با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
شیخ
هادی نجم آبادی
شیخ
هادی نجم آبادی
شیخ
هادی نجم آبادی
از رجال مشهور
مشروطه
(متولد
1250 قمری در
روستای نجم
آباد/ درگذشت
او در سال 1320 قمری:
4 سال قبل از
امضاء فرمان
مشروطه بتوسط
مظفرالدینشاه
در 1285 خورشیدی)
كمتر کسی از رجال
مشهور مشروطه
را می توان نام
برد كه شاگرد
شيخ هادی
نجم آبادی و
يا با وی در
ارتباط نبوده
باشد. او عالم
و بزرگ مردی
آزادانديش و یکی از زمينه
سازان فكری
جنبش مشروطه
ايران بود و
بر تعقل و
انديشه و اعتلای
فرهنگی اين ملت
بسيار تاكيد
داشت. اگرچه
چهار سال پيش
از انقلاب
مشروطه بدرود حيات
گفته ، ولی
تاثير شیخ هادی در سران
جنبش مشروطه
بسيار مشهود
است. صريح و بی
پرده سخن می
گفت و
دولتمردان و
درباريان و حتی خود شاه را
صريحاً مورد
حمله و انتقاد
قرار می داد. وی
در دستگاه شرعی
خود ذره ا ی
تخلف نداشت و
به گفته
ادوارد براون
در كتاب
«انقلاب ايران»
در امر قضا
مطلقاً فساد ناپذير
بود. او رعيت و
امير را بر روی
خاک در كوچه
مقابل منزل
خود می نشاند
و تعليم
آزاديخواهی می داد و با
آنان به بحث و
فحص می
گذراند. طبق
اسنادی
غيرقابل
انكار او با
سيد جمال
الدين اسد آبادی
بيدارگر شرق و
عامل مهم
انقلاب های
جهانی ارتباط
داشت و اخبار
و اطلاعات
وقايع كشور های
ديگر به وی می
رسيد.
حاج شيخ
هادی
نجم آبادی در كتاب خود "تحريرالعقلا"
بارها از
عدالت اجتماعی
سرزمين های
ديگر سخن گفته
است و حكومت
ايرانيان را
نكوهش كرده كه
چرا در سيستم
حكومتی خود، عدالت
اجتماعی
را رعايت
نكرده اند تا
مسلمانان زندگی
در كشورهای
ديگر را ترجيح
ندهند.
زندگی
شیخ هادی
او در سال 1250 ق. در
روستای
نجم آباد در
خانواده ای
صنعت گر و
زحمتكش به
دنيا آمد.
دوران نوجوانی
را در نجف به
تحصيل علوم فقهی و مذهبی
پرداخت و در
سال 1290 ق. به مكه
معظمه مشرف
شد. وی صاحبان
انديشه های
گوناگون را با
روی خوش می
پذيرفت و با
آنان ساعت ها
به بحث و
مشاوره می
پرداخت. در
اثبات شهامت
سياسی او همين بس
كه منزل
پناهگاه
مقصرين سياسی
دولت از قبيل
ميرزا حسن
رشديه بود. در
منزلش دوستان
اميركبير را پناه
می داد و خود
اميركبير با
منزلش رفت و
آمد داشت. محمدعلی سياح كه یکی از
روشنفكران
مخالف دستگاه
استبدادی
ناصرالدين شاهی
بوده و به
همين علت چند سالی
در تبعيد و
حبس گذراند ،
روابط نزدیکی با مرحوم
شيخ هادی
داشته است. محمد
علی سياح
بيست سال از
عمر نود ساله
اش را در خارج
از ايران به
سير و سياحت و
تعليم و تعلم
پرداخته است.
او در خاطراتش
ذكر كرده كه علاقه
قلبی به شيخ هادی
نجم آبادی
پيدا كرده
بوده و گاهی
به ملاقات او می
رفته. او در
خاطراتش شيخ
هادی نجم آبادی
را در زمره
روحانيونی می شمارد كه با
تمدن غربی
برخوردی اصولی
داشتند. با
توجه به همين
ديدگاه واقع
بينانه اين
شيخ هادی
است كه برای
جبران عقب
ماندگی ايران
تلاش و حمايت می
كند تا
بيمارستان ،
مدرسه و حمام
به شكل جديد
ساخته شود و
خود بانی و
بنيان گذار
بنای اين قبيل
مراكز و
موسسات می
شود. حتی زمان
هایی خود مانند
كارگرها در
ساخت آنها كمك
می كند. درباره
استعمال
دخانيات و
مشتقات آن
برخلاف نظر
بيشتر
روحانيون آن
زمان كه هيچ
گاه استعمال
ترياک و افيون
و دخانيات را
حرام نكرده
بودند، او اولين
روحانی است كه
با نتيجه گيری عقلی از منابع فقهی اعلام حرمت
دائمی استعمال
دخانيات را
كرده است.
ناظم الاسلام
كرمانی كه خود
از جمله
شاگردان شيخ
هادی بوده است در
كتاب خود
«تاريخ بيداری
ايرانيان» به
اين نكته
اشاره كرده كه
وی در مورد
تحريم تنباكو
پيام می فرستد
و حاضر است به
عنوان اعتراض
همراه روحانيون
ديگر از تهران
خارج شود و به
عتبات مهاجرت
نمايد.
اختلاف
نظر شيخ هادی
نجم آبادی با سيد جمال
الدين
اسدآبادی
در كتاب "سيمای
بزرگان" مرتضی مدرسی می
نويسد: «می
گويند در
روزهای
ورود سيد جمال
الدين مشهور
به افغانی
به تهران، سيد
با شيخ هادی
نجم آبادی كه
از دانشمندان
روشنفكر
ايران بود
ملاقات ها كرد
تا نقشه ای برای
بيداری
مردم ايران
طرح كنند و
ايرانيان را
با مفهوم آزادی،
برابری و
برادری كه
پايه و اساس
اتحاد اسلامی
است آشنا
سازند و حكومت
مشروطه را
جايگزين دولت
استبدادی
قاجار
گردانند. شيخ هادی
نجم آبادی پيشنهاد
كرد كه چون
مردم سواد
ندارند و در
خواب غفلت و
نادانی دست و
پا می زنند، از
فهم سخنان شما
عاجزند، چماق
تكفير كه
بزرگترين
حربه
ناجوانمردانه
است بر سر ما كوبند
و در كوی و
برزن فرياد
برآرند،
ايهاالناس
بگيريد كه اين
هم بابی است.
بنابراين خوب
است كه آرام
آرام درسی
به نام تفسير
قرآن مجيد را
آغاز كنيد و
كم كم محاسن
آزادی و معايب
استبداد را در
تفسير كلمات و
آيات آسمانی
بيان نماييد،
تا گروهی
از طلاب به
حقايق آشنا
شوند. دانش
پژوهان را پرورش
دهيد تا به
مرور ايام
مقدمات تحول
اساسی را در كشور
عقب افتاده
ايران فراهم
نماييد.»
ولی سيد جمال
الدین اسد
آبادی
پند شيخ هادی
نجم آبادی را
نپذيرفت،
معتقد بود كه
ايران نياز به
انقلاب و
خونريزی
دارد. اگر
انقلابی
ايجاد نشود و
سلطنت
قاجاريه
منقرض نشود به
زودی نام ايران و
ايرانی از بين
خواهد رفت. از
آن پس همان
طور كه شنيده
ايم سيد جمال
آن مرد بزرگ
را تكفير و
تبعيد كردند و
به بيرون از
ايران راندند
ولی درباره شيخ
هادی فقط به
تكفير اكتفا
كردند. او با
شنيدن مشكلات
مردم و ظلم ها
و تعديات
ماموران و
درباريان و
فشارهای
دولت و سخنرانی
هايش زيركانه می
گفت: «خدا خانه
ظالم را خراب
كند.»
شیخ
هادی
روزها و حتی
شب ها نيز به
قول ميرزا رضا کرمانی به «آدم سازی»
مشغول بود. در
زمان صدراعظمی كهنه مستبد
مرتجع عين
الدوله ،
شيخ هادی نجم
آبادی در
محفل خود
علناً از وی انتقاد
می كرد و غلط
كاری های حكومت
او را نزد همه
كس بيان می
داشت. در آن
زمان
روحانيون متقی و پاكدامن
اگر از اعمال
ناشايسته
روحانی نماها
انتقاد می
كردند شمشير
تكفير بر آنها
فرود می آمد و
متهم به بی دینی می شدند كه اين
موضوع شامل
شيخ هادی
نجم آبادی
عالم روشنفكر
نيز شد و به
اتهام بابيگری تكفيرش
كردند. او سال
ها در گوشه
انزوا زيست و به
تعليم و
معاشرت با عده
ای خاص و اهل
علم و ساخت
مدرسه و مسجد
و داروخانه پرداخت.
شیخ
هادی نجم آبادی
سرانجام
در سال ۱۳۲۰قمری با نيكنامی به
ديار باقی
شتافت.
سنگ
قبر شیخ هادی
نجم آبادی
شيخ
هادی نجم
آبادی و ترور
ناصر الدين
شاه
اگرچه
ميرزا رضای
كرمانی پس از
مراجعت از
استانبول و
اقامت در حضرت
عبدالعظيم یک
مرتبه به
تهران آمده و
دو شب مهمان
مرحوم حاج شيخ هادی
نجم آبادی بوده و یک
تومان هم از
ايشان خرجی
گرفته، ولی
سندی دال بر
اينكه او در
جريان ترور
ناصرالدين
شاه بوده ،
وجود ندارد و
ميرزا رضای
كرمانی در
بازجویی
های خود نيز اين
موضوع را رد
كرده ولی پس از
فرمان حكم
اعدام
ميرزارضا کرمانی در اوايل
دوران سلطنت
مظفرالدين
شاه و موافقت
جناحی از روحانيت
با اجرای
حكم ميرزا رضا، تنها کسی
كه در ايران
شهامت برپایی
مراسم مذهبی
چهلم فوت برای
ميرزارضا کرمانی
می كند
شيخ هادی
نجم آبادی
است.
علی
اکبر دهخدا
شاگردان
شيخ هادی نجم
آبادی
عده ای
از شاگردان
شیخ هادی نجم
آبادی
عبارتند از:
1- مرحوم سيد
محمد طباطبایی:
فرزند
سيد محمد صادق
طباطبائی یکی از شاگردان
او است كه
بعدها یکی
از رهبران
مشروطه خواهی
در ايران شد و
بدين جهت سخت
مورد تكريم و
احترام آزاد انديشان
ايرانی واقع
شد. اين روحانی
برجسته همراه
عده زيادی از
مردم و بعد از
مقدماتی
از مبارزه و
اعتراض در حرم
حضرت
عبدالعظيم شهر ری تحصن كردند
كه در واقع
زمينه انقلاب
مشروطه را
فراهم آورد.
2- مرحوم علی
اكبر دهخدا:
از
جوانان آزاده
و مشروطه خواه
بود كه در
دوران جنبش
مشروطه خواهی
با همكاری
«ميرزا
جهانگير خان
صوراسرافيل»
اقدام به نشر
روزنامه
صوراسرافيل
كرد و با چاپ
مقالات طنز
آميزی با امضای
«دخو» به بيداری
ايرانيان كمك
بسزایی كرد.
او كه یکی از
افتخارات
فرهنگ فارسی
است ، از
شاگردان شيخ هادی
نجم آبادی بوده است.
دهخدا
در
خاطراتش از
شيخ هادی
گفته است كه
در همسایگی
اش بوده و شب
هایی دير وقت
را به ياد
دارد كه برای
آب انداختن به
انبار از خانه
بيرون می
آمده و شيخ
هادی
نجم آبادی را می
ديده كه با
يارانش كنار
خانه نشسته و
سرگرم صحبت و
مباحثه هستند.
(سيمای بزرگان
اثر مرتضی
مدرسی)
3- ناظم
الاسلام كرمانی:
نيز یکی از
شاگردان شيخ
هادی
نجم آبادی است و در
كتابش «تاريخ
بيداری
ايرانيان» به
اين نكته
اشاره دارد.
4- ملک المتكلمين (میرزا
نصرالله بهشتی):
میرزا
نصرالله بهشتی
معروف به ملک
المتکلمین و
"شهید انقلاب
مشروطه"، یکی ديگر از
شاگردان شيخ هادی و شهيد راه
مشروطه و آزادی
ايران بود. وی
پس از كودتای
محمد عليشاه
قاجار عليه مجلس
و مشروطه
دستگير شد و
در باغشاه
تهران به قتل
رسيد.
ماخذ:
برگزيده ای
از «حاج شيخ هادی
نجم آبادی و
مشروطيت»
تاليف حسن
مرسلوند.
(منبع:
آذر نجفی از
سایت
"روزنامه
شرق")
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از سایت "روزنامه
شرق" و از خانم
آذر نجفی / سایت
خانه و خاطره/ سروش آذرت/ مهرماه
1391 خورشیدی/ 2012 میلادی/