها و کبوتران …

38 - ... باروی بزرگ (دیوار) شهر بابل بنام «ایمگور - اِنلیل» (ایم - گور - اِن - لیل) را استوار گردانیدم ...

39 - ... دیوار آجری خندق شهر را،

40 - ... که هیچ یک از شاهان پیشین با بردگان به بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند؛

41 - ... به انجام رسانیدم.

42 - دروازه هایی بزرگ برای آن ها گذاشتم با درهایی از چوب «سِدر» و روکشی از مفرغ ...

43 - ... کتیبه ای از پادشاهی پیش از من بنام «آشور بانیپال» (آش - شور - با - نی - اَپ - لی)

44 - ...

45 - ... برای همیشه

 

منبع: سایت "آریابوم"

 

..................         .................        ...............      ...............     ............

 

"هفتم آبانماه 538 قبل از میلاد"، فتح بابل بتوسط کوروش بزرگ و روز تولد کوروش/ 25 آبان 1224 خورشیدی روز خواندن سنگنبشته های داریوش کبیر/

با تشکر از سایت "آریا بوم"/ سایت خانه و خاطره/آتوسا شهریاری/ آبان ماه 1389 خورشیدی/ 2010 میلادی/