با
سلام.
به
سایت خانه و
خاطره خوش آمدید.
حرمسرای
فتحعلی شاه
قاجار
رامشگر
حرم فتح
عليشاه ،
تصوير از
"لوئِيز دوبووا"
نقاش و سياح
فرانسوی؛
کلنل
دارویل انگلیسی که در
سال 1813 میلادی
(1228هجری) به ایران
آمده :
- عده
زنان فتحعلیشاه
را هفت صد (700)،
- و
تعداد
فرزندنش را یکصدوهشتاد
و نه نفر (189)،
- که
شامل 64 پسر و 125
دختر بود ، به
نگارش
درآورده.
کلنل
استوارت که سال 1814 میلادی/
1229 خورشیدی از ایران
دیدن نموده
است میگوید:
«فتح علیشاه یک
هزار زن و یکصد
و پنجاه پسر و
دختر دارد (1153
نفر).»
مستر
پی نینگ میگوید
در سال 1834 میلادی
(1250 هجری قمری) که
فتحعلی شاه
درگذشت : یک صد
و هفتاد دختر(170)
و یکصد و سی
پسر(130) و پانصد
نوه(500) و هشتصد
زن (800) از خود باقی
گذاشت.
خانم
دیو لافوا
- تعداد
زنها را هفت
صد (700 )
-
شماره
فرزندان و
نوادگان او
راهنگام مرگ
پنج هزار و
ششصد (5600 ) نوشته
است!
.................. ................. ............... ...............
موسیقی
دانان زن
دوران قاجاریه؛
فتحعلی
شاه بر روی
"تخت خورشید"
از غنایم نادر
شاه از
هندوستان
فتحعلی
شاه به
همبستری "طاووس
خانم" بر روی "تخت
خورشید"
دست یافت و به
افتخار نام او ، نام آن
را به "تخت
طاووس" تغییر
داد. "طاووس
خانم" پس از
چندی لقب «تاجالدوله»
یافت. شاه با
اهدای
جواهرات و
توجه خاص
به او، سعی
داشت تا
احترام اهل
حرم را نسبت
به او برانگیزد
و علاقهی خود
را به او
نشان دهد. از این
رو برای وی
عمارتی خاص،
موسوم به
«چشمه» ساخت که
کاخی با شکوه با باغ و
بستانی دلگشا
و پهناور بود.
او حتی گروه
ارکستر ویژهی
خود را داشت که "بیگم
رستمآبادی"
معروف به "یارشاه" و
دختر آقا محمد رضای
موسیقیدان
معروف به "شاهوردی"
از جمله اعضای
آن گروه بودند.
طاووس
خانم ملقب به
تاج الدوله ی
اصفهانی
دارای سه
دختر و سه پسر
شد و تا هنگام
مرگ «فتحعلیشاه»
در حرمسرای او زندگی
کرد. او علیرغم
خواهش شاه،
هرگز نپذیرفت
که به عقد او
درآید و تا پایان زندگی شاه ،
صیغهی او باقی
ماند. پس از
مرگ شاه،
«طاووس خانم»
به بینالنهرین-
عراق امروز-
رفت و در «نجف»
اقامت گزید.
در آن جا به خرید
املاک و وقف
آنها پرداخت.
دو بار نیز به
حج رفت و
سرانجام در سال 1262 هجری
قمری درگذشت و
در همان شهر
به خاک سپرده
شد. امروزه نیز
تصویر نقاشی
شدهی «تاجالدوله»
در کاخ گلستان
تهران، در
موزهی نگارخانه
نگهداری میشود.
تصویر مورد
نظر، حکایت از
زیبایی خاص او
دارد. این
مورد نیز
گفتنی است که
«طاووس خانم»
طبع شعر نیز
داشت. زمانی که
او دختر جوانی
بود، شاه جمعی
از فضلا را
برای آموزش او
انتخاب کرده
بود تا علوم
ادبی، منطق و
مبانی بیان را به او آموزش
دهند. این
آموزش چنان
تأثیری داشت
که ذوق سرودن
شعر را در او بیدار ساخت. از
استادان وی، میتوان
از «معتمدالدوله
نشاط» نام برد.
او از صدای خوبی نیز بهرهمند
بود.
دوران
سلطنت فتحعلیشاه
قاجار
اگر چه
برای خود او
دورانی
باشکوه و دنیایی
پر از لذت
و ثروت و نیز
معاشرت و
مباشرت با
زنان زیباروی
ایرانی و غیر
ایرانی بود،
اما برای
ملت ایران،
ثمری جز بدبختی،
گرسنگی، فقر و
بیماری نداشت.
- بیماری
وبا ، تیفوس
و طاعون
بیداد میکرد،
- شهرها
هر روز ویران تر
و مردم فقیرتر
می شدند،
- جنگهای
ایران و روسیه ،
کشور را به
تجزیه و نابودی
کشاند تا آن
جا که هفده
ولایت از ولایات
ایران از کشور
جدا شد،
- حملهی
افغانها (افغان
ها از ایرانیهای
آن دوران
بودند/ سایت
خانه و خاطره) و ترُکمانان
در شرق و شمال
شرقی کشور ،
آرامش را از مردم گرفته
بود،
- نفوذ
بیش از حدّ
انگلستان نیز
موجب تجزیهی "هرات" و
قسمتهایی از شرق ایران
شده بود.
(منبع:
سایت "رادیو
زمانه. کام")
.................. ................. ............... ...............
سرای هزار
نفره فتحعلی
شاه قاجار
داستان سوگلی
او "طاووس
خانم" («تاجالدوله»ی
اصفهانی)
اگرچه
مورخين ايرانی
عصر قاجار، از
دومين شهريار
اين سلسله بهعنوان
خاقان کشور،
مردی خوشاندام،
دلير و لايق
ياد میکنند،
بيگانگان، به ويژه
ديپلماتهای
خارجی که باب
رفت و آمد به
ايران را
گشوده بودند
، تصوير ديگری
از او ارائه میدهند. آنان
«فتحعلی شاه»
را مردی خوشگذران،
لاابالی، بیلياقت،
خسيس، دهنبين،
بیارزش و به
شکلی جنونآميز
زن دوست میدانستند.
در سايهی
حضور چنين
موجود نالايق
و ناتوان و در
دوران حاکميت
او بود که
هفده ولايت
قفقاز از
ايران جدا شد.
شاه قاجار علیرغم
مشکلات سياسی
کشور، زندگی
افسانهای
خويش را که
آميخته به
شادکامی و هوسهای
سيری ناپذيری
بود در
چهارديواری
های کاخهای
عفن خود میگذراند.
تفريح در
حرمخانه،
سواری، شکار و
بازی با ورق،
از سرگرمیهای
عمدهی او
بود. ميزان
برد و باخت در
حرم شاهی به
حدُی بود که
هر کنيز،
سالانه ، مبلغی
تا حدود
پانزده هزار
تومان به عنوان
پاداش دريافت
میکرد. شاه
قاجار با وجود
داشتن هزار زن
عقدی و صيغه ،
ابایی نداشت
که باز هم رقاصهها
، مطربها ،
بازيگرها و
خواننده های
زن تهران را
به قصر خود
فرا خواند و
حتی بدانها
مسکن دهد. اين
لوليان
شهرآشوب ، همهی
هنرهای ممکن
سرگرم کننده
را همراه با
زيبایی و
دلربایی با
خود به قصر
شاهی میآوردند
و مجلس عيش
شاه را با دف و
تار و کمانچه و
سنتور و تنبک
بدل به مرکز
هوسهای
انسانی میکردند.
از ميان آنان
میتوان از
مطربههایی
چون استاد
«زهره» و استاد
«مينا» که شادی آفرين
بزم او بودند
، نام برد.
هنگامی که پای
مستشاران
خارجی به
دربار باز میشود،
انبوهی از
جلوههای
رفتاری
ايرانيان از
جمله تجمل
پرستی طبقات
گوناگون
اجتماعی در
خانهها ،
قصرها ، باغها
، ضيافتها و
نيز آداب مفصل
ناهار و شام
با غذاهای
خوشمزه و
متنوع ، صرف
قهوه و کشيدن
قليان ، لباسها
، بازارها ،
گرمابهها ،
کاروانسراها
و مخصوصاً
حرمسراهای
اينان ، اعجاب
و شگفتی
بيگانگان را
برمیانگيزد.
مستشار
فرانسوی
«گاسپار درو
ويل» مینويسد:
«بخل و خست
فتح علی شاه
بیاندازه
است. او لذتی
جز روی هم
انباشتن
خزاين ندارد.
همه ساله قريب
ده تا دوازده
ميليون فرانک
جواهر
گرانبها میخرد
و آنها را در
صندوقها روی
هم میريزد.
ضمناً طلای بیحسابی
جمعآوری میکند.
شکی نيست که
به زودی کشور
خويش را
ورشکست خواهد
کرد.»
"طاووس
خانم" سوگلي
"فتحعليشاه"
که بود؟
طاووس
خانم که بعدها
ملقب به «تاجالدوله»ی
اصفهانی شد از
گرجی زادگان
مقيم اصفهان
بود که در آن
شهر در يک خانوادهی
فقير گرجی پا
به عرصهی
حيات گذاشته
بود. راه يافتن
پريرخان گرجی
به حرمسراهای
پادشاهان و
دولتمردان
ايرانی از
دوران صفويه
آغاز شده بود.
زمانی که «شاه
عباس» به
گرجستان لشکر
کشيد و آنجا
را تصرف کرد،
شصت هزار کنيز
گرجی را با
خود به ايران
آورد. در باب
چگونگی آشنا
شدن «فتحعلیشاه»
با اين دخترک
گرجی، چنين
نقل میشود که
شاه در یکی از
سفرهايش به
اصفهان، دختر
ده، يازده
سالهی ژنده پوشی
را میبيند که
صورتی زيبا،
موهایی طلایی
و چشمانی
فيروزهای
رنگ دارد. اين
برخورد با
دختر مورد
نظر، احساسات
شاه را به شدت
دگرگون میکند.
«فتحعلیشاه»،
اسب خود را از
رفتن باز میدارد
و به یکی از
خواجه سرايان
دستور میدهد
که ترتيب بردن
دختر را به
حرم شاهی
بدهد. شب وصل،
بستر زفاف را
بر تختی گوهر
نشان میگسترند
که «تخت
خورشيد» نام
دارد. شاه
قاجار به ياد
آن دقايق
شيرين
همبستری با
«طاووس خانم»،
تصميم میگيرد
نام «تخت
خورشيد» را به
«تخت طاووس» عوض
کند.
در
مورد ويژگیهای
تخت طاووس ،
«لرد کرزون»
فرانسوی چنين
مینويسد:
«اين تخت
مثل تختخواب
سفری است که
اکثر
فرمانروايان
مشرق زمين بهکار
میبردهاند.
علاوه بر آن
يک اثر
ارزشمند،
گرانبها و زيباست.
سراسر اين تخت
با ورقههایی
از طلا پرداخت
شده است و با
ظرافت و
هنرمندانه آن
را قلم زنی و
مينا کاری
کردهاند. اين
تخت با سنگهای
گرانبها مکلل
گرديده است.
تخت طاووس،
هفت پايهی
جواهر نشان و
دو پله دارد
که بر پشت
اژدهایی قرار
گرفته است.
همچنين دارای
ديوارهی ظریفی
است که
گرداگرد آن را
با کتيبه زينت
دادهاند و
پشتی برآمده و
بلند آن ،
سراسر پوشيده
از جواهر است.
تخت مورد نظر
در قسمت وسط ،
بلندی بيشتری
دارد و بر رأس
آن ستارهی
گردی از
الماس نصب شده
است. در طرفين
اين ستاره ،
دو پرندهی
جواهر نشان
ديده میشود
که بر گوشهی
چهارچوبهی
عقبی به روی
هم قرار داده
شدهاند.»
(منبع:
سایت "پویه" pooyeh )
.................. ................. ............... ...............
زنان
حرمسرای فتحعلیشاه؛
تاریخ
ناگفتۀ
حرمسراهای
شاهان قاجار
"فتحعلیشاه" قاجار
که هزار زن صیغه
و عقدی داشت ،
پولهای
هنگفتی را صرف
مخارج حرمسرا
میکرد. داشتن
زنان متعدد با
ویژگیهای
گوناگون در
چهاردیواری
حرمسرا، برخوردها
و حوادث
گوناگونی را
بهدنبال
داشت که گاه
خود را به شکل
حسادت و نفرت نشان میداد.
در این برنامه
از میان زنان
و سوگلیهای
مشهور «فتحعلیشاه»،
به یکی از
آنان به نام
«سنبل خانم» میپردازیم.
آغا
محمد خان و
باباخان (فتحعلی
شاه) بهنگام
فتح کرمان
او که
مادر «شعاعالسلطنه»
است اهل کرمان
بود و در جریان
چپاول و قتل
عام مردم به
دست
«آغامحمدخان»
و قوای او به
اسارت افتاد.
سپس فرمان کور
کردن او نیز
صادر شد زیرا
«آغامحمدخان»
قاجار به دلیل
همکاری آنان
با «لطفعلیخان
زند» از مردم
کرمان کینه و
نفرتی سخت به دل
داشت. «آغامحمدخان»
نخست دستور
داد که پیر،
جوان، زن و
مرد اهل کرمان
را سر ببرند و
از سرهای
بریده ،
مناره بسازند.
اما بعد دستور
داد که از
کشتن زنان و
به آتش
انداختن کودکان
شیرخوار
خودداری کنند
و فقط چشم
مردان را در
هر سن و سالی
که باشند، درآورند و
از چشمها
مناره بسازند.
بسیاری از
مردم کرمان که
از خطر مرگ گریخته بودند این بار
با خطر کور شدن
رو به رو شدند. با
وساطت
«باباخان» یا
همان «فتح علیشاه»
بعدها ،
قرار شد همه
زنان و دختران
جوان که قرار
بود کشته شوند
به حرم خانهی
«باباخان» و
سرداران و
رؤسای قشون
قاجار منتقل گردند.
سنبل
خانم
«سنبل
خانم» که یکی
از زنان مورد
علاقهی «فتحعلیشاه»
بوده ، یکی از
همان دخترانی
است که از مرگ
نجات یافت و
ناجی او همان
«باباخان» بود: در
نخستین روز
گشایش قلعهی
کرمان،
«باباخان/ فتح علیشاه
بعدی» ضمن
گشت و گذار در
شهر و شرکت در قتل و عام
مردم، با
منظرهای
مواجه میشود
که چند سپاهی،
دختر جوان و زیبایی
را محاصره
کرده و هر یک
قصد دارد قبل
از به قتل
رساندن او، از
دختر کام بگیرد (تجاوز
کند/ سایت
خانه و خاطره). دخترک که سخت ترسیده
به زبان ترُکی
در میان شیون
و زاری تقاضای
بخشش میکند.
موهای سیاه و پریشان
دختر، چشمهای
درشت و رنگ
سبزهی بدن
او، شور و هیجانی
در «باباخان» ایجاد میکند که
او را وا میدارد
تا قدم پیش
گذارد و با
کشتن یک سپاهی
دختر را از
چنگ آنان
برهاند. چند
ساعت بعد دختر
را به پوش سلطنتی
می برند و
همان شب او را
به عقد باباخان
در می آوردند
که بعدها
«سنبل خانم»
نام میگیرد که
سخت مورد
علاقهی «فتحعلیشاه»
قاجار بود...
رقابت
مابین زنان
حرمسرا و شیوه
خوابیدن
شبانه فتحعلی
شاه
بتین
ترتیب بر تعداد
زنان حرمسرا
روز به روز
افزوده میشود.
وجود زنان
متعدد با ویژگیهای گوناگون ،
بیکاری و
حسادت و ترس
از دست دادن
مقام و موقعیت
خود در نزد
شاه و تلاش برای محبوبیت
بیشتر، آنان
را وا میدارد
تا به هر کاری
دست بزنند. حیلهها
و نیرنگهای
گوناگون ،
همراه با ورود
دعانویس ،
رمال ، فالبین
و جادوگر، بر
این فضای متشنج
و رقابت بین
زنان دامن میزند. «فتحعلیشاه»
برای جلوگیری
از چنین فضای ناخوشایند
و خطرناک سعی
میکند به نحوی
زنان حرم را
سرگرم کند.
او، رواج
اوراق گنجه و آس و برد و
باخت و قمار
را، راه حلی مییابد
که به بیماری
دامنگیری بدل
شده و چنان
گسترش مییابد
که در روزهای
سخت جنگهای
هولناک ایران
و روسیه تزاری ،
شاه و اهل
حرم یک دقیقه
از آن غفلت نمی ورزند
؛ مگر شبهای جمعه
که بساط نوحه
و دعاخوانی در حرمخانه
برپا است. زندگی
شاه قاجار، از
لحظهای که
چشم از خواب میگشاید تا لحظهای
که به خواب میرود،
در حرمسرا میگذرد.
در اینجا
از زبان یا از
قلم مورخی شیوهی
خوابیدن
شبانهی
فتحعلیشاه
قاجار را نقل
میکنیم: « ... هر
شب شش نفر زن
حرمخانه در خدمت به
شاه ، به
نوبت می آمدند. گستردن
رختخواب وظیفه
یک زن بود. دو
نفر با او در
رختخواب می خوابیدند
که هر وقت او به هر پهلو
که میخوابد،
در خدمت
باشند. زنی که
در پشت سر
قرار میگرفت،
پشت و شانهی
شاهانه را در
آغوش میگرفت
و دیگری منتظر
میماند تا
زمانی که شاه
به پهلوی دیگر
بغلتد، او پشت
شاه را در بغل
گیرد. هر دو
نفر نیز پای
شاه را تا صبح میمالیدند.
زن دیگری ،
نقل و قصه میگفت
و یک نفر هم
برای خدمت بیرون
رفتن و انجام فرمایشات
در همان اتاق
میماند.»
در چنین
موقعیت حساسی
بار سنگین
مسئولیتها
بر شانههای ....
وزیر اعظم، «میرزا(حاج) ابراهیم خان
کلانتر شیرازی»
ملقب به
«اعتمادالدوله»
است که سالها
با تدبیر و
درایت میکوشد
تا نظم و ترتیبی
به اصول و تشکیلات
رژیم ایران (بایستی
گفت او در
خدمت رژیمهای
افشاریه و زندیه
و قاجارها
بود) بدهد ،
اما در اولین
طغیان حرمسرا،
پیکر داغ و
گداختهاش را (میرزا
ابراهیم خان
کلانتر شیرازی)
در حالی
که جلاد ،
قبلاً زبان ،
گوشها ، بینی ،
و دست و
پایش را بریده ،
در دیگ آب جوش
میاندازند و
از آن پس این
بار سنگین بر
شانههای «عباس
میرزا» (ولیعهد
فتحعلیشاه) قرار میگیرد.
(منبع:
سایت "رادیو
زمانه. کام")
.................. ................. ............... ...............
دختران
فتحعلی
شاه
1- شاهزاده
همايون سلطان
خانم خانوم
خانوما نواب
متعاليه از
بدر جهان خانم
دختر محمد جعفر
خان عرب و
همسر ابراهيم
خان ظهير
الدوله جد خاندان هاى
امير
ابراهيمى و
ابراهيمى بود.
دو فرزند
داشت: عباسقلى
ميرزا و
ابولفضل
ميرزا امير
ابراهيمى.
2- شاهزاده
شهزاده بيگم
جان خانم از
بدر جهان خانم
دختر محمد
جعفر خان عرب،
خواهر همايون
سلطان خانم
خانوم خانوما،
حسنعلى ميرزا
شجاع
السلطنه،
حسينعلى ميرزا
فرمانفرما و
سيده بيگم
خانم بود. به
همسرى محمد
قاسم خان
قاجار قوانلو
امير كبير پسر
امير سليمان
خان قاجار
قوانلو در آمد
و از او چهار
فرزند داشت:
امير عيسى خان
والى، شير خان
عين الملك،
سليمان خان
خان خانان و
ملك جهان خانم
مهد عليا همسر
محمد شاه و
مادر
ناصرالدين
شاه.
3- شاهزاده
سيده بيگم
خانم همدم
السلطنه از
بدر جهان خانم
دختر محمد
جعفر خان عرب،
خواهر همايون
سلطان خانم
خانوم
خانوما،
حسنعلى ميرزا شجاع
السلطنه،
حسينعلى
ميرزا فرمانفرما
و شهزاده بيگم
خانم بود و به
همسرى محمد زكى
خان نورى حاكم
فارس در آمد.
4- شاهزاده
خانم ام سلمه
گلين خانم از
زيبا چهره
خانم گرجى و
خواهر محمد
على ميرزا
دولتشاه بود و
به همسرى زين
العابدين خان
قاجار پسر حسينقلى
خان قاجار
برادر
فتحعليشاه در
آمد و از او
دوفرزند داشت،
محمد جعفر
ميرزا و يك
دختر.
5- شاهزاده
مريم خانم از
مادر محمد تقى
ميرزا حسام
السلطنه و زن
الله يار خان
آصف الدوله
بود و هشت
فرزند داشت:
شاهزاده حسن
خان سالار،
شاهزاده
ميرزا محمد
خان بيگلر
بيگى،
شاهزاده محمد
على خان،
شاهزاده حسين
خان.
6- شاهزاده
فخر جهان خانم
ملقب به فخر
الدوله از مادر
شاهزاده فتح
الله ميرزا
شعاع السلطنه
بود. به همسرى
ميرزا محمد
خان پسر ميرزا
حسينقلى خان در
آمد و پس از
چندى طلاق
گرفت.
7- شاهزاده
شاه بيگم خانم
ضياء السلطنه
از مادر شاهزاده
محمود ميرزا
بود. تا زمان
حيات فتحعليشاه
در سراى سلطنت
زيست و پس از
آن به همسرى
ميرزا مسعود
خان انصارى
وزير امور
خارجه در آمد.
مسعود انصارى
نوه اوست.
8- شاهزاده
سلطان بيگم
خانم از مادر
شاهزاده ضياء
السلطنه و زن
فرزند
مهديقلى خان
دولوى قاجار
بود. وى در
جوانى در
گذشت.
9- شاهزاده
گوهر ملك خانم
از مادر
شاهزاده عباس
ميرزا نايب
السلطنه و همسر
محمد امين خان
قاجار نسقچى
باشى بود. پس از
وى به همسرى
ميرزا
ابولقاسم خان
قانم مقام در
آمد. پس از
كشته شدن قائم
مقام همسر سيد
صدر الدين
تبريزى شد.
گوهر ملك خانم
از هيچ كدام
از شوهرانش
فرزند نداشت.
10- شاهزاده زينب
خانم از مادر
شاهزاده محمد
قلى ميرزا ملك
آراء ملقب هب
حاجى شاه بود.
همسر اسماعيل
خان اعتضاد
الدوله قاجار
قوانلو پسر
سليمان خان
اعتضادالدوله
قاجار قوانلو
بود. زينب
خانم نه دختر
داشت و پسرى
به نام احمد
خان.
11- شاهزاده
خديجه خانم از
مادر شاهزاده
محمد قلى
ميرزا ملك
آراء بود و
همسر محمد
باقر خان مريخ
شاه پسر
حسينقلى خان
قاجار قوانلو
برادر فتحعليشاه
بود و از او
چهار فرزند
داشت، يك دختر
و سه پسر به
نامهاى:
شاهزاده
اسدالله خان
قاجار
قوانلو،
شاهزاده حسين
خان قاجار
قوانلو، شاهزاده
محمد حسن خان
قاجار قوانلو.
12- شاهزاده
طيغون خانم
همسر موسى خان
قاجار قوانلو
فرزند
حسينقلى خان
قاجار قوانلو
برادر فتحعليشاه
قاجار شد. نه
فرزند داشت،
چهار دختر و
پنج پسر به
نامهاى،
شاهزاده جعفر
قلى خان قاجار
قوانلو،
شاهزاده
مهديقلى خان
قاجار قوانلو،
شاهزاده محمد
قلى خان قاجار
قوانلو، شاهزاده
سلطان قلى خان
قاجار
قوانلو،
شاهزاده موسى
خان قاجار
قوانلو كه پس
از مرگ موسى
خان قاجار
قوانلو،
پدرش، متولد
شد و به همين
جهت موسى خان
نام گرفت.
طيغون خانم به
مكه رفته.
13- شاهزاده
عزت نساء خانم
همسر موسى خان
قاجار قوانلو
پسر حسينقلى
خان قاجار
قوانلو،
برادر
فتحعليشاه
بود و بعد از
مرگ او به
زيارت خانه
خدا رفت. عزت
نساء خانم
چهار فرزند
داشت ف سه
دختر و يك
پسر، شاهزاده
الله قلى خان
قاجار قوانلو.
عزت نساء خانم
پس از بازگشت
از حج به
همسرى حاجى
ميرزا آقاسى
در آمد و از او
فرزندى نداشت.
14- شاهزاده
شمس بانو خانم
زن ميرزا موسى
خانم برادر
ميرزا ابولقاسم
خان قانم مقام
فراهانى شد.
15- شاهزاده
خديجه سلطان
خانم عصمت
الدوله زن ميرزا
ابراهيم خان
ناظر شد و
چهار فرزند
آورد، يك دختر
و سه پسر،
شاهزاده صدر
الدوله،
شاهزاده آصف
الدوله و
شاهزاده محمد
باقر ميرزا.
16- شاهزاده
درخشنده
گوهرخانم زن
اسماعيل خان
پسر ميرزا خانلر
خان
مازندرانى
منشى الممالك
از طايفه حلال
خور بند پى شد.
درخشنده گوهر
خانم از مادر
اسماعيل
ميرزا بود.
17- شاهزاده
گوهر شاه بيگم
خانم همسر على
محمد خان
دولوى قاجار
بود. دو فرزند
داشت، يك دختر
و يك پسر به
نام شاهزاده
محمد خان
دولوى قاجار.
18- شاهزاده
شاه سلطان
خانم همسر
محمد صادق خان
قوانلوى
قاجار شد و پس
از مرگ شوهر
به مكه رفت و در
آنجا به
مزاوجت ميرزا
محمد تقى خان
شهرستانى در
آمد. تنها يك
فرزند داشت،
پسر از محمد
صادق خان به
نام شاهزاده
محمد صادق
خان.
19- شاه گوهر
خانم زن رستم
پسر ابراهيم
خان ظهيرالدوله
شد و از او سه
پسر داشت:
شاهزاده
عبدالحسين
خان، شاهزاده
سهراب خان،
شاهزاده رستم
خان و يك دختر.
20- شاهزاده
تاجلى بيگم
خانم از مادر
شعاع السلطنه
بود و همسر
نصرالله خان
پسر ابراهيم
خان ظهير
الدوله شد.
پنج فرزند داشت،
سه پسر به
نام هاى
شاهزاده
ابراهيم خان،
شاهزاده
مهديقلى خان،
شاهزاده خليل
الله خان و دو
دختر.
21- شاهزاده
حسن جهان خانم
از مشترى باجى
خانم مادر
شاهزاده شعاع
السلطنه بود و
همسر خسرو خان
والى كردستان
شد. سه دختر و
سه پسر داشت
به نامهاى
شاهزاده
رضاقلى خان،
شاهزاده
غلامشاه خان،
شاهزاده خان
احمد خان. حسن
جهان خانم به
خانم واليه
مشهور بود.
22- ماه بيگم
خانم از خوش
نما خانم
گرجستانى بود
و همسر ميرزا
غلامحسين خان
سپهدار شد. او
سه فرزند
داست، يك
دوختر و دو
پسر به نامهاى
شاهزاده يوسف
خان و شاهزاده
حسن خان.
23- سرو جهان
خانم از فاطى
خانم بود و به
همسرى حسينعلى
خان محلاتى كه
پيشواى فرقه
اسماعيليه و
حاكم محلات
بود در آمد و
سه فرزند
داشت، دو دختر
و يك پسر كه
جانشين پدر
شد، شاهزاده
حسين على شاه
آقا خان دوم.
24- خورشيد
خانم همسر
عباسقلى خان
افشار از ايل
خمسه افشار شد
و سه فرزند
داشت، دو دختر
و يك پسر به
نام شاهزاده
ولى محمد خان
افشار خمسه.
25- مولود
سلطان خانم كه
ابتدا همسر
رضا قلى خان دامغانى
پسر اسماعيل
خان دامغانى
بود. سپس از او
طلاق گرفت و
زن حاجى حسن
خان دامغانى
پسر ذوالفقار
خان دامغانى
شد. مولود
سلطان خانم از
هيچ يك فرزندى
نداشت.
26- عاليه
سلطان خانم از
شهر بانو خانم
بود و زن على
خان سردار
دامغانى،
ملقب به مير
اخور شد. دو
فرزند داشت،
يك دختر و يك
پسر به نام
شاهزاده عيسى
خان.
27- زبيده خانم
از ماه آفرين
خانم دختر گا
محمد خان
شيرازى بود
وهمسر على خان
قراگوز لو
همدانى شد. يك
پسر داشت،
شاهزاده محمد
حسين خان.
28- خورشيد
كلاه خانم از
طاووس خانم
تاج الدوله مادر
شاهزاده سيف
الدوله بود و
همسر ميرزا
محمد خان نظام
الدوله فرزند
عبدالله خان
امين الدوله
شد. سه فرزند
داشت، دو دختر
و يك پسر به
نام شاهزاده
نجفقلى خان.
29- شيرين جان
خانم كه از
طاووس خانم
تاج الدوله مادر
شاهزاده سيف
الدوله بود و
همسر مهديقلى
خان پسر حسين
خان سرادر
قزوينى قاجار
شد.
30- مرصع خانم
كه از طاووس
خانم تاج
الدوله مادر شاهزاده
سيف الدوله
بود و همسر
محمد قلى خان
آصف الدوله
ثانى پسر الله
يار خان آصف
الدوله اول
شد.
31- قيصر خانم
از بيگم خانم
دختر حسينقلى
خان افشار
مادر شاهزاده
يحى ميرزا بود
و همسر سليمان
خان افشار
قاسملو معروف
به صاحب
اختيار شد. تنها
يك پسر داشت
به نام
شاهزاده محمد
ولى خان.
32- سارا سلطان
خانم كه از
بيگم خانم
دختر حسينقلى
خان افشار
مادر شاهزاده
يحى ميرزا بود
و همسر
جهانگير خان
افشار ارومى
شد.
33- آغا بيگم
خانم از شاه
نواز خانم بود
و همسر ميرزا
على هزار
جريبى ملا
باشى شد و
تنها يك دختر
آورد.
34- شاه جهان
خانم مشهور به
خان بى بى
خانم و از خير
النساء خانم
از طايفه
بلباس كرد
بود. خان بى بى
خانم هم نام
عمه
فتحعليشاه
بود و به همين
جهت به عمه
شاه خانم
معروف شد و به
همسرى ميرزا
عبدالباقى
خان منجم باشى
گيلانى در
آمد.
35- فرخ سلطان
خانم از زيبا
چهره خانم
خواهر نصر خان
شيركوهى مادر
شاپور ميرزا
بود و همسر
غلامشاه خان
پيشخدمت باشى
فتحعليشاه،
از اعقاب مير
فندرسكى شد.
فرخ سلطان
خانم از
شاهزاده
خانمهايى بود
كه به زيارت
خانه خدا رفت.
شش فرزند
آورد، چهار
دختر و دو پسر
به نامهاى
شاهزاده
ابولقاسم
ميرزا و
شاهزاده حسين
ميرزا.
36- ماه نوش لب
خانم افتخار
السلطنه از
نوش آفرين خانم
دختر بدر خان
زند ، مادر
ماه تابان
خانم قمر
السلطنه بود.
همسر امير
ديوان قزوينى ،
ميرزا نبى خان
شد. دو فرزند
داشت، يك دختر
و يك پسر به
نام شاهزاده
داراب ميرزا.
37- حب نبات
خانم از مشترى
باجى خانم
مادر محمد مهدى
ميرزا بود. پس
از فخر جهان
خانم همسر
ميرزا محمد
خان شد و تنها
يك دختر داشت.
38- پاشا خانم
از مشترى باجى
مادر محمد
مهدى ميرز بود
و پس از
فرزانه خانم
كه از مشترى
باجى بود همسر
حسينعلى خان
معير المملك
خزانه دار
فتحعليشاه شد
و يك دختر
آورد.
39- فرزانه
خانم از مشترى
باجى مادر
محمد مهدى ميرزا
بود؛ همسر
حسينعلى خان
معير الممالك
خزانه دار
فتحعليشاه شد
و پس از چندى
طلاق گرفت.
سپس به همسرى
ميرزا سهراب
خان گرجى در
آمد. دو پسر داشت
به نامهاى
شاهزاده
اريكلى خان
والى و شاهزاده
محمد على خان.
فرزانه خانم
از جمله شاهزاده
خانمهايى بود
كه به زيارت
مكه رفتند.
40- مهر جهان
خانم كه از
مشترى باجى
خانم مادر
محمد مهدى
ميرزا بود و
پس از
فتحعليشاه به
همسرى زين
العابدين خان
پسر قاسم خان هزار
جريبى قوللر
آغاسى در آمد.
41- جهان سلطان
خانم از شاه
پرى خانم مادر
شاهزاده ملك
ايراج ميرزا
بود. همسر
محمد باقر خان
دولو بيگلر
بيگى شد و يك
دختر داشت.
42- خاور سلطان بيگم
خانم از گل
پرى خانم گرجى
مادر شاهزاده
عليقلى ميرزا
بود. خاور
سلطان خانم تا
هنگام مرگ پرد
در سراى سلطنت
زيست و پس از
مرگ فتحعليشاه
به عقد ميرزا نظر
على خان حكيم
باشى قزوينى
در آمد. يك پسر
داشت به نام
شاهزاده
ميرزا محمد
خان.
43- رخساره
بيگم خانم كه
از شهناز خانم
بود. رخساره
بيگم خانم تا
انتهاى عمر
خاقان پيش پدر
زندگى كرد و
پس از مرگ وى
به عقد محمد
خان ايراوانى
امير تومان در
آمد و از او يك
دختر آورد. پس
از مرگ شوهر
به عقد محمد
على خان
ماكويى در آمد
و پس از مرگ او
همسر اصلان
خان قوانلو
شد.
44- خرم بهار خانم
احترام
الدوله از ننه
خانم مهد عليا
مادر اورنگ
زيب ميرزا
بود. پس از مرگ
فتحعليشاه به
زوجيت ميرزا
فتحعليخان
صاحب ديوان در
آمد.
45- بزم آراء
خانم كه از
ننه خانم مهد
عليا مادر اورنگ
زيب ميرزا
بود. پس از مرگ پدر
همسر حسنعلى
خان شاهسون
شد.
46- ماه تابان خانم
ملقب به قمر
السلطنه و
خواهر ماه نوش
لب خانم بود.
بعد از مرگ
پدر زن ميرزا حسين
خان سپهسالار
صدر اعظم شد.
47- ملك زاده
خانم همسر
محمود خان
رشتى شد.
48- بدر جهان
خانم ملقب به
ماه باجى خانم
از بيگم خانم
دختر حسينقلى
خان افشار
مادر شاهزاده یحیی ميرزا بود و
به همسرى
محبعلى خان
ماكويى در
آمد.
(منبع: سایت
"روزنامه نیمروز")
.................. ................. ............... ............... ............
با
تشکر از: سایت
"پویه" و سایت
"رادیو زمانه.
کام" و سایت "نیمروز"
/ سایت خانه و
خاطره/ سروش
آذرت/ مهرماه 1391
خورشیدی/ 2012 میلادی/