با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
چرکس
های ، کرکت ، كاساک
(کازاق)
دختران
چرکسی در لباس
ملی خود؛
چَرْكَس
چرکس
، از
اقوام قدیم
مناطق شمالغربی
رشتهكوه
قفقاز و حوضه
رودهای تِرِک و
كوبان هستند. سه طایفه
بزرگ، كه
از روزگار بسیار
قدیم در جنوبغربی
قفقاز میزیستهاند، مجموعه
چركسها را تشكیل
میدهند.
طوایف
چرکس ها
طوایف
چرکس ها عبارتاند
از:
1- كابارْدها،
ساكنِ جمهوری
خودمختار
كاباردین ـ
بالكار
(ارتدوکس/ مسیحی)،
2- آدیغه/ آدیگه
(عنوان قدیم
و اصلی چركس ها)،
ساكن ایالت
خودمختار آدیغه
در كراسنودار،
3- و چركسهای
ایالت
خودمختار قرهچایغو
از نواحی
استاورپول
روسیه و
اَبخازها.
کلیسای
ارتدوکس در
اسُتیای شمالی/
نگاره از سایت
فصل نو و با
تشکر؛
چرکس
های آسُتیای شمالی
چركس ها،
به جز بعضی
از كاباردهای
ارتدوكس ناحیه
موزدوک در
آسُتیای شمالی،
مسلمان حنفیاند
و به زبان
چركسی (از
گروه زبانهای
شمالغربی
قفقاز) سخن میگویند.
چركسها فاقد
خط بودند تا
اینكه از 1302
تا 1315 شمسی
/ 1923 تا 1936
میلادی
خط لاتینی
و در 1315 ش/ 1936 خط
سیریلی را به كار
گرفتند (آكینر،
ص240ـ243، ...).
پیشینه
چرکس ها / كاساک
(کازاق)
استرابون
، جغرافیانویس
دوره باستان،
از چركس ها
به نام «كركت» یاد
كرده است. تاریخنویسان
قدیم روس،
اَسلاف چركس ها
را كاسُوک مینامیدند
و آس های
قفقاز (اوست ها
) نیز آنان را
كاساک (کازاق) میخواندند
(باكیخانوف،
ص 7). نام چركس
مخصوص مردم
جنوب اوكراین
بود (كنتارینی
، ص 123). چركس ها
به پنج طبقه
اجتماعی تقسیم
میشدند: امیران،
نجبا، روستاییان
آزاد،
كشاورزان
وابسته به
زمین، و
بردگانِ بومی
و غیربومی ( د.
اسلام ، چاپ
دوم، ذیل مادّه؛
سامی، ج 3، ص1870).
چرکس
ها پیش از
اسلام
چركس ها،
پیش از اسلام
آوردن، ربالنوعهای
كشاورزی
مانند خدای
حامی كشت و
كار، خدای
حامی گلههای
گوسفند، خدای
رعد و طوفان
و خدای باغها
را پرستش میكردند(
د. اسلام،
همانجا).
مسعودی در
قرن چهارم،
چركس ها را مسیحی
و آنها را
كَشك نامیده
است (ص230). چركس ها
در عصر
امپراتوری
روم شرقی با
دین مسیح
آشنا شدند (آكینر،
ص 267).
اجداد
چركس های قفقاز
(به ویژه
طایفه آدیغه)،
به همراه
مهاجرانی كه
از قِرِم (كریمه)
به كوبان
آمده بودند،
پیش از حمله
مغولان در
اوایل قرن
هفتم، از
سواحل دریای
آزوف و دریای
سیاه تا
اعماق قفقاز
پیش رفتند و
در اراضی سمت
راست و چپ
بخش علیای
رود تِرِك ــ
كه بعدها
كاباردیای
بزرگ و
كاباردیای
كوچك نام
گرفت ــ
پراكنده
شدند و پس از
اختلاط با آلان هایی
كه از مقابل
مغولان گریخته
بودند، قوم
كابارد را به
وجود آوردند
(هامر ـ
پورگشتال، ج
4، ص 3183ـ3184؛ آكینر،
همانجا).
نام
چركس تقریباً
از همین
دوران
متداول شد و
برای قرون
متمادی
معرّف اقوامی
بود كه از
شمال تا مغرب
قفقاز و سواحل
دریای آزوف
و دریای سیاه
سكونت
داشتند (آكینر،
ص 268، 287؛ مینورسكی،
ص 187). سرزمین
چركسها در 643 - 645
بخشی از
قلمرو اردوی
زرین بود و
امیران چركس
جزو رعایای
آنان بهشمار
میآمدند
(كارپینی، ص
76؛ مقریزی، ج
2، ص 241). دین
اسلام را به
احتمال بسیار
بعضی از
خانات اردوی
زرین در روسیه،
نظیر باتو و
برادرش
بِركِهخان
، با فتح
سرزمین
چركسها، در میان
آنان رواج
دادند (رجوع
کنید به رشیدالدین
فضلاللّه،
ج 1، ص 669، 720؛
خواندمیر، ج
3، ص 17، 75؛
حمداللّه
مستوفی، تاریخ
گزیده، ص 585).
اسب و
سوارکاری از آیینهای
اولیه چرکس ها
چركس های به
اطاعت دولت عثمانی
بعد از اینكه
قوای سلطان
محمد فاتح در
اواخر قرن
نهم قمری
سرزمین چركس ها
را اشغال
كردند، چركس های
این سرزمینها
به اطاعت
دولت عثمانی
در آمدند
(روملو، ج 2، ص
839؛ هامر ـ
پورگشتال، ج
1، ص 658ـ659؛ عاشق
پاشازاده، ص
183ـ184). مظالم
حكومت تاتار
ــ نظیر تحمیل
نظام مالیاتی
اِبلیك (تحویل
دختران و
پسران چركس
به حكومت كریمه)،
به بردگی
گرفتن مستمر
چركسها و تحمیل
قاعده تعیین
حكام برای
چركسها از سوی
دولت
تاتارهای كریمه
ــ بارها موجب
شورش مردم
چركس علیه
دولت كریمه
و همراهی با
مخالفان
دولت عثمانی
و استمداد از
حكام و
دولتهای
همجوار شد
(ابن رضوان،
ص 35، 40 ـ 43، 50ـ 53؛
هامرـ
پورگشتال، ج
2، ص 1156، ج 4، ص
2885، 2901، 2933، 2953، 3130ـ3132).
چركس های
كابارد
چرکسهای
کابارد برای
دفع مظالم
دولتهای
تاتارستان و
كریمه و
عثمانی، از
مجاورت با
دولت روسیه
تزاری ــ كه
تا قفقاز پیش
آمده بود ــ
بهره بردند و
در 964
قمری/1557 میلادی
از ایوان
مخوف یاری
خواستند (هامر
ـ پورگشتال،
ج 4، ص 3184؛ آكینر،
ص 236). این امر
به خویشاوندی
ایوان مخوف
و شاهان
كابارد (آكینر،
همانجا) و
مناسبات
نسبتاً
دوستانه بعدی
آنها انجامید.
ضعف
دولتهای كریمه
و عثمانی از
آغاز قرن
دوازدهم هجری
و توسعه نفوذ
روسیه در
مرزهای
تاتارستان و
كوبان و
قفقاز، سبب
تحولاتی در میان
چركسها گردید.
دولت روسیه،
طبق قرارداد
سال 1112 ق./1700 میلادی، جلوگیری
از دستاندازی
چركسها به
قلمرو روسیه
را برعهده
دولت عثمانی
گذاشت و سپس با
استناد به
نسبت تاریخی
میان اسلاف
چركس و مردم
اوكراین،
خواهان
واگذاری
چركسها به
دولت روسیه
گردید (هامر ـ
پورگشتال، ج
4، ص 2871، 3185، ج 5، ص
3285، 3289).
بسیاری
از چركسهای
قفقاز از همان
آغاز جنگهای
روسیه و
عثمانی در 1182،
به دولت روسیه
پیوستند و پس
از خاتمه این
جنگها و
انعقاد
قرارداد
كوچكْ قینارْجه
در 1188/ 1774، كوبان
و تاتارستان
كریمه (بهجز
بندر آناپا و
توابع آن) و
همچنین
كابارد بزرگ
و كوچك، به
دولت روسیه
واگذار گردید
(علوی شیرازی،
ص 59؛ هامر ـ
پورگشتال، ج
5، ص 3531، 3562، 3581، 3605ـ
3606؛ ماتیه، ج
5، ص 3677).
در دوره
تسلط روسها
بر قفقاز،
هزاران
خانوار قزاق
و روس به
سرزمین
چركسها
مهاجرت
كردند (علوی
شیرازی، ص
51، 56، 59). بسیاری
از چركسها در
نهضتهای
بزرگ
مسلمانان
قفقاز، مثل
نهضت شیخ
منصور
اُشُرمه (از
علمای
نقشبندیه) و
شیخ شامل
(رئیس نقشبندیه
و سركرده
مجاهدان)، و
در جنگ های
معروف كریمه
میان روسیه
و عثمانی (1269ـ1272/
1853ـ 1856) شركت
كردند (رجوع
کنید به منفرد
و بیات، ص 18،
44ـ45؛ بنیگسن و
براكسآپ، ص
65 ـ 66).
دولت
روسیه پس از
این جنگها،
بهویژه پس
از خاتمه نهضت
شیخ شامل
در 1279، دهها
هزار چركس را
به سیبری
تبعید كرد و
با تشویق و
تهدید، باعث
مهاجرت
تعداد بیشتری
از آنها به
قلمرو دولت
عثمانی شد و
زمینهای
آنان را به
مهاجران
قزاق و روس
و اوكراینی
واگذار كرد
(آكینر، ص 268؛
منفرد و بیات،
ص 49؛ بنیگسن
و براكسآپ،
ص 24؛ سامی، ج
3، ص 1872).
مهاجران
چركس در
بلغارستان،
آناطولی،
بغداد، شام،
مصر، حجاز و یمن
و عثمانی
پراكنده
شدند (نیكیتن،
ص23؛ وصفی
زكریا،ج2، ص686ـ
688، 692ـ694؛ كرمبیك،
ص 68ـ71).
اسماعیلپاشا
(حکومت: 1280ـ1296 ق.)، خدیو
مصر، صدها نفر
از این
مهاجران را
در ارتش خود
جای داد (میور،
ص200ـ201). گروههایی
از چركسها به
سپاه عثمانی
پیوستند و در
جنگ جهانی اول
و همچنین
جنگهای دوره
آتاتورك
شركت كردند
(وصفی زكریا،
ج 2، ص 688).
بر اساس
سرشماری رسمی
1344 ش/1965، جمعیت
چركسها در تركیه
337 ، 57 تن بود
(اسعدی، ج 2،
ص 278). به نوشته
احمد وصفی زكریا
(ج 2، ص 692ـ694)،
چركسهای شام
در سوریه
(حلب، حران،
لاذِقیه و
قُنِیطَره و
جولان)، فلسطین،
اردن و بعضی
شهركها و
روستاهای
اطراف اردن
و تركیه
سكونت
داشتند.
چرکس
های ارُدن
غالب زمینداران
و بازرگانان
و كارخانهداران
بزرگ اردن
از
بازماندگان
چركسها هستند
و همواره چند
وزیر و نماینده
دائم در هیئت
دولت و مجلس
این كشور
دارند (اسعدی،
ج 1، ص 7؛ تاریخ
معاصر كشورهای
عربی ، ج 1، ص
175).
ابراهیم
پاشا با
پسرانش؛
چركس های
مصر
غلامان
جنگی چركس
از دوره ایوبیان (صلاح
الدین ایوبی) و به خصوص
در عصر ملك
صالح نجمالدین
(حك/
حکومت: 637ـ 647)
در مصر ظاهر
شدند. سیطره
مغولان بر
قفقاز و قپچاق،
تعداد غلامان
جنگی چركس
را در مصر
افزایش داد
(ابن خلدون،
ج 5، ص 426ـ427). در 784 قمری / 1382
میلادی،
مملوكی چركسی
به نام
برقوق سلطنت
ممالیك بحری
را برانداخت
و واحد نظامی
جداگانه و
مخصوصی،
عمدتاً از
چركسها، تشكیل
داد كه به
سبب استقرار
در قلعه قاهره،
ممالیك برجی
(حك: 784ـ922) نامیده
شدند (مقریزی،
ج 2، ص 241؛ تاریخ
اسلام، ص 300ـ
301).
ممالیك
چركس در
مصر
با حمایت
از بازرگانان
داخلی و خارجی،
سبب رونق
تجارت مصر
شدند و پس از
آن با ایجاد
انحصارات
تجاری دولتی ،
اسباب سقوط
بازرگانی را
فراهم
آوردند (تاریخ
اسلام، ص
307ـ 308). در طول
حكومت ممالیك
چركسی،
فرزندان
آزاد و مسلمان
غلامان چركس
ــ كه طبق آیین
ممالیك از
ورود به جرگه
انحصاری و غیر ارثی
غلامان جنگی
و حكومتگر
محروم بودند
ــ تدریجاً در
زمره دیوانیان
مصر در آمدند
و منصب بزرگ
دفترداری و
نظارت بر دخل
و خرج مصر به
چركسها رسید
(هامر ـ
پورگشتال، ج
4، ص 3082). اینان
فرقههای
شبهنظامی
معروف
ذوالفقاریه
و قاسمیه را
به وجود
آوردند (همان،
ج 4، ص 2988).
ناپلئون،
پس از تصرف
بندر اسكندریه
در محرّم 1213/
ژوئیه 1798،
اعلامیهای
آراسته به آیات
قرآن صادر
كرد و مردم
را كه از
حكومت ممالیك
چركس تنفر
داشتند، با
وعده خلاصی
از مظالم چند
صد ساله اعیان
مملوك، به
همكاری با
ارتش فرانسه
فراخواند
(لوتسكی ، ص
45ـ 46).
محمدعلی
پاشا، هنگام
تشكیل ارتش
جدید مصر، بار
دیگر به
چركسها و ممالیك
سابق روی
آورد و فرماندهی
بسیاری از
واحدهای
نظامی روستایی
را به آنان
سپرد (میور، ص
198ـ 200؛ تاریخ
اسلام ، ص 506).
چركس های
عراق
حسنپاشا
ایوبی (حاكم
عراق، حك: 1160ـ1136)
و پسر خواندهاش
احمد پاشا
(حاكم بعدی
عراق، حك: 1136ـ 1188)
ارتش كوچكی
از غلامان جنگی
چركس و گرجی
بهوجود
آوردند كه پس
از آنان قریب
هشتاد سال
حكومت
خودمختار
عراق را در
اختیار
داشتند ( تاریخ
اسلام ، ص 497ـ
498؛ د. اسلام ،
چاپ دوم، ج
1، ص 905). حسنپاشا
خانههایی
مخصوصِ تربیت
فرزندان
غلامان چركس
و گرجی دایر
كرد. سلیمان پاشای
كبیر(حك: 1194ـ1217)
تعداد این
مراكز را افزایش
داد؛ از جمله
مدرسه بزرگ
سلیمانیه را
ساخت (د.
اسلام،
همانجا).
با شكست
داوود پاشا
(حك: 1232ـ 1247)، آخرین
و معروفترین
حاكم عراق،
حكومت
خودمختار
ممالیك چركس
و گرجی عراق
برافتاد (لوتسكی،
ص 169؛ ملكم، ج
2، ص 74ـ75، 126ـ127؛
سپهر، ج 1، ص
189، 192ـ197).
چركس های ایران
ولایت
چركس در
جغرافیانویسی
عصر مغولان،
حد شمالی
مملكت ایران
بود (حمداللّه
مستوفی،
نزهه القلوب،
ص 21).
چرکس
ها و مشایخ
صفوی
در نیمه
دوم قرن نهم،
بارها به جنگ
با چركسها
پرداختند و
هزاران برده
چركسی را با
خود به اردبیل
آوردند (فضلاللّه بن
روزبهان، ص
268ـ270؛ باربارو،
ص 99؛ سفرنامه
بازرگان ونیزی
در ایران ، ص
401).
غلامان
و كنیزان
چركس و شاهان
صفوی
زن
شاه طهماسب ، مادر
شاه سلیمان
اول ، کنیزی
چرکسی
غلامان
و كنیزان
چركس مورد
توجه شاهان
صفوی بودند.
مادر پری خان
خانم (دختر
شاه طهماسب
اول) و مادر
شاه سلیمان
اول از كنیزان
چركس بودند
(كمپفر، ص 25ـ26،
55، 61؛ تتوی و
همكاران، ص700؛
دالساندری ،
ص 441).
جنگ با
چركسها در
اواسط سلطنت
شاه طهماسب
اول، بار دیگر
صورت گرفت
(نویدی، ص 96؛
باكیخانوف،
ص 96).
تعداد
غلامان مملوک،
اعم از چركس
و گرجی و
ارمنی، در
دوره شاه سلیمان
اول بین
پانزده تا
هجده هزار
نفر و شمار
چركسها و گرجیان
و داغستانیهای
اصفهان در
همان زمان
حدود سی هزار
نفر بود
(دلاواله ، ص
344ـ346؛ كمپفر، ص
89، 197).
چركس ها
در رقابت خونین
طرفداران حیدر میرزا
و اسماعیل میرزا
(پسران شاه طهماسب
اول) و قتل حیدر
میرزا نقش
اساسی
داشتند
(اسكندر منشی،
ج 1، ص 208ـ209؛
روملو، ج 3، ص
1507).
بعضی از
غلامان چركس،
نظیر فرهاد بیگ
چركس و
بهبودخان
چركس، صاحب
مقامات عالی
شدند (اسكندر منشی،
ج 2، ص 789، 955، 967).
غلامان
چركس یكی از
گروههای اصلی
ارتش شاه عباس
اول و جانشینان
او بودند.
در عصر
صفوی، صدها
خانوار چركس
در بلوک
دِزْكرد فارس
اسكان یافتند.
روستای چركس
در بلوك
دِزكرد فارس یادگار
همین مردم
است (فسائی،
ج 2، ص 1318، 1618؛
دومورینی، ص
56).
گروهی
از چركسها در
محله ماهنو و
اطراف بقعه
مقام حسین
در شوشتر
سكونت
داشتند. حكومت
شوشتر در
سالهای
سلطنت شاه صفی
(حك: 1038ـ1052)، مدتی
در اختیار شبلی
سلطان چركس
و خاندان او
بود (جزایری،
ص 21، 46ـ47).
چرکس
ها در زمان کریم
خان زند و
قاجاریه
لطفعلیخان
چركس یكی از
سركردگان
غلامان
چخماقی در
عصر كریم خان
زند بود (فسائی،
ج 1، ص 615).
مناسبات
چركس های
قفقاز و دولت
ایران پس از
سقوط صفویه
به شدت كاهش
یافت و به
حوادثی نظیر
جنگ محمد علیخان
(غلام
نادرشاه) با
قُل دادخان
چركس در 1160 قمری، همكاری
گروهی از
چركس ها با
طهمورث خان
(والی تفلیس)
و پسرش هراكلیوس
(پادشاه
گرجستان) و
شركت آنان
در جنگ با
خانهای
آذربایجان و
آقا محمدخان
قاجار(حك: 1210ـ1211 قمری)، محدود شد
(هامر ـ
پورگشتال، ج
5، ص 3403؛ سپهر، ج
1، ص 42).
دولت
قاجار در 1219 قمری، بهمنظور
احیای
مناسبات قدیم
و جلب همكاری
مردم كاباردی
و طوایف چركس،
برای جنگ با
روسها،
تلاشهایی
كرد (رجوع کنید
به اسنادی از
روابط ایران
با منطقه
قفقاز، ص 167،
195ـ196)، كه البته
بیثمر بود.
پس از آن،
مطالب چندانی
در باره
چركسها در دست
نیست.
(پژوهشی
از علی
پور صفر قصابینژاد)
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از آقای
علی پورصفر
قصابی نژاد در
اینترنت / سایت
خانه و خاطره/
سروش آذرت/
فروردین ماه 1391
خورشیدی/ 2012 میلادی